یکم: در گذشته خیلی دور، از لحاظ فیزیک و صدا، خیلیها زنده یاد رضا رضاپور و عزت ا... انتظامی را با هم مقایسه میکردند. شاید یک حس درونی باشد که این دو هنرمند را در ذهن خیلیها به هم نزدیک میکند. نقشهای بسیاری بوده است که رضاپور و انتظامی، یکی در مشهد و دیگری در تهران، به صورت هم زمان به روی صحنه برده اند؛ مانند «عزاداران بَیَل» که در آن، هر دو، نقش «مرد خرابه نشین» را بازی کرده اند. این اثر مجموعه هشت داستان پیوسته درباره فلاکتهای همیشگی مردم روستایی به نام «بَیَل» از نوشتههای غلامحسین ساعدی است که فیلم ماندگار «گاو» از روی داستان چهارم آن ساخته شده است.
دوم: زنده یاد رضاپور همیشه دلش میخواست نقش «مش حسن» در فیلم سینمایی «گاو» اثر داریوش مهرجویی را به جای عزت ا... انتظامی بازی میکرد. یادم میآید در گفت وگویی که با استاد کردم، او با خنده از هم نشینی تعریف میکرد که با یکدیگر دیالوگهای «گاو» را تکرار میکردند: «گاو مش حسن که فرار نمیکنه». یک بار آقای بازیگر سینمای ایران میگفت و یک بار هم آقای صدای خاطره انگیز هنر مشهد و بعد هر دو از ته دلشان میخندیدند.
او دلش میخواست تمام نقشهایی را که انتظامی بازی کرده بود، دوباره بازی کند: «کاش میتوانستم در نمایش «آی بی کلاه، آی باکلاه» نقش مرد روی بالکن باشم، یا وکیل باشم در «شبی که صبح نشد».»
اصلا -بین خودمان بماند- انگار دلش میخواست خود عزت ا... انتظامی باشد.
سوم: هرچند رضا رضاپور هیچ گاه به شهرت عزت سینمای ایران نرسید، در هنر شهرش آقایی کرد و با مردم شهرش زندگی. او با تئاتر قدم به عرصه هنر گذاشت و آثار بسیاری را خلق کرد و برگ برگ تاریخ صدساله تئاتر شهرمان، او را هیچ گاه فراموش نخواهد کرد. او بعد از ۵۵ سال فعالیت در نمایشهای تلویزیونی و بیشتر از آن، رادیو، بی تردید یکی از هنرمندان شناخته شده و ماندگار صداوسیمای خراسان است و میتوان او را تنها بازمانده از نسل اول صداپیشگان نمایشهای رادیویی این خطه دانست و بسیاری از مردم او را با نقش شخصیت دوست داشتنی و بی ادعای «گل مراد» میشناسند. رضاپور کار در رادیو را با «داستان شب» فریدون صلاحی آغاز کرد، با «گلبوته ها» به همراه رضا صابری و مهدی صباغی به اوج رسید و با تولید و هنرنمایی هزاران برنامه رادیویی، محبوب قلب مردم شد.
چهارم: زنده یاد رضاپور را هرچند با صدایش دربین مردم شهرش میشناسند، هیچ گاه هنرنمایی او بر روی صحنه در حافظه تاریخی تئاتر پاک نخواهد شد. او در دو دهه ۴۰ و ۵۰ ستاره بی بدیل صحنه بسیاری از تئاترهای مطرح مشهد بود که هرکدام جایگاه ویژهای در تئاتر کشور داشتند. از مطرحترین آثار صحنهای آن زمان میتوان به «مرتاض» منصور همایونی، «دلقک و نظامی» محمد مطیع، «اسب سفید» و «مرگ با لبخند» داوود کیانیان همراه با رضا کیانیان، «شبی که صبح نشد»، «عقل برتر از احساسات» و «آی با کلاه، آی بی کلاه» داریوش ارجمند، «قائم مقام ریاست کل» محمدعلی لطفی مقدم، «تردید قانون» فریدون صلاحی، «کلنل و پدر» تیمور قهرمان، «مکتب خانه» مصطفی هنرور و «آسدکاظم» رضا صابری اشاره کرد.
استاد هرچند صحنه را همیشه بر قابهای پرهیاهوی سینما و تلویزیون ترجیح میداد، نمیتوان از آثار تلویزیونی و سینمایی او بدون اشارهای گذشت. آثاری همچون «گریز از شهر» محمدرضا صفوی و «در آرزوی ازدواج» اصغر هاشمی اشاره کنم که در این آخری با اکبر عبدی، بیژن امکانیان، مرحوم جمشید اسماعیل خانی و زنده یاد مهدی فتحی هم بازی بود.
فیلم تلویزیونی «آخرین معجزه» به نویسندگی و کارگردانی علی خزاعی فر در سال ۸۴ تولید و سال بعد، از سیمای خراسان رضوی پخش شد. زنده یاد رضاپور در این اثر، نقش پدربزرگ (نقش اصلی) را ایفا میکرد و بازی خوب او خیلیها را یاد «ژان گابن» میانداخت.
از دیگر آثار تلویزیونی استاد میتوان به سریالهای «فصل شکیبایی»، «کوی خاوران» و «بعد از حادثه» به کارگردانی محمدرضا زوارزاده اشاره کرد که در همه آنها نقش اصلی را برعهده داشت.
پنجم: اگر در کشور، مشهد را شهر هنر فاخر و هنرمندان بزرگ میدانند، بی تردید به خاطر حضور و ظهور هنرمندان، نخبگان و فرهیختگانی است که عمرشان را در راه قد کشیدن پرچم فرهنگ وهنری این مرزوبوم گذاشته اند؛ آدمهای بی ادعایی که در هیاهوی اینترنت این نسل خواب زده به فراموشی سپرده شده اند. بدون شک، زنده یاد رضاپور، هویت هنر تئاتر این شهر است که همواره باید به یادش بود؛ هرچند متولیان فرهنگ وهنر مشهد کمتر در این عرصه وارد میشوند.
در مراسم رونمایی کتاب «آقای صدای خاطره انگیز» در سال ۹۶، قائم مقام وقت اداره فرهنگ وارشاد اسلامی خراسان رضوی به خانواده مرحوم قول داد که تماشاخانه «بهار» را با نام استاد رضاپور تغییر نام دهد که تاکنون هیچ اقدامی نشدهاست. امیدوارم مدیران ارشاد، ۲۹ مهر را از یاد نبرده باشند تا بتوانند در ماندگاری نام استاد که در پیشبرد فرهنگ و آداب و رسوم مشهد و لهجه مشهدی و نیز فرهنگ و آموزههای رضوی نقش انکارناپذیری داشته است، اقدامی در شأن این هنرمند انجام دهند.