بازیکنان استقلال حاجی می‌شوند؟ فرصت دفاع برای مربیان تیم ملی در تلویزیون| قلعه‌نویی در صداوسیما؟ مشکل از دهداری نبود، دستیارش دردسر درست کرد! شجاع در اختیار کادرفنی تراکتور واسعی: فوتبال ایران به مربیانی مثل شجاعی و نویدکیا نیاز دارد جباری در آستانه ریاست آکادمی استقلال| ضیایی به زودی جدا می‌شود؟ پرسپولیس به دنبال نقدکردن طلب ۱۲۷ میلیاردی بلیت ۳۰ میلیونی تومانی بازی استقلال و پاختاکور تاریخ و ساعت بازی منچستریونایتد و ایپسویچ | شمارش معکوس برای نسخه تازه شیاطین کاکوتا، غایب بزرگ استقلال مقابل پاختاکور نعمتی سرمربی تیم ملی پاراتیروکمان شد ورود رئال و سیتی به کورس جذب ستاره لورکوزن روبینیو همچنان در زندان مرادمند و فلاح زوج احتمالی خط دفاع استقلال معمای کیه‌زا در لیورپول تراکتور خوب درو نمی‌کند بسکتبالیست‌های ایران راهی قطر شدند (۳ آذر ۱۴۰۳) پرسپولیس فعلاً در قطر ماندگار است طارمی از ترکیب اینتر دور شد جلسه آشتی کنان پروین و قلعه‌نویی! حرف عجیب نیکبخت به قلعه نویی
سرخط خبرها

از مام میهن تا آفتاب تابان؛ بوسه بر بازوان غول جیبی

  • کد خبر: ۷۶۵۸۹
  • ۱۴ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۸:۰۸
از مام میهن تا آفتاب تابان؛ بوسه بر بازوان غول جیبی
امید مافی - روزنامه نگار

ضربان قلب ما همگام با پسر شیراز تپید، وقتی بر روی تشک لاجوردی غزلی عاشقانه سرود و طلای المپیک توکیو را روی سینه خود نشاند.


مدت‌ها بود منتظر چنین لحظاتی بودیم تا غم‌های خود را لختی لااقل فراموش کنیم و آرزوهایمان شکل باورهایمان شود.


دیروز بغضهایمان ترکید وقتی در سرزمین آفتاب تابان، گوش شکسته وطن حماسه ساز شد و شادی پهنای صورت مام میهن را پوشاند. دیروز محمد رضا گرایی شکوهمندانه کشتی گرفت و صدای خرد شدن استخوان‌های حریف چغر اوکراینی را به گوش‌ها رساند تا ایران مهد خوبان پس از مدت‌ها گلخنده‌ای بر لبان خود بنشاند و به عشق غول جیبی ۶۷ کیلویی اردوگاه میهن هلهله کند.


این مرهمی بر دل‌های خسته بود. وقتی محمد رضا همچون سیاوش به تنهایی از آتش گذر کرد و با گام‌های سترگ به سوی سکوی قهرمانی پیش تاخت، بوی بهار تمام تابستان این حوالی را پوشاند تا یقین پیدا کنیم در صعب‌ترین شرایط از خاک ایران گل‌هایی می‌روید که عالم را در پلک بهم زدنی گلباران می‌کند.


طلای پسر خوب آنسوی حافظیه کاری کرد تا در ساعت پانزده و چهل دقیقه از تمام ساعت‌ها بیرون بزنیم و به عشق یک پرچم سه رنگ و یک عشق اهورایی کِل بکشیم.


حالا می‌توانیم با طلای گرایی بی بدیل روی ابر‌ها قدم بزنیم و از فرط شادی سر‌های خود را به سقف آسمان بکوبیم. حالا می‌توانیم همبال فرشتگان تا دیار آفتاب بال بگشاییم و بوسه‌ای بر بازوان ستبر مرد طلایی المپیک توکیو بنشانیم.


حالا که پس از یازده روز زمین به جای خوبی برای قهرمانان این خاک بدل شده و طلسم شکسته، لابد می‌توان با دستی تمام دنیا را نگه داشت و با دست دیگر طلا را لمس کرد و پا به سرزمین شور و شادی و عود و سنجد گذاشت.


حالا باید از سویدای دل لبخند زد و عکسی به یادگار با بیرق خونین وطن گرفت. عکس‌ها خاطرات دلربا را بهتر ذخیره و دقایق خوشبختی را بیشتر ابدی می‌کنند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->