سمیرا شاهیان | شهرآرانیوز - این روزها که موسیقی مقامی در بستر فراموشی است، یک گروه موسیقی جوان مشهدی تلاش میکند تا با چاشنی موسیقی امروزی، موسیقی مقامی را به مخاطبان جوان معرفی کند و از اهمیت و ارزش این فرهنگ غنی و دیرینه بگوید.
آنها میگویند: «پلخ مونیم از خراسان. هنرمندخراسانی بودن کار سختی است، اما ما سعی کرده ایم به شیوه خودمان این کار را انجام دهیم.»
گروه «پلخ مون» فعالیت جدی اش را از سال ۱۳۹۸ در مشهد آغاز کرده و کوشیده است با سازهای غربی به داشتههای بومی خطه خراسان بزرگ ارج بنهد. (تیرکمان کوچکی که با آن سنگ پرتاب میکنند در لهجه مشهدی پلخ مون خطاب میشود).
مصطفی ملک، سرپرست این گروه موسیقی، همراه با سینا حسینخانی و امین علی زاده تلاش میکنند با سازهای پیشرفته، بخشی از فرهنگ خراسان بزرگ را با زبان موسیقی به گوش مخاطبان امروز برسانند. آثار تولیدی آنها یادآور نواهای قوم هزاره، فریادهای تربتی و زخمههای دوتار بخشی هاست.
در کنار این ۳ فرد، فرهنگ عمرانی که ساکسیفون و سازهای بادی گروه را میزند و پارسا اسدزاده، نوازنده کیبورد، فعالیت میکنند و قصد دارند به زودی نخستین آلبوم گروه را منتشر کنند. گپ و گفتی با اعضای این گروه داشتیم که در ادامه میآید.
مصطفی ملک، گیتاریست و خواننده این گروه موسیقی، تجربههایی در زمینه صداگذاری فیلم و مستند و آهنگ سازی مجموعههای تلویزیونی دارد. او با شبکه استانی خراسان رضوی برای صداگذاری سریال «خط وصل» به تهیه کنندگی مهدی محمدی و مستند «یکی از ما و نیم ما» ساخته امیراطهر سهیلی و کاری از جمیل صادقی به نام «لالایی نزدیک ابرها» همکاری داشته است. او همراه با سینا حسینخانی مدت هاست در مرحله آزمون و خطا هستند. در ابتدا کارشان را با موسیقی راک شروع کردند، اما سرانجام توانستند از میان تجربههای قبلی، چند مؤلفه ازجمله سازبندی موسیقی راک را برای «پلخ مون» نگه دارند تا راحتتر بتوانند به موسیقی خراسان بپردازند.
او میگوید: «اگر بخواهیم موسیقیای ارائه کنیم که پیش از داشتن هر ویژگیای برآمده از فرهنگمان باشد، چارهای نداریم به جز بازگشت به جایی که از آن آمده ایم. به نظرمان آمد باید به جایی که در آن نفس میکشیم، نزدیکتر شویم؛ زیرا در موسیقی امروز جای خراسان با معیارهای روز خالی است. با این طرز تفکر، ایده اولیه گروه شکل گرفت. پس از آن دنبال یافتن نامی بودیم که افزون بر خوش تلفظ بودن به فرهنگ خراسان نزدیک باشد که درنهایت به پلخ مون رسیدیم.»
گروه پلخ مون با نواختن سازهای غربی توانسته است نواهای محلی را به مخاطب امروز یادآوری کند، اما به باور مصطفی ملک، در موسیقی، شرق و غرب معنی ندارد، زیرا: «موسیقی یک علم و متشکل از ریتم و صدا و فاصله فرکانسها و شدت صداهاست. ادگار وارز فرانسوی، از آهنگ سازان دوران مدرن، تئوریای دارد که موسیقی را پیامد ۳ فاکتور فرکانس، الگوهای ضربی و شدت صداها میداند. یعنی در همه موسیقیهای دنیا با این ۳ فاکتور روبه رو هستیم و با تعریفی دیگر، «موسیقی» صدا در واحد زمان است.»
او ادامه میدهد: «ما از سازهای غربی بهره گرفتیم، زیرا دامنه صدایی آنها گستردهتر است. سازهای غربی در درازمدت تکمیل شده اند و سازهای پیشرفته تری محسوب میشوند و ما اگر میخواستیم با موسیقی برخورد مناسب داشته باشیم، به این گستره صوتی نیاز داشتیم. درنهایت نیز آنچه مهم خواهد بود، نوایی است که از ساز یک نوازنده به گوش مخاطب میرسد.»
قطعههای تولیدشده در این گروه موسیقی حدود ۵ دقیقه است که دلیل موجزشدن اثر برقراری ارتباط بیشتر با مخاطب امروز است. مصطفی ملک میگوید: «قطعات را در بازه ۳ تا ۶ ماه منتشر میکنیم و قرار است همینها آلبوم گروه «پلخ مون» را تشکیل دهند. در این مرحله هدف ما انتشار قطعاتی است که به معرفی تفکر و فضای گروهمان کمک کند. ۲ قطعه به لهجه مشهدی، یکی الهام گرفته از قطعه «به درد عشق درمان ندیدم» از استاد نورمحمد درپور است و دیگری اثری شبیه به آهنگ سازی در منطقهای در ترکستان.
همچنین ۴ قطعه دیگر ساختیم که از نظر موسیقایی بیشتر به موسیقی خراسان نزدیک است و ۲ قطعه دیگر به نامهای «روایت یک مرد» با لهجه تربت حیدریه (گویش شهری) و «دهر» به معنی روزگار دراز به یاد استاد محمد قهرمان است که فریاد تربتی را با استفاده از فاکتورهای موسیقی و کمی جَز (Jazz) ساخته ایم. اکنون این آلبوم در مرحله تولید و ضبط نهایی است.
مرحوم محمد قهرمان، پژوهشگر، مصحح و شاعر خراسانی اهل تربت حیدریه، در کتاب «فریادهای تربتی» نوشته است: «شعر را از دل خوش میخوانند و فریاد را از سر درد. مردم معمولا در شبهای بلند زمستان در چراغان هایشان دورهم جمع میشدند و اصطلاحا، صدا وَرِ صدا میانداختند و به محض خوانده شدن مصرع چهارم یک فریاد، نفر بعد مصرع اول فریادش را به آن وصل میکرده و اغلب در همان موضوع فریادی میخوانده است. آنها هم که طبعی داشته اند، براساس شرایط و زمان و مکان، فریادی میساختند.»
فریادکردن معمولا با این چنین فریادی شروع میشده است:
جِوانان بشکِنُم شرم شما را / بگیرُم مِجلس گرم شما را
مو که در خوندنُم باکی نِدارُم / خجالت میکشُم پیش صدایُم
او آورده است: «درصد زیادی از مردم این ناحیه شاعرند و فریادهای محلی تربتی ساخته وپرداخته ذهن مردم و دلهای عاشق جوانان این ناحیه است. به راستی بعضی از این فریادها از هر شعری شعرتر است. مقایسه فریاد با شعر شاید درست نباشد. اصلا فریاد، فریاد است.»
این نوازنده جوان میگوید: «ما تاکنون از نواهای تربت حیدریه و تربت جام و شمال خراسان بهره برده ایم و قصد داریم در آینده از خوانندگان مقامی سرشناس نیز کمک بگیریم، اما میدانیم هماهنگ شدن آنها با موسیقی گروه ما کمی دشوار است.»
به گفته او هدف اصلی گروه «پلخ مون» فقط موسیقی نیست، بلکه کارکردن روی زیست خراسانی است: «می خواهیم آنچه از موسیقی ما میجوشد، نمایانگر خراسان باشد و تلاش کردیم تا جایی که ساختار موسیقی اصیل مقامی و گروه ما دستخوش تغییر قرار نگیرد، این کار را ادامه دهیم.»
سینا حسینخانی از اعضای گروه سه نفره «پلخ مون» است که نوازندگی درامز و پرکاشن را به عهده دارد. او ۲۸ سال دارد و از سال ۱۳۹۱ ساز درامز مینوازد.
حسینخانی درباره شکل گیری «پلخ مون» میگوید: «۲ سال پیش دورهم جمع شدیم و ساززدن را شروع کردیم، اما از جایی به بعد برای کارمان راه وروش خاص تعریف کردیم. اشتراک همه مان علاقه به موسیقی راک است و برای آنکه بتوانیم به موسیقی فولک دست پیدا کنیم، کمی از جَز بهره گرفتیم.
در آغاز کار، برای من جالب بود چطور میشود شعر خراسانی را تلفیق کرد؛ به این صورت که اگر فقط ۳ ساز غربی وجود داشته باشد، چگونه با استفاده از آنها شعر فولکلور ارائه کنیم. آزمون و خطاهایی داشتیم که درنهایت به نتایج خوبی رسیدیم.»
حسینخانی میگوید: «در موسیقی ترجیحم به نامتعارف بودن در عین سادگی است. البته منظورم از نامتعارف، بزرگ نمایی بیش از حد نیست. دوست داشتم تولید صدایی را تجربه کنم که اتفاق نیفتاده باشد و در زمینه ساز برای خودم شخصیتی دست وپا کنم که ممکن است به زودی به آن نرسم.»
امین علی زاده، دانشجوی مقطع کارشناسی در رشته زیست شناسی سلولی و مولکولی، نوازنده گیتار باس گروه است که به صورت جدی به موسیقی میپردازد.
او میگوید: «دنیای هر انسانی به اندازه تجربههای زیسته اش است و بخشی از این تجربهها از خاستگاه جغرافیایی فرهنگی و اجتماعی که در آن به وجود میآییم و رشد میکنیم به دست میآید و به همین دلیل تجربه همکاری با گروه پلخ مون برایم ارزشمند است.»
علی زاده بر این باور است که خراسان فرهنگ و هنر غنیای دارد که کمتر از آنچه لایقش بوده به آن پرداخته شده است و میگوید: «ما سعی میکنیم موسیقی را با زبان و تلفیق نویی به مخاطبان برسانیم و اجازه ندهیم فرهنگی که قسمتی از وجود ماست، در خاموشی بماند.»