سعادتمند | شهرآرانیوز؛ برابر تقویمها ۲۵ مرداد امسال، ۴۱ سال از مرگ تیمور بختیار، نخستین رئیس ساواک ایران، میگذرد. فردی که تاریخ جنایتهایش را در دوران پهلوی دوم از خاطر نمیبرد. بر همین اساس در چند سطر کوتاه، گذری داشتهایم بر تاریخ ساواک در مشهد.
شکلگیری سازمان اطلاعات و امنیت کشور با سرواژههایش که به «س. ا. و. ا. ک» مشهور شد، به سال ۱۳۳۲ و جریان کودتای ۲۸ مرداد و بازگشت شاه بازمیگردد؛ محمدرضا پهلوی برای تبدیل سلطنت به حکومت به دستگاهی امنیتیپلیسی احتیاج داشت تا در مسیر خودکامگی، هیچ نیروی مخالفی سر راهش قرار نگیرد و آنان که پیشرو مبارزه با اقدامات او بودند، نیز دستگیر و تنبیه شوند.
در چنین شرایطی و براساس کمکهای نهادهای اطلاعاتی و جاسوسی غرب همچون «سیا»، لایحه تشکیل ساواک در مجلس شورای ملی تصویب و در سال۱۳۳۵ تشکیل شد. ساواک متشکل از ۱۱اداره با شرح وظایف متفاوت بوده و در این بین، اداره کل سوم ساواک، مسئول امنیت داخلی کشور بود. اولین مرکز استانی ساواک در خراسان هم روز ۱۳ دی ۱۳۳۵ تشکیل شد.
استان خراسان بهدلیل همجواری با اتحاد جماهیر شوروی و اشراف به مرزهای شرقی کشور، ابتدای امر در اولویت تأسیس مرکز استانی ساواک قرار گرفتند، اما در ادامه مسائل داخلی استانها و دامنه مبارزاتی آنان به قدری گسترش یافت که بهتدریج در کانون توجه ساواک استانها قرار گرفت و دیگر مسائل ضدجاسوسی و خارجی در اولویت دوم بود. ایجاد امنیت داخلی و جلوگیری از گسترش مخالفتهای سیاسی و نیز نظارت بر امور حکومتی در استانها و نظایر آن، بیشترین دغدغه ساواک استانها را تشکیل میداد.
پساز پاگیری ساواک بهتدریج گروهی از تودهایها و دیگر گروههای تواب و وابسته به جریانهای سیاسی چپ، به خدمت ساواک درآمدند. بههمیندلیل نیروهای شاغل در ساواک را ترکیب نامتجانسی از گروههای مختلف نظامی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور تشکیل میدادند که در سطوح مختلف در خدمت اهداف و خواستههای رؤسای خود فعالیت میکردند. این ترکیب نامتجانس از جماعتی چندرنگ با عقدههای فروخورده بسیار باعث تولد شکنجهگرانی شد که زبان از توصیفشان قاصر است.
مقر ساواک در مشهد طی ۲۲ سال فعالیت بهترتیب در انتهای خیابان جنت، خیابان کوهسنگی و حوالی میدان فلسطین بود. این سازمان تا زمان انحلالش، در خراسان چهار نام «محمدعلی آرشام»، «منوچهر هاشمی»، «علیپاشا بهرامی» و «احمد شیخان» را بر مسند ریاستش دیده بود.
همه نفرات یادشده نظامیان نیروی زمینی ارتش و از ارکان ضدجاسوسی بودند و بهدلیل اهمیت مشهد و فعالیت مبارزان مهمی همچون آیات عظام «میلانی»، «قمی»، «شیرازی» و روحانیون جوان و دارای نفوذی همچون «آیتا... خامنهای»، «واعظطبسی»، «هاشمینژاد»، ریاست ساواک خراسان را برعهده گرفته بودند.
درواقع مشهد بهدلیل حضور شخصیتهای مؤثر در وقایع انقلاب و کانونها، انجمنها و گروههای مختلف، همواره موردتوجه جدی ساواک بود، بهطوریکه گزارشهای فعالان انقلاب بهطور دقیق رصد و منعکس میشد.
اما در این میان یک نام وجود دارد که داستان او خواندنیتر است. مأموری از ساواک که مطبوعات آن دوره از او با نام «مردهزار چهره» یاد کردهاند. در خبری که درباره او با چند تصویر از گریمهای مختلفش، در روزنامه اطلاعات چاپ شده است، چنین میخوانیم: «مشهد- محمود غضنفری رئیس بخش امنیت داخلی ساواک منحله مشهد که در زمان رژیم طاغوتی با تغییر چهره به مرد هزار چهره ساواک خراسان معروف بود، چندی پیش از سوی برادران پاسدار انقلاب اسلامی مشهد در زاهدان به دام افتاد.
دادسرای انقلاب اسلامی مشهد با واگذاری ۸ قطعه عکس از متهم به روزنامه اطلاعات که او را در چهرههای گوناگون نشان میدهد، از مردم یاری خواست. چنانچه شکایتی علیه محمود غضنفری دارند، هر چه زودتر به این دادسرا واقع در اول خیابان جم در مشهد مراجعه کنند.»
«شهیدبابانظر» در بخشی از خاطراتش دراینباره میگوید: «یکی از مأموریتهایی که بعد از پیروزی انقلاب به ما دادند، این بود که به سیستانوبلوچستان برویم و شخصی به نام هزارچهره را که جانشین شیخان، رئیس ساواک خراسان بود، دستگیر کنیم که البته موفق شدیم او را بگیریم. مرد هزارچهره ساواک مشهد درواقع فردی با نام «محمود غضنفری» بود که با گریمهای متفاوتی که روی چهره خود انجام میداد، درمیان مردم نفوذ و فعالیت انقلابیون را رصد میکرد.»
هدایتا... بهبودی نیز در یکی از کتابهایش، از غضنفری به عنوان یکی از مأموران دستگیری مقام معظم رهبری در روزهای انقلاب نام برده است. او مینویسد: «شیخان که از تعلل شهربانی برای دستگیری سیدعلی خامنهای مطمئن شده بود، یکی از نیروهای کاربلد خود، محمود غضنفری، را مأمور بازداشت او کرد.
او پس از تحقیقات اولیه، خانه پدری، آیتا... سیدجواد خامنهای، را محتملترین مکان برای یافتن آقای خامنهای تشخیص داد. مأموران تحت امر غضنفری در اطراف خانه مستقر شدند و رفت و آمدها را زیر نظر گرفتند...»