الهام یوسفی | شهرآرانیوز؛ حتما بارها از اهالی کتاب و عاشقان مطالعه شنیدهاید که میگویند فلان کتاب را در بازار پیدا نمیکنیم و دنبال افست آن هستیم! واژه افست چیست و به چه کتابهایی میگویند افست؟ کجا و در چه موقعیتهایی حق داریم کتاب افست بخریم و در چه موقعیتهایی افستخریدن کاری غیراخلاقی و ناپسند است؟ در میان همه این سؤالات، مهمترین سؤال این است که چطور میتوانیم کتابهای افست را از کتاب اصلی تشخیص دهیم؟ این سؤالات و دهها سؤال مهم دیگر درباره این مدل از کتابها را در این مطلب به شما پاسخ خواهیم داد.
وقتی میگوییم افست، منظورمان زیرخاکی است!
واژهای که به کار بردیم اگرچه کمی عجیب است و امکان دارد به گوش عدهای از شما ناآشنا باشد، اما در میان کسانی که عشق کتابهای زیرخاکی هستند، از آن زیاد استفاده میشود. کلمه افست درواقع بهاشتباه بهکار میرود و شاید معادل درستتر آن کتابهای کپی باشد. درواقع «افست» نوعی چاپ است که در گذشته برای انتشار کارهایی با شمارگان بالا انجام میشده است، مثل کتابهای پرتیراژ یا روزنامهها و همینطور تبلیغات. مزیت این نوع چاپ، سرعت بالا و دقت ماشین چاپ است. در گذشته که کتابهای غیرقانونی به روش افست چاپ و در فروشهای زیرزمینی عرضه میشده، کلمه افست میتوانسته است اطلاق درستی باشد، اما این روزها که کتابها با وضعیت خاص و به روشهای مدرنتری مثل چاپ دیجیتال تکثیر میشود، باید اسم این کتابها را تغییر دهیم و بگوییم «کتابهای کپی» یا «کتابهای غیراصل». اما ضرورت چاپ این کتابها در گذشته و اکنون چه بوده است؟
«سامیزدات» یا گریزی برای فرار از سانسور!
در گذشتههای نهچنداندور که میتوانید تاریخ عجیبش را در کتابهای تاریخی و ادبی روسیه بخوانید، روشنفکران، شاعران، نویسندگان و روزنامهنگاران شوروی روشی برای رهایی از خفقان سیاسی حاکم بر کشور و نشر آثارشان پیدا کردند که به آن میگفتند «سامیزدات» یا به زبان فارسی «انتشار به دست خود». اولینبار نیکلای گلازکوف، شاعر روس، از این واژه استفاده کرد، اما بعدها آثار و نوشتههای ممنوع بسیاری با این عنوان در شمارگان وسیع و در شرایط زیرزمینی چاپ و بین مردم پخش شد؛ مانند شعر و رمان و مقالات سیاسی. درحقیقت این روش یکی از روشهای رایج عبور از سانسور و ممنوعیت بود.
تاریخچه کتابهای کپی در همهجای دنیا و ایران
در ایران نیز سالهای طولانی و در زمان حکومت پهلوی و سانسور حاکم بر نوشتهها و نشریات، کتابهای کپی طرفداران خودش را داشت و نمیشد جلو تفکر و اندیشه را گرفت. نویسندگان و خالقان آثار ادبی روشهای خود را برای عرضه نوشتههایشان پیدا میکردند و اگر بهصورت قانونی میسر نمیشد، به صورت غیرقانونی و زیرزمینی این کار را میکردند؛ همچنان که موسیقی ممنوع هم با عنوان موسیقی زیرزمینی در همه جای جهان به رشد خود ادامه میدهد. ممکن است هر دورهای کتابهای ممنوع خودش را داشته باشد. در دورهای گرایشهای چپ و مارکسیست منطقه ممنوعه فضای حاکم بر کشور بود و به همین دلیل نسخههای متعددی از کتابهای غیرقانونی توسط مارکسیستها چاپ و دستبهدست میشد و اگر هم احیانا آن کتابهای ممنوعه در خانه کسی پیدا میشد، حکمش زندان و اعدام بود.
هر کتاب کپی، کتاب ممنوع نیست
در سالهای اخیر هم ممکن است کتابهایی به دلایل مختلف اجازه انتشار قانونی را پیدا نکرده باشند، یا بهدلیلی بعد از چاپ و انتشار، مجوز آن لغو و از بازار کتاب جمع شده باشد. این دلایل میتواند هم مرتبط با مسائل سیاسی زمانه باشد و هم برخی خط قرمزهای اخلاقی. در هر صورت اولین چیزی که موقع خرید کتاب کپی باید به آن توجه جدی کنید، این سؤال مهم است که آیا این کتاب بهصورت قانونی و توسط یک ناشر حرفهای چاپ میشود یا خیر؟ این سؤال از آن جهت مهم است که نباید فکر کنید آنچه بهصورت کپی میخرید، حتما ممنوع است، بلکه ممکن است یک ناشر شارلاتان فقط برای کسب سود کپی کتاب را روانه بازار کتاب کند.
مثلا کتاب «جزء از کل» از نشر چشمه، کتابی است که هیچ مشکل قانونی ندارد، ناشر آن را با کیفیت خوب چاپ میکند و در کتابفروشیهای معتبر وجود دارد، اما در نهایت تأسف نسخه کپی آن هم روانه بازار شده است، البته نه در کتابفروشیهای معتبر، بلکه در بساط دستفروشهای خیابانی یا غرفههای غیررسمی فروش کتاب در پاساژهای بزرگ و مراکز خرید؛ آن هم فقط به امید فروش به کسانی که کتاب کپی را نمیشناسند و فقط پایینبودن قیمت کتاب باعث میشود گول بخورند و کتاب را بخرند. این کتابهای کپی روشی است برای کسب درآمد توسط ناشران سودجو که گویا هیچ سازوکار قانونی هم برای جلوگیری از این سودجوییشان وجود ندارد. پس نتیجه اینکه هر کتاب کپی به معنای کتاب ممنوع نیست و نباید خریده شود.
سؤال مهم: چه زمانی میتوانیم کتاب کپی بخریم؟
وقتی مطمئن باشیم که کتاب در بازار قانونی نشر وجود ندارد، نویسنده یا شاعر آن قید فروش قانونی کتاب را زده و برای فروش غیرقانونی کتابش مجوز ضمنی صادر کرده است تا مخاطب به اثر او، ولو غیرقانونی، دسترسی داشته باشد.
توجه داشته باشید که ممکن است کتاب مجوز قانونی نداشته باشد، ولی نویسنده هم از فروش نسخه غیرقانونی ناراضی باشد. در این صورت شما مجاز به خرید آن کتاب نیستید. اما اگر نویسنده رضایت داشت، شما میتوانید از یک فروشنده خوب نسخه باکیفیت از کتاب را بخرید. برای شناخت کتاب کپی خوب هم شرایطی وجود دارد که در ادامه به شما میگوییم. اول اینکه تلاش کنید کپی باکیفیت بخرید. یعنی با فونت خوانا که موقع مطالعه چشمتان آسیب نبیند، فونت ریز نباشد و جوهر زیادی پس نداده باشد. محوشدگی یا خطوط کمرنگ و درهم میتواند کتابخواندن را به سختترین کار دنیا تبدیل کند. از اوایل و وسط کتاب چندخطی بخوانید تا مطمئن شوید جاافتادگی مطلب وجود ندارد. درنهایت تلاش کنید کتاب کپی صحافی خوبی داشته باشد. یعنی ورقها کج و ناراست نباشد و چینش متن اصولی باشد. اما از این مهمتر همان است که مکرر به شما گفتهایم؛ لطفا کتابشناس باشید و مواظبت کنید تا کتاب کپی را بهجای اصل به شما قالب نکنند. برای شناخت کتاب اصل هم بند بعدی را بخوانید.
روش تشخیص کتاب کپی
از کنار یک دستفروش رد میشوید. دلتان برایش میسوزد و میخواهید کتابی از او بخرید. به کتابهایش و قیمتها نگاهی میاندازید. کتابی را برمیدارید که میدانید مجوز چاپ دارد، اما مطمئن نیستید که دستفروش کتاب اصلی را به شما میفروشد یا آن را کپی کرده است.
در ضمن نمیخواهید که حق ناشر و مؤلف اصلی را با خرید کتاب کپی ضایع کنید. پس روشهای زیر را به کار بگیرید تا مطمئن شوید کتاب اصل است: اول اینکه بهتر است کتاب اصلی را پیشتر در کتابفروشی دیده باشید. ظاهر، رنگ و طرح جلد و نام مترجم میتواند در شناسایی کتاب به شما کمک کند. میتوانید به صفحه اینستاگرام یا سایت ناشر بروید و طرح جلد و نام مترجم را ببینید. اگر هردو یکی بود، کتاب را دست بگیرید و مدل فونت و چاپ را ببینید. ممکن است چاپ بد و جوهرپسداده و ناخوانا باشد. در این صورت شک نکنید که کتاب کپی است.
کتاب را تند ورق بزنید و زاویه کلمات چاپشده را ببینید. اگر تقارن نداشت و روی هم قرار نمیگرفت، یعنی کتاب صحافی حرفهای نشده و کپی است. جنس کاغذ هم نباید بیش از حد معمول نازک یا کاهی و زمخت باشد. این روشها، سادهترین روشهای شناخت کتاب کپی است و البته ما باز هم همان روش اصلی را به شما پیشنهاد میکنیم که خریدن از یک کتابفروشی معتبر است.