معصومه فرمانیکیا
دبیرشهرآرامحله منطقه ۴
«بودن یا نبودن» همیشه به انتخاب خودمان بوده است. اگر قرار است باشیم و ادامه دهیم باید به بهترین شکل زندگی کنیم، این اعتقاد و باوری است که همه برای آن تلاش میکنند.
باورکنید سیل پایانناپذیر اعتراضها و انتقادها از حجم بیتدبیری وکج سلیقگی این نهاد و آن سازمان هیچ فایدهای ندارد، اگر دست روی دست بگذاریم و منتظر بمانیم یکی آن را بگیرد و بلندمان کند هیچ اتفاقی نمیافتد.
به جای ناله کردن، باید تلاش کنیم. به جای غرزدن، بلند شویم و فکری به حال آفتهای محله زندگیمان کنیم و تا علفهای هرز از دیوارهای خانهمان بالا نرفتهاند چارهاش کنیم.
قصه بیشتر ناهنجاریها از گیرودارهای مشکلات خانواده شروع میشود. همه چیز آهسته پیش میرود و یکباره به هم میریزد. تقابل آدمها با زخمهای کهنه، حساس و ملتهب که درمانش گاهی سخت میشود و زمانی لاعلاج.
حالا که مدیریت شهری هم به کمکمان آمده است به فکر نجات همدیگر باشیم.
بیشتر از یک ماه است اهالی با یک بنر متفاوت در محله زندگیشان مواجه شدند؛ تسهیلگران.
آنها تلاش برای یک زندگی دلنشین را از یک ساختمان نه خیلی بزرگ در محله میثم شروع کردهاند؛ شناخت ناهنجاریها برای درمان را چند کارشناس و متخصص در رشتههای مختلف به عهده دارند که از طریق سازمان بازآفرینی در محلات هدف مستقر شدهاند؛ جوان و پرانرژی.
کارشان در قدم اول مطالعه و شناسایی ظرفیتهاست و به همین علت بازدیدهای میدانی زیاد دارند و انجام میدهند. خیلیها هنوز نام تسهیلگر برایشان غریب و نامفهوم است. برای برخیها هم که واژه شهرداری را مترادف با مالیات و عوارض میدانند روبهرو شدن با تسهیلگران خیلی خوشایند نیست.
اما هنوز هستند کسانی که کم نمیگذارند. همین یک ماه مردانگی خودشان را ثابت کردهاند، از قوتها و ضعفهای محله زندگیشان گفتهاند و برای حل شدنشان همگام و همراه با آنها شدهاند. بهانه همراهی نیمروزه با تسهیلگران آشنایی بیشتر با این گروه تازه وارد به محله میثم شمالی است، توی دفتری که هنوز به لحاظ تجهیزات تکمیل نشده است، اما مانع کار آنها نیست، آنهایی که برای آغاز بخش بیشتری از وقتشان را در محله میگذرانند و خوشحال هستند که برخیها اعتماد کردهاند و یاریشان میکنند.
میثم و قربانی گزینههای هدف
آدمهایی که در کارشان سختگیر هستند، عطوفت بیشتری دارند. اصلا از سر همین عطوفت است که به خودشان سخت میگیرند تا مطلوبترین نتیجه را بگیرند. سیدرضا حسام امیری، مسئول دفتر تسهیلگری، با جدیت کار را شروع کرده و تلاشش این است به همین نحو آن را دنبال کند.
او به همراه چند کارشناس، کارشان را با شناسایی محله شروع کردهاند، هرچند خیلی با این کوچهها و معابر بیگانه نیست. به علت پروژههای شهری که قبلا در این منطقه با آنها مرتبط بوده، این محدوده را انتخاب کرده است.
همین ابتدا و در شروع میگوید:۲۰ محله هدف برای شروع کار تسهیلگران از طریق سازمان بازآفرینی معرفی شدهاند. میثم و قربانی جزو محلههای هدفی بودهاند که بهبود اوضاع آن برای مدیریت شهری و استانداری اهمیت داشته است. با توجه به آشنایی به حوزه معماری و شهرسازی سعی کردم این منطقه را انتخاب کنم.
رو در رو با مردم
قبل از هرچیزی لازم است بدانیم تسهیلگران چطور پا گرفتهاند؟ این را از او میپرسیم و منتظر پاسخ میمانیم. امیری خیلی ساده پاسخمان را میدهد: مدیران شهری از اینکه آدمها نشاط نداشته باشند، دلخور و ناراحت هستند، از اینکه ناهنجاریها پررنگ شود، بیم دارند، از اینکه مسائلی بخواهد سد راه پیشرفت شود هراس دارند. سازمان بازآفرینی به همین منظور پا گرفت و تسهیلگران زیرمجموعه آن قرار گرفتند. هدف این بود دفاتر به مردم نزدیک باشد و در دل محله جا بگیرد و آنها باور کنند نمایندههای ما بخشی از خودشان هستند.
تجربهاش بوده است
نخستین بودن و انجام دادن یک کار همان اندازه که غرورآفرین است وهم انگیز هم هست یعنی اینکه کسی پیش از تو این راه و مسیر را نرفته است. چقدر میتواند به موفقیت نزدیک باشد این را به لحاظ حساسیت موضوع میپرسیم و پاسخ میشنویم: در مشهد برای اولین بار است که دفاتر تسهیلگری مشغول به کار شدهاند و کار نو و تازهای است، اما تجربه برگزاری این دفاتر در شهرهای بزرگی، چون تهران قبلا بود و تجربیات زیادی در اینباره وجود دارد یعنی اینکه انجام و تجربهاش برای ما آزمون و خطا نیست.
دخیل در حل مشکلات
در این روند مدیر چند هدف اصلی را در نظر دارد؛ فراهم کردن فرصتی برای توانافزایی ایفای نقش به عنوان یک گروه مردمی و نه به عنوان یک ساختار اداری، اینکه رفته رفته مردم خودشان را دخیل در حل مشکلات شهری و محلهشان بدانند. هدف این است کیفیت زندگی را افزایش دهیم و تابآوری محلات را بالا ببریم تا برسیم به این نقطه که رفع موضوعها و مسائل با کمک خود ساکنان انجام شود، به عبارت دیگر، این مجموعه به صورت تخصصی به آنالیز کردن و پیدا کردن راه مشکلات آنها میپردازد و مردم فرصت این را دارند مستقیم با تسهیلگران ما در ارتباط باشند و ایده بدهند.
او توضیح میدهد: برای توسعه و گسترش فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی شهر مهم این است که بتوانیم مشارکتهای مردم را داشته باشیم. این روالی است که مدیران شهری همیشه به آن توجه داشتهاند. اما چند سالی است عزم جدیتری برای این کار وجود دارد. با نظرسنجی و کمک مردم میتوانیم سبک زندگیهایی را که به تغییر نیاز دارند، اصلاح کنیم و بهبود ببخشیم. البته منوط به این است که آنها مطالبات خودشان را راحت بیان کنند و افزون بر آن پیشنهاددهنده باشند که چه کارهایی میتوان برای آن انجام داد. برای آموزش و توانمندسازی افراد محله سن و سال مطرح نیست. محله نقطه مقابل رخوت و بیانگیزگی است باید جنب و جوشی که در محله از آن انتظار میرود، شاهد باشیم.
کار در بافت ناکارآمد
حسام امیری بر اساس معیارهای شهرشناسی محله را تعریف میکند: محلهای که در آن مشغول هستیم (میثم) به اصطلاح بافت فرسوده نام دارد، اما بافت فرسوده الزاما به معنی قدیمی بودن نیست. این بافت ناکارآمد است آن هم به این علت که هم از منظر اصول شهرسازی مشکل دارد و هم به لحاظ فرهنگی و اجتماعی محتاج بهسازی و بهبود است. اولویت انتخاب، بر اساس موضوعهای مبتلا به محله بوده است، به علت تراکم جمعیت و مشکلاتی که محدود به محله نمیماند و به شهر نشر پیدا خواهد کرد. افزون بر اینها چند محله هست که طرح نجات در آن انجام میشود. این طرح برای محلاتی است که به بهسازی و بهبود اوضاع اجتماعی احتیاج فوری دارند. اینکه مدیریت شهری بتواند مداخله کند و شرایط را بهبود ببخشد البته موضوع بحث ما نیست.
آسیبی که محله به شهر میزند
او ادامه میدهد: ما در این محدوده محلههایی داریم که خیلی از عمر شکلگیری آنها نمیگذرد. نهایت شاید به ۲۰ سال نرسد، ولی فرسوده نامگذاری شدهاند. شاید به این دلیل که از همان بدو شکلگیری و احداث، سکونتگاههای غیررسمی بودند که ساختوساز اصولی در آن انجام نشده است و براساس معیارهای شهرسازی ساخته نشدهاند. بسیار هم آسیبپذیر هستند. اینکه خیلی از زیر ساختها در این محلهها وجود ندارند و همین موضوع هزینههای زیادی را به مدیریت شهری تحمیل میکند. در محدودهای که تعریف شد برخی از خانوادهها هستند که هنوز فاضلاب خود را در خیابان رها میکنند. پیامدهای این موضوع فقط به همان محله، شخص یا خانواده منحصر نمیشود. دامنه آن گستردهتر از این حرفهاست. این موضوع در بلندمدت باعث ایجاد مشکلات بهداشتی میشود که به صورت غیرمستقیم هزینههای درمانی را به دولت تحمیل میکند. مدیریت شهری هم توان و فرصت هزینهکردن در این محلهها را ندارد چرا که نیازهای متفاوت و انباشته تا آن اندازه هست که اگر بخواهند به همه آنها رسیدگی کنند از کار اصلی خود باز میمانند و به اضافه اینکه چنین بودجهای را هم در اختیار ندارند.
دردسر مداخله مستقیم
مسئول دفتر تسهیلگری میثم همچنین میگوید: موضوع دیگر این است که مداخله مستقیم شهرداری دردسرساز میشود. به راحتی نمیشود با مردم ارتباط برقرار کرد و گفت خانهای که ساختهای، چون غیراصولی ساختهای باید تخریب و از نو ساخته شود. شما تصورکنید قطعه زمینی که یک شب تا صبح کار ساخت و مسکونی شدن آن انجام شده است چقدر میتواند کیفیت داشته باشد. طبیعی است چنین ساختوسازهایی آسیبپذیر هستند. افزون بر این در معابر کمعرض و غیراستاندارد امکان خدماترسانی نیست و این موضوع آسیبها را بیشتر میکند.
چشمانداز ۵ ساله
وی درباره وضعیت شغلی خود و همکارانش هم بیان میکند: قرارداد ما با دفاتر تسهیلگری دو ساله است که یک سال آن مطالعاتی است و به تنظیم سند محلی ختم میشود. البته به واسطه اقداماتی که قرار است در محله اتفاق بیفتد پروژه فقط مطالعاتی نیست و چشمانداز ۵ ساله برای آن در نظر گرفته شده است به این شکل که مشخص میکنیم تا ۵ سال آینده قرار است به این اهداف دست پیدا کنیم. خوبی و لطف دفاتر به این است که کاری بین رشتهای است یعنی نتیجه تلاش کارشناسان در رشتههای مختلف اقتصادی، حقوقی، شهرشناسی و... بین رشتهای بودن باعث شده به نتیجه آن امیدوارتر باشیم و، چون از یک منظر به مسائل نگاه نمیکنیم، توجه کنید من میگویم مسائل نمیگویم مشکلات این یعنی به جای اینکه متمرکز شویم بر مشکلات ظرفیتهایی که در محله هست را به یاری میگیریم؛ نهادهایی مثل کمیته امداد، بهزیستی و... که سعی کردهاند بسته به نقش و جایگاهی که داشتهاند کاری انجام دهند، توجهمان روی این ظرفیتهاست که اگر در مسیر درست گام برداشته و کار انجام دادهاند تقویت شوند و کارشان گسترش یابد و ما هم همراه باشیم و با فضاها و مکانهایی که میتواند کمک حالشان باشد، آشنایشان کنیم. مشاوران و تسهیلگران باید بتوانند اعتمادسازی کنند؛ باید بتوانند برای ساکنان محل توضیح دهند اتفاقهایی که درحال انجام است به نفع خود آنهاست و خودشان به همراه ریشسفیدان محله و نمایندههای شورا میتوانند به جریانسازی کمک کنند.
به هم پیوستگی موضوعها
حسام امیری میافزاید: باید توجه داشته باشیم شهر و محله موجود زنده است و آثاری که میخواهیم بر محله بگذاریم باید خیلی با احتیاط انجام شود. ما اگر بتوانیم توانمندسازی اقتصادی را به حد مطلوب برسانیم قطعا در سیمای شهر و محله ما هم تأثیرگذار خواهد بود. کسی که درآمدش افزایش پیدا کند و بالا برود و درگیر دغدغههای روزمره نباشد حتما نمای خانه و ساختمان برایش مهم میشود و سعی خواهد کرد محیط زندگی چشمنوازتری داشته باشد. همه اینها به هم پیوسته است و ربط دارد. اگر وارد محلهای میشویم و میبینیم ساختمانها مشکل دارند به علت این است آدمهایی که آنجا زندگی میکنند شرایط اقتصادی خوبی ندارند. ایمان داشته باشید اگر بتوانیم شرایط زندگیشان را درست کنیم وضعیت ظاهریشان هم خود به خود اصلاح میشود. اینها زمانبر بوده و به آموزش نیاز دارد. از طرف دیگر در حین اینکه فرهنگسازی میکنیم که آشغال نباید ریخته شود باید زیرساختها را هم آماده کنیم. اینها باید توأمان با هم باشد. درست است برخی از شهروندان مطالبهگر هستند، اما کفایت نمیکند. از مطالبهگری به تنهایی نتیجهای نمیگیریم. انتظار نداشته باشیم که همهاین کارها را تسهیلگر به تنهایی انجام دهد که نه تنها سخت بلکه غیرممکن است. اگر کنار ما نمایندههای شورای اجتماعی و مردم باشند نه تنها کار سختمان نیست بلکه لذتبخش هم هست. اعتقاد دارم اگر یک قدم به سمت مردم برویم حتما به سمت شما میآیند. فلسفه کار تسهیلگران همین اعتمادسازی است. ما اگر کاری کردیم تا اهالی محله به لحاظ توانمندی مالی به جایی رسیدند که ترجیح دهند در همین محله بمانند و آن را بهسازی کنند تا اینکه از محله به محلات بهتر مهاجرت کنند به موفقیت نزدیک شدهایم.
نگاه شهرشناسی به میثم
الهام عباسی، لیسانس شهرسازی و ارشد طراحی شهری، دارد و فعالیتش را از سال ۹۴ با پروژههای راهبردی شروع کرده است. همراهی در حوزه حمل و نقل ترافیک، شرکت مهندسی و... تجربه این کارشناس تسهیلگر را زیاد کرده است. او میگوید: هر روز برای آشنایی محلهگردی کوچه به کوچه را داریم. از زمانی که وارد تسهیلگری شدم به عنوان شهرساز به محله نگاه میکنم که شناخت اولیه در آن داشته باشم اینکه چرا این محله به نام میثم شمالی (رده) نام گرفته است؟ عنصرهای مهم آن کجا هستند؟ چرا در ورودیها المان مناسبی وجود ندارد و ... به نتایجی هم رسیدهام. اینکه محله ۳، ۴ ورودی را شامل میشود؛ بابانظر و طبرسی ۹ و ۷ از مبادی اصلی ورودی هستند و یک مبدأ ورودی از محله پنجتن است، اما از هیچکدام از آنها طراحی المان مناسب و حتی تاریخچهای مختصر از محله نیست.
کاربری تجاری و طلافروشی
عباسی توضیح میدهد: این محدوده به لحاظ موقعیت مکانی یک سری کاربری خاص دارد که شامل تجاری و طلا فروشی میشود. در محله بیش از اندازه مسجد وجود دارد، تعداد مساجد نسبت به جمعیت زیاد است. ۲ یا ۳ پارک موجود وسعت و مساحتش مناسب است. افزون بر این دسترسیهای خوبی دارد از جنوب به بزرگراه بابانظر و پنجتن وصل میشود از شمال به خداشناس و از غرب به طبرسی متصل است. یکی از موقعیتهای خوبی که به لحاظ حمل و نقل دارد خط ۲ قطار شهری است که این نقطه را به جام عسل وصل میکند. امتیازدیگر آن خطوط بی آرتی است که دسترسی مستقیمی به مرکز شهر دارد و دغدغه تردد و رفت و آمد اهالی را کم کرده است.
قدمت ساختمانها ۲۰ تا ۲۵ سال بیشتر نیست که بخشی از آنها غیرمجاز ساخته شدهاند. در کل به لحاظ کالبدی ضعیف عمل کرده است. کوچهها خیلی باریک و برخیها بن بست است و ماشین نمیتواند از داخل آن عبور کند. البته برخیهایشان به همدیگر راه دارد و وصل میشود. حجم فعالیتهایی مثل سوهان پزی و تولیدی کفش در معابر باریک جای تعجب دارد. از لحاظ کف سازی کفپوش نامناسب است. جدولسازی که لبه پیاده را از سواره جدا کند، وجود ندارد.
وی ادامه میدهد: آلودگی صوتی به دلیل حجم وسایل نقلیه موتوری زیاد است. با وجود رفتوآمد زیاد آن چنان که باید خدمات شهری لازم را ندارد. پویا نیست و سر زندگی لازم را ندارد. اوج فعالیت ۹:۳۰ تا ۱۳:۳۰ است و بعد از آن محله تعطیل است. به لحاظ نظارت پلیس و امنیتی در کل محله و بیشتر به دلیل بورس طلاجات گشت وجود دارد. مجموعهها و مراکزی مثل بانکها مبلمان شهری مناسبی ندارد اینکه محلی بیرون آن برای نشستن باشد و آن چنان که باید به لحاظ نورپردازی در شب به آن توجه نشده است. عابربانکها بعد از تاریک شدن هوا امن نیستند. خیلی از زنان در خانهها مشغول کار هستند. عروسک درست میکنند و رب و ترشی و ... با آن امرار معاش میکنند. حتی چرمدوزی در برخی خانهها و به وسیله آنها انجام میشود. اینها موضوعهایی است که در این یک ماه به آن رسیدهایم و امیدواریم با کمک اهالی که برخیها واقعا همراه هستند بتوانیم گامهای مؤثری برداریم.
اعتمادسازی میکنیم
هانیه جانپور، کارشناس ارشد حقوق خصوصی، جزو جمعیت همیاران مشهد و با بهزیستی همکاری داشته است. آشنا به حوزه شهرشناسی آن هم در حاشیه شهر است و دور از کارهای اجتماعی نبوده و با این کارنامه پر از تجربه به دفتر تسهیلگری پیوسته است.
او میگوید: یکی، دو ماه است مستقر شدهایم، اما فعالیت اصلیمان یک ماه است. خوبی دفتر به این است که با خیلی از سازمانها میتوانیم ارتباط بگیریم. وظیفه ما بیشتر این است که اعتمادسازی و حساسسازی کنیم. معمولا پرسشنامه زیاد استفاده نمیکنیم، مردم یا حوصله نوشتن ندارند یا فرصت آن را ندارند و گفتگو رودر بیشتر جواب میدهد.
جانپور اضافه میکند: باید برای آنها تعریف کنیم ما تنها در خانواده خودمان زندگی نمیکنیم بلکه ارتباطهای گستردهای داریم و باید حقوق و وظایف شهروندی را بدانیم. باید تعریف شهروند را برای اهالی محله مشخص کنیم. اینها شاید هنوز تعریف نشده و آشنا نشدهاند البته از خوبیها و نقاط قوت محله است که برای بهتر شدن تلاش میکنند و دوست دارند مشکلاتشان حل شود. یک سری اطلاعات را از شورای اجتماعی میگیریم که خیلی کمکمان کرد. از آنها خواستهایم که با ما تعامل داشته باشند. در همین مدت مساجد را شناسایی کردیم. فعالیتهای دفتر را توضیح دادهایم اینکه اصلا جنبه رقابتی نداریم.
محله و مهاجران
وی ادامه میدهد: در این محله با مهاجران داخلی و خارجی مواجه هستیم. مهاجران داخلی ترک زبان از شهرستانهای اطراف آمدند، اما به واسطه ازدواجهایی که با هم انجام شده مشکلاتی را به وجود آورد و تفاوت فرهنگ زیاد است. آمار اعتیاد بالاست. برخی از خانوادهها بهبود یافته هستند و مشکلات اقتصادی دارند که باید برطرف شود و برخیها بدسرپرست هستند. مشکلات اقتصادی، اجتماعی و حقوقی مردم به هم گره خورده است. همیشه عقیدهام بر این بوده است که باید برای حل مشکلات اجتماعی، اقتصاد را درست کرد. تا جایی که بتوانیم سعی در حل مشکلات مردم داریم. با مدیران مدارس و مهدکودک ارتباط گرفتهایم و در حال ارتباط گرفتن با مادران هستیم تا بتوانیم روی کودکان امروز و نسل آینده سرمایهگذاری کنیم. ما آمدهایم یک محله خوب بسازیم. آمدهایم که اگر امسال نتوانیم کار کنیم سال بعد شهروند را یک شهروند بهتری کنیم.