محمدناصر حقخواه | شهرآرانیوز - در تلویزیون ما رئالیتیشوها، چه در قالب تاکشو و چه مسابقه و رقابت و چه هاردتاک، بهویژه در چندسال گذشته، کم نبوده است، اما این یکسال اخیر و با اوجگیری همزمان کرونا و پلتفرمهای مجازی پخش ویدئو، رئالیتیشوهای اینترنتی با دست و دل بازتر از تلویزیون و البته با حضور مجریان سرشناس توانستهاند انحصار ساخت این نوع برنامهها در تلویزیون را تمام کنند. در این مطلب با انتخاب ۳ برنامه اینترنتی و ۲ برنامه تلویزیونی، بهدنبال پاسخ این سؤال میگردیم که کدامیک از این محتواها دیدنیترند؟
پیشگو
انگار قصد تمامشدن و رو به افول رفتن را ندارد؛ از سریال به سینما و از سینما به تئاتر و حالا اجرا. او همیشه یک کف قابل قبول دارد و به نسبت اثری که در آن نقش میآفریند، به سقفهایی هم دست پیدا میکند. در
پیشگو هم از پژمان آدم جدیدی میبینیم؛ آدم شوخ و شنگی که در برنامهها بهعنوان مهمان میدیدیم، به شخصیتی موقر با شوخیهای بهاندازه و سؤالهای پیشبرنده و البته بداهههای بهجا به یک مجری کامل تبدیل شده است.
چرا باید دید؟
پیشگو در بین خیل برنامههایی که دست روی خاطرهبازی میگذارند و دائم از گذشته یاد میکنند، دست روی ایده شگفتانگیزی گذاشته است؛ نگاه به آینده و صحبت از اتفاقاتی که قرار است در آینده پیش بیایند. برنامه ۲ بخش دارد؛ اولی صحبتهای ابتدایی با مهمان و دومین بخش، یک چالش هیجانانگیز است که مهمان در آن برنامه ۱۰ سال آینده خود را، البته در قالبی نهچندانجدی، میچیند و علاوه بر سرگرمساختن با کمک پژمان، حرفهای مهمی درباره آینده میزنند.
چرا میشود ندید؟
در پیشگو از «قورمهسبزی بیشتر دوست داری یا قیمه» و «کی ازدواج میکنی» خبری نیست. خاطرهبازی هم تعطیل است. البته که برنامه همیشه هم فوقالعاده و درخشان نیست و گاهی به همان سمتوسویی که نباید برود، سوق داده میشود، اما اگر دنبال برنامهای با محوریت سردرآوردن از زندگی یک فرد سرشناس میگردید، احتمالا پیشگو انتخاب خیلی خوبی برای شما نیست و میتوانید حجم اینترنتتان را صرف چیزهای دیگر کنید.
شب آهنگی
مجری: حامد آهنگی
پیش از خندوانه و مطرحشدن در این برنامه، بهعنوان یک کمدین، شومن برنامههای سرگرمیآور نمایشی در سالنهای شهر بود و تئاترهای بازاری و خندهآور اجرا میکرد و از این طریق کمی شهرت و آوازه به هم زده بود، اما پس از خندوانه با اجرای یک مسابقه تلویزیونی تواناییاش در شخصاول بودن یک برنامه را نشان داد. شباهنگی درست همانجایی است که میتواند در آن بدرخشد؛ یک شومن گرم خوشبیان که از حرکات موزون تا شوخیهای بداهه و تقلید صدا و ارتباطگرفتن با مهمانان را بلد است. اما شخصیت او طوری است که میتوانید عاشق او باشید، یا حتی توان دیدن چهرهاش را هم نداشته باشید! اگر جزو دسته اول هستید، شباهنگی برای شما جذاب خواهد بود.
چرا باید دید؟
ایدههای جدید و جذاب در اجرای یک برنامه گفتوگومحور که تا پیش از این احتمالا ندیدهاید، در شباهنگی دیده میشود. البته که ایدههایی که نامش را جدید میگذاریم، مثل ترساندن مهمان برنامه بین گفتگو یا چالشهایی مثل بازی جرئتحقیقت که بخش جرئت آن خوردن خوراکیهای بدمزه است، پیشتر در برنامههای مشابه خارجی زیاد دیدهایم، اما در تاکشوهای ایرانی اتفاق جدیدی است که میتوانید مهمانها را در آن برانداز کنید.
چرا میشود ندید؟
شباهنگی غیر از سرگرمی و خنده چیز خاصی برای عرضه ندارد. حتی گروه موسیقی حاضر در آن هم مثل پیشگو و همرفیق بندی صاحبنام با اجراهای خاص خودشان نیست و فقط به بازنوازی موسیقیهای معروف میپردازد. سؤالها همان همیشگیهاست و مجری و طراحان پرسش برنامه بیشتر به فکر بیرونکشیدن لحظات قابل ترندشدن در فضای مجازی هستند که ارزش افزوده خاصی ندارد و شبیه همان موارد مشابه پیش از خود است.
دورهمی
در سالهای اخیر کار را با کار شروع کرده است؛ از
«هیولاسازی» در نماوا و تجربه در پلتفرمهای مجازی تا اجرای فصلهای ۳ و ۴ و ۵ و... دورهمی و دعوت مهمانان تکراری برای بار دوم و گاهی سوم در این سالها. بعد از دورهمی آخر، او دوباره سراغ سریالسازی رفت و فصل دوم «
هیولا» را با نام «
دراکولا» ساخت؛ اثری ضعیفتر از «
هیولا» و جزو ضعیفترین آثار مدیری. او پس از فصل آخر
دورهمی گفت که با برنامهای متفاوت بازخواهد گشت؛ برنامهای که ۲ هفتهای است روی آنتن تلویزیون میرود و فقط نام «دورهمی» را یدک میشد. این یک مسابقه اطلاعات عمومی است.
چرا باید دید؟
دکور جالب و ایده اجرایی که البته به قول مهران مدیری صفر تا صد آن کپی است، اولین نقطه قوت برنامه است. البته به اینکه این صفر تا صد کپیکاری درست یا غلط است، کاری نداریم. مهم این است که اهرم گردون این برنامه و خوشرنگولعاببودن برنامه جذاب است. البته که مدیری را حتی اگر در برنامه ورزشی هم بگذارید، با تجربه سالیان سالش میتواند کار را یک جوری دربیاورد و از این نظر اجرای مدیری در اینگونه برنامه هم اصلا بد نیست!
چرا میشود ندید؟
به غیر از ایده اجرایی و دکور، که البته گفتیم کپی است، ذرهای نوآوری در این برنامه وجود ندارد؛ سؤالهای همیشگی و تکراری در برنامههایی که پیش از این هم میتوانستیم ببینیم و احتیاج به اجرای مهران مدیری و این همه خرج نبود. البته که در همان بخش تکراری هم برنامه میلنگد و تا همین امروز که هنوز قسمتهای زیادی از برنامه نگذشته، سوتیها و اشتباهات و غلطهای زیادی در برنامه دیده شده است که مهران مدیری را به عذرخواهی در یکی از برنامهها کشاند.
خندوانه
در این سالها با انواع حاشیهها و دردسرهای بزرگ روبهرو بوده است و همهچیز هم اتفاقا به این حجم از دیدهشدن او در خندوانه برمیگردد؛ برنامهای موفق و نوآور و درخشان که توانست در همه این سالها جزو ۳ برنامه پربیننده تلویزیون باشد و جوان را در صدر توجهها بنشاند. بااینحال، این حجم از دیدهشدن و موفقیت باعث شد که ضعفهای
خندوانه جدید بهشدت توی چشم باشد و اجرای رامبد هم به تبع اتفاقات همه این سالهای گذشته خسته و پیر و غیر دلنشین است.
چرا باید دید؟
خندوانه جدید هنوز هم برگهای برنده در چنته دارد. جنابخان با هنرنمایی تمامنشدنی و چشمه زاینده خلاقیت محمد بحرانی همچنان جذاب و دوستداشتنی است و مدت حضورش در برنامه را شیرین میکند. دکور چندمنظوره و جذاب خندوانه و کیفیت فنی بالای ساخت برنامه را چشمنواز میکند و رامبد جوان هنوز هم توانایی خوب مصاحبهکردن و گرداندن برنامه را بهکلی از دست نداده است و میتوان برای چنددقیقه خندیدن، البته نه بهشدت گذشته، به خندوانه در فصل جدیدش دل بست.
چرا میشود ندید؟
تکرار نتوانسته بود برای چندین فصل پیاپی یقه خندوانه را بگیرد، اما کاری که نباید میشد، در این فصل شده است. این موضوع هم چندین دلیل دارد. یکی شلوغبودن پیرامون رامبد و ساخت همزمان سریال «مردم معمولی» و اجرا و ایدهپردازی برای خندوانه استکه بیشتر به حرکت یک بازرگان پرکار میماند تا یک هنرمند خلاق و متمرکز. این موضوع باعث شده است که اتفاق جدید و حرکت روبهجلویی را در خندوانه نبینیم؛ همان چرخه مهمانان و همان استندآپکمدینهای همیشگی و همان مسابقه بین شرکتکنندگان و دیگر هیچ. اگر مخاطب پروپاقرص سالهای گذشته خندوانه بودهاید و هر شب خلاقیت و هر شب تازگی آن در خاطرتان شیرین است، میتوانید با ندیدن خندوانه آن را خراب نکنید!