محمد جواد ابوعطا | شهرآرانیوز؛ تنها یک سوراخ کوچک بالای ران راست، تمام جراحتی بود که در پیکر مقتول نمایان بود. هیچ اثری از ضربه به سر یا دیگر اعضای پیکر وجود نداشت. مقام قضایی در بررسیهای اولیه با این احتمال که پیکر متوفی پس از درگیری احتمالی دیر به بیمارستان رسیده است، تحقیقات را آغاز کرد.
هوا تاریک شده بود و با توجه به منع آمدوشد شبانه، دیگر از شلوغی روزهای کرونازده شهر خبری نبود. خودرو مقام قضایی در خلوتی خیابانها از بیمارستان شهید هاشمی نژاد در منطقه طلاب که مأموران کلانتری خواجه ربیع از مرگ مشکوک جوانی ۳۰ ساله خبر داده بودند به سمت خیابان یوسف زاده ۲۴، جایی که درگیری منجر به قتل گزارش شده بود حرکت کردند.
محل درگیری، منزل پدری مقتول بود. مردی میان سال با پا گذاشتن به خیابان اولین فردی بود که با سؤالات قاضی حسن زرقانی، بازپرس ویژه قتل دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه دو مشهد روبه رو شد.
اظهارات اولیه مرد فرزند ازدست داده این گونه بود: «سر شب توی خانه نشسته بودیم که یک دفعه صدای درگیری و سروصدا شنیدیم. وقتی پشت پنجره رسیدم دیدم که یک نفر فرار کرد و پسرم هم غرق در خون روی زمین افتاد. بعد هم سریع او را به بیمارستان رساندیم.»
این صحبتها نتوانست نظر مقام قضایی را به خود جلب کند و دارای تناقضهای زیادی بود. قاضیزرقانی با طرح چند سؤال که؛ چرا هیچ اثری از درگیری روی پیکر مقتول نبوده است؟، اگر زود به بیمارستان رسانده اید، چرا پسرتان بر اثر خون ریزی زیاد ناشی از یک زخم کوچک کشته شده است؟، چرا ضارب فقط به پای مقتول زده است؟ در صورتی که در درگیریها معمولا احتمال اصابت چاقو با نقاط بالایی بدن بیشتر است، این ابهامات را روشن کرد.
وقتی پدر مقتول نتوانست به هیچ کدام از این سؤالات پاسخی روشن بدهد و به تناقض گویی افتاد، مشخص شد که کاسهای زیر نیم کاسه است و احتمالا مرد میان سال و دیگر اعضای خانواده در حال مخفی کردن واقعیت هستند.
مادر و پدر مقتول که نتوانسته بودند حتی ذرهای از ظن مقام قضایی را کم کنند، به ناچار لب به اعتراف گشودند و از حقیقتی تلخ پرده برداشتند.
بر اساس اظهارات این افراد، طرف مقابل این درگیری برادر کوچکتر مقتول بوده است. آنها به دلایل نامشخصی درون حیاط خانه درگیر میشوند، که پسر کوچکتر ضربهای به پای برادرش میزند. با ورود خانواده به میدان نزاع، متأسفانه فرصت رسیدگی به زخم پای مصدوم از دست میرود و او خون زیادی از دست میدهد. آنها خیلی دیر فرد زخمی را به بیمارستان میرسانند، موضوعی که موجب میشود تا پسرشان در سی امین تابستان زندگی اش جان خود را از دست بدهد.
صحبت مقام قضایی با این خانواده منجر میشود تا آنها نیز با پسر کوچکتر که پس از حادثه متواری شده بود، تماس بگیرند و از او بخواهند به خانه برگردد. اما متهم به قتل از ترس آنچه رخ داده بود و تاوان سخت پس از آن از بازگشت سرباز میزد.
اما صحبتهای تکمیلی او را دوباره به مسلخ کشاند و پسر جوان در برابر مقام قضایی به تشریح آنچه رخ داده بود، پرداخت.
متهم در اعترافاتش اعلام کرد که برادرش، پدر و مادرش را اذیت میکرده است- موضوعی که پیشتر هم منجر به درگیریهایی میان آنها شده بود- در موقع حادثه نیز برادر بزرگ ترش اقدام به دست کاری شیر گاز میکند، موضوعی که منجر به درگیری میان ۲ برادر میشود. اما برادر کوچکتر با بیرون کشیدن چاقو، ضربهای به پای برادر میزند و پس از مشاهده خون، ترسیده و از محل متواری میشود.
با اعترافات مستقیم متهم به قتل، پروندهای برای این برادرکشی میان ۲ جوان مجرد گشوده میشود. اما پدر و مادر هیچ شکایتی از این ماجرا نداشتند.
نداشتن تعادل روانی احتمالی از سوی متهم نیز از چشم مقام قضایی دور نماند و قاضی زرقانی دستور بررسی وضعیت سلامت روانی متهم را نیز صادر کرد.