به گزارش شهرآرانیوز؛ شرکتهای بزرگی در دنیای فناوری وجود دارند؛ از هواوی گرفته تا گوگل که تمام جهان را تسخیر کرده است. شهرت این ابرشرکتها به قدری است که تقریبا همه حداقل یک بار نام آنها را شنیدهاند. سطح رقابت چنین شرکتهایی به قدری بالا است که بسیاری از رقبای نوپا توان همراهی ندارند و پس از مدت کوتاهی کنار زده میشوند.
در میان آنها، مایکروسافت یکی از موفقیتترین شرکتهایی است که سالانه سود بسیاری برای مدیرانش دارد. مایکروسافت در بخشهای مختلفی از جمله سیستمعامل ویندوز و کنسول بازی فعالیت دارد و افراد زیادی از محصولات و امکانات آن استفاده میکنند. شاید از خود پرسیده باشید «شرکتی مانند مایکروسافت چگونه به این موفقیت رسید؟ آیا راه مشخصی برای رسیدن به این موفقیت وجود دارد؟»
به گزارش Zdnet، اگر شما نیز به دنبال جواب این سؤالها هستید، امروز به آن دست پیدا میکنید. کیت جانسون، مدیر آمریکایی مایکروسافت، در مصاحبه اخیر خود با Adweek توضیحاتی درباره چگونگی موفقیت در شرکتهای بزرگ ارائه داده است. میتوانید با مطالعه این مقاله سرانجام متوجه شوید چه فاکتورهایی وجود دارند که مایکروسافت را از رقبای خود متمایز میکنند.
جانسون یک مهندس برق بود که به مشاور مدیر تبدیل شد. ممکن است به این فکر کنید که ارتباط مهندسی برق با مدیریت شرکتی مانند مایکروسافت چیست و آیا وی فردی لایق برای چنین سمتی است؟ مطمئنا هنگامی که برخی از توصیههای وی برای بهبود عملکرد کاری را مطالعه کنید، متوجه دلیل انتخاب وی به عنوان مشاور میشوید.
دیدگاه جانسون درباره داشتن مربی میتواند مثال خوبی از نگرش او باشد. بسیاری از افراد مربیانی استخدام میکنند تا به آنها کمک کنند نسخهی بهتری از خود یا شاید حتی نسخهای بهتر از شخص دیگری شوند.
بسیاری این کار را زمانی که اوضاع چندان خوب پیش نمیرود، انجام میدهند. جانسون دیدگاه کاملا متفاوتی دارد. او درباره اهمیت داشتن مربی میگوید:
بارها برای اینکه بتوانم در زمینه کاری خود بهتر عمل کنم، مربی استخدام کردم. متوجه شدهام زمانی که برای نجات از مشکلات کمک نمیخواهم و آن را به عنوان روشی برای بهبود مستمر میبینیم، بیشتر پذیرای بازخورد رشد هستم.
این مسئله بسیار جالب است؛ اگر در یک محیط کار غولآسا مشغول هستیدو حتی زمانی که خوب کار میکنید، کمک گرفتن ممکن است بسیار سودمند باشد. در واقع این واقعیت میتواند نشان بدهد که ممکن است مایکروسافت در زمانهای گذشته، هنگامی که به موفقیتهای گوناگون دست پیدا میکرد، از مربی استفاده کرده باشد.
بسیاری از افراد از موفقیت لذت میبرند, اما همه به آن نمیرسند؛ زیرا نمیدانند چگونه باید این کار را انجام بدهند. اما در اینجا شخصی به اندازه کافی عاقل است که از افراد مطلع راهنمایی بخواهد؛ حتی زمانی که بسیاری احساس میکنند به کمک نیاز ندارند.
یکی از نمونههای راهنمایی تخصصی جانسون نشان میدهد که چگونه میتوان مقدار تأثیرگذاری خود را مشخص کرد. این روش میتواند در بسیاری از مواقع کاربرد داشته باشد و هر مدیری باید آن را فرابگیرد.
وی در مصاحبه خود گفت که یاد گرفته است «چگونه میتوان از نقشه روابط درون شرکت برای ترسیم نفوذ خود استفاده کرد». این روشی فوقالعاده برای بررسی شرایط محل کار است و میتواند برای بسیاری سودمند باشد.
این شاهکار خارقالعادهای از مهندسی ذهنی است که میتواند چیزی به نام نقشهی رابطه ایجاد کند. با دقت به فرایند چنین نقشهای میتوان درک کرد که چگونه و چرا در یک سازمان پیچیده به پیادهسازی چنین روشی نیاز است و چقدر بررسی مقدار تأثیرگذاری و نفوذ میتواند در موفقیت مهم باشد.
تصور اینکه رشد شرکتی به بزرگی و شهرت مایکروسافت به ترسیم نمودارهایی برای بررسی مقدار نفوذ نیاز دارد، واقعا دیوانهکننده است. مطمئنا این کاری پرزحمت اما مؤثر است. حتی اگر از توان مورد نیاز پیادهسازی چنین روشی بگذریم، اگر در نهایت نتیجه بگیرید که مقدار تأثیرگذاری شما تنها ۲٫۷ است، زمانی که برای ۸٫۶ برنامهریزی کرده بودید، چه میشود؟ مطمئنا باید روی نفوذ و تأثیرگذاری خود بیشتر تمرکز داشته باشید.
جانسون پیشنهاد خاصی برای کسانی که نمیتوانند بسیار خوب با کار در خانه کنار بیایند ارائه داد. وی گفت: یکی از راههای موثری که من توانستم توسط آن تعادل برقرار کنم، این است که همدلی واقعی را هم در خانه و هم در محل کار ایجاد کردم. این مسئله به شفافیتی بیشتر از آن چیزی که بسیاری از ما به آن عادت داریم، نیاز دارد. باید اجازه بدهید هر دو طرف یکدیگر را ببینند و باید مایل باشید در هر دو زمینه به عنوان یک فرد معتبر ظاهر شوید.
البته مطمئنا این کار زمانی که قدرت در اختیار شما باشد، آسانتر است؛ نه زمانی که یک کارمند معمولی هستید و در نهایت پس از یک روز کاری خستهکننده میتوانید بگویید: از جلسات پشت سر هم آنلاین مایکروسافت خسته شدهام. به پیادهروی طولانی میروم و سهشنبه آینده برمیگردم.
اما چگونه میتوان همدلی واقعی را در محل کار ایجاد کرد. بعضی امیدوار هستند این قابلیتی باشد که توسط احساسات اولیه انسان تحریک میشود. شاید در شرکتهای بزرگ فناوری وضعیت اینگونه نباشد.
در نهایت، بعضی افراد به دلیل پول زیادی که میتوانند از طریق شرکتهای بزرگ به جیب بزنند، در آنجا کار میکنند. جانسون روشی نیز برای افزایش حقوق پیشنهاد داده است. او به «تنفس جعبه بزرگ» اعتقاد دارد. وی در باره این روش گفت: چهار ثانیه نفس را درون ریههای خود بکشید، شش ثانیه آن را نگه دارید و هشت ثانیه نفس را بیرون بدهید. در طول این ۱۸ ثانیه، احساس آرامش خواهید کرد؛ درحالیکه طرف مقابل احتمالاً با صحبتهای عصبی سکوت را میشکند و این زمانی است که میدانید برنده شدهاید.
پیشتر فردی به نام ساتیا نادلا در جایگاه جانسون حضور داشت. وی در جواب به زنانی كه خواستار افزایش حقوق بودند گفت آنها نباید زحمت زیادی بکشند و بهتر است به سیستم ایمان داشته باشند. خوشبختانه او در نهایت از سمت خود کنارهگیری کرد.
منبع: زومیت