محسن موسوی زاده | شهرآرانیوز - اگر علاقهمند به خواندن کتابهای جاسوسی هستید به شما توصیه میکنیم که از کنار کتابِ «یک جاسوس درمیان دوستان» نوشته بن مک اینتایر نگذرید. بن مک اینتایر در این کتاب یکی از هولناکترین اسرار قرن گذشته را با جزئیات وا مینمایاند. کتاب سرگذشت زندگی کیم فیلبی، جاسوس پرآوازه سازمان ام آی ۶ بریتانیاست.
او معروفترین جاسوس قرن ۲۰ در جهان بود که در پست ریاست بخش ضدجاسوسی شوروی در سازمان جاسوسی خدمات مخفی اطلاعاتی بریتانیا ام آی۶ برای شوروی جاسوسی میکرد. فیلبی سال ۱۹۲۹ میلادی وارد کمبریج شد. در آن موقع «رکود بزرگ» جریان داشت. او با ورود به کمبریج به سوسیالیستها پیوست، هر چند هرگز در کمبریج با کمونیستها کاری نداشت، اما در سال ۱۹۳۱ میلادی حزب زحمت کشان که به آن تعلق داشت در انتخابات شکست خورد. برای او این شکست به معنای غرق شدن تمام آرزوهایش بود. او میخواست حزب زحمت کشان، سوسیالیسم را در بریتانیا تبلیغ کند، اما آنها شکست خوردند و تا دوره ما بعد جنگ، هیچ نوع قدرتی نداشتند.
او به جست وجوی راه خروجی پرداخت. به این ترتیب از سال ۱۹۳۱ میلادی به کمونیستها پیوست. همچنین در آن زمان استاد اقتصاد در کالج «ترینیتی» شخصی بود به نام موریس داب که از سال ۱۹۲۰ میلادی عضو حزب کمونیست بریتانیا بود. به حدس سازمان امنیت انگلیس، او به کار با فیلبی پرداخت، زیرا خودش به روسیه سفر میکرد و اولین آکادمیسین کمونیست در بریتانیا بود و بی گمان تماسهایی با سازمان اطلاعات شوروی داشته است.
فیلبی بعد از دوره دانشگاه به استخدام روزنامه تایمز لندن درآمد و به عنوان خبرنگار جنگی به اسپانیا در زمان جنگ داخلی اسپانیا فرستاده شد، در اسپانیا به علت مشاهده عملکرد نیروهای فاشیستی به رهبری ژنرال فرانکو علیه مردم اسپانیا و جمهوری خواهان تصمیم به یاری جمهوری خواهان اسپانیا گرفت و در این جریان با نیروهای ارتش شوروی آشنا شد که برای کمک به ارتش جمهوری خواهان در اسپانیا بودند و این تماسها را بعد از جنگ داخلی اسپانیا نیز در طول جنگ دوم جهانی ادامه داد. وی تا سال ۱۹۶۴ بر رأس اداره ضد جاسوسیِ ام آی۶ انگلیس در پست رئیس قسمت ضد شوروی خدمت کرد.
وی گروه مأموران شوروی در بریتانیا را سازمان دهی کرد که بیشتر با نام «گروه پنج کمبریجی» معروف است. او سال ۱۹۶۴ پس از به خطر افتادن و امکان کشفش به شوروی فرار کرد، در آنجا رئیس بخش ضد جاسوسی «کاگ ب» در قسمت اداره ویژه انگلیس بود. فیلبی در سال ۱۹۸۸ در مسکو بر اثر بیماری سرطان در گذشت. گروه دانشجویی «کمبریج ۵» شامل ۵ دانشجوی دانشگاه کمبریج بود که به واسطه گرایشهای کمونیستی جذب «کاگ ب» شدند و در سالهای جنگ دوم جهانی و در تمامی سالهای دهه ۵۰ سده گذشته به رهبری فیلبی برای روسها جاسوسی کردند.
مک لین و بورگس در دهه ۱۹۶۰ زمانی که احساس کردند حلقه محاصره دستگاههای اطلاعاتی به دور آنان تنگتر شده است و امکان دستگیر شدنشان وجود دارد از بریتانیا گریخته و به اتحاد جماهیر شوروی فرار کردند. بلانت و کارن کراس در بازجوییها به جاسوسی برای شوروی اقرار کردند، اما در دادگاه این اتهام را نپذیرفتند. کران کراس در روند محاکمه ادعا کرد زیر شکنجه اقرار کرده عضو پنجم گروه است. دیوید فائولر، پروفسور تاریخ دانشگاه کمبریج، درباره این گروه میگوید: «اطمینان کامل دارم که بیش از ۵ نفر در این گروه عضویت داشتند.
اوایل سالهای ۱۹۹۰ میلادی یک جاسوس دیگر گروه آشکار شد و یکی هم «برجس» در سا لهای ۱۹۸۰ میلادی کشف شد. نمیتوان گفت که در سالهای آینده خبری در باره یکی دیگر از آنها گزارش نشود، اما باید درک کرد که در سالهای ۱۹۳۰ میلادی برای جوانان تحصیل کرده فقط دو انتخاب وجود داشت: یا فاشیسم یا کمونیسم. خیلیها فاشیسم را رد کردند. اوایل سالهای ۱۹۳۰ میلادی بسیاری از دانشجویان کمبریج به آلمان سفر کردند و با چشم خود ویژگی آلمان نازی را دیدند و آنچه مشاهده کردند سبب شد به سوی کمونیستها رانده شوند.
در مجموع خواندن این کتاب شما را با یکی از مهمترین پروندههای جاسوسی یک قرن اخیر آشنا و بخشی از تاریخ پنهان جنگ سرد را آشکار میکند.