وقتی فیلم‌های اجتماعی شبیه هم می‌شوند | نقدی بر فیلم «نبودنت»؛ ساخته کاوه سجادی‌حسینی آموزش داستان نویسی | رج‌های ناتمام (بخش دوم) ماجرای حاشیه‌های اجرای «ترور» ساعد سهیلی در مشهد صفحه نخست روزنامه‌های کشور - سه‌شنبه ۶ آذر ۱۴۰۳ کنسرت «ریچارد کلایدرمن» در ایران + فیلم مروری بر کارنامه هنری داریوش فرهنگ به بهانه سالروز تولدش درگذشت غم‌انگیز سلین‌ حسین‌پور، بازیگر هفت‌ساله مهابادی + علت و فیلم معرفی داوران بخش تئاتر صحنه‌ای جشنواره تئاتر مقاومت + عکس «شارلیز ترون هم» بازیگر فیلم «آینده» نولان شد صحبت‌های معاون سیما درباره ساخت چند مجموعه تاریخی جدید «علی دهکردی» در جمع بازیگر سریال «مهمان‌کُشی» «هرچی تو بگی»، در راه چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر دنباله «میلیونر زاغه‌نشین» ساخته می‌شود نقد و بررسی کتاب «ناخن‌کشیدن روی صورت شفیع‌الدین» در کافه‌کتاب آفتاب «حلقه عشاق» به یاد رضا مافی | گزارشی از یک نمایشگاه نقاشی خط در مشهد پیام وزیر ارشاد به هنرمندان پیشکسوت شاعر پادشاه فصل‌ها، پاییز‌های مشهد را دیده بود
سرخط خبرها

درباره فصل دوم سریال ایرانی گاندو | فصل شکار گاندو

  • کد خبر: ۷۹۲۹۶
  • ۱۲ شهريور ۱۴۰۰ - ۰۷:۴۳
درباره فصل دوم سریال ایرانی گاندو | فصل شکار گاندو
انگار پس از سال‌ها این فهم همگانی به وجود آمده است که صحبت از فساد یا نفوذ و جاسوسی و خیانت، نه‌تن‌ها باعث تضعیف ساختار‌ها نمی‌شود، بلکه در یک نمای کلان باعث تقویت و نشانی از قدرت کلیت نظام سیاسی و حاکمیتی آن کشور می‌شود.

محمدناصر حق‌خواه  | شهرآرانیوز؛ فصل یک سریال تلویزیونی گاندو یکی از اندک آثار چندسال اخیر تلویزیون بود که هم توانست تماشاچی را جلب و جذب کند و هم جریانی را بسازد که به بیشتر دیده‌شدن کار کمک کند. پس از پخش نصفه‌ونیمه فصل ۲ سریال در نوروز ۱۴۰۰ و حاشیه‌هایی درباره قطع ناگهانی آن، ادامه این فصل دوسه هفته‌ای است که هرشب روی آنتن شبکه ۳ می‌رود. در این مطلب از چند زاویه به گاندو، حرف‌هایی که می‌زند و البته کیفیت عواملی که آن را ساخته‌اند، می‌پردازیم.

 

فصل شکار گاندو

 

سیاسی از جنس منافع ملی

در کشور ما خواسته یا ناخواسته خیلی چیز‌ها به سیاست داخلی و گاهی بین‌المللی پیوند می‌خورد، اما درست خلاف این روند در عرصه هنر‌های نمایشی، معمولا کسی از سیاست و حرف سیاسی‌زدن استقبال نمی‌کند، یا بهتر می‌بیند که به استقبال آن برود.

گاندو، اما اولین سریال تلویزیون ایران است که به‌شکلی بی‌واسطه و بدون اغماض و مستقیم به سیاست می‌پردازد. در این سریال با جزئیات و ذکر مسئولیت افراد، به سیاست‌مداران ایرانی و خارجی و عملکردشان پرداخته می‌شود و همه‌چیز ارجاعاتی بیرونی و گاه آشکار به مسائل روز جامعه دارد؛ اتفاقی که باعث شده است گاندو از روز اول پخش دچار دردسر‌ها و حواشی زیادی شود. این شکل از سریال‌سازی تا روز ساخت گاندو سابقه نداشت و یکی از انتقادات همیشگی به صنعت فیلم و سریال ایران این بود که چرا وقتی کشور‌های دیگر برای تأمین اهداف یا امنیت‌خاطر مردمشان و نشان‌دادن قدرت سیاسی-امنیتی‌شان به جزئیات مسائل سیاسی می‌پردازند، ما در ایران این‌قدر دست‌به‌عصا و محتاط به سیاست و سیاست‌مداران می‌پردازیم.

 

این شکل سریال‌سازی‌ها هرچند انتقاداتی به درون ساختار سیاسی و امنیتی دارد و بعضی از مسئولان را ناراحت می‌کند، اما درمجموع برآیند مثبتی در راستای تأمین منافع ملی کشور‌ها دارد. گاندو از این جهت توانست سد سخت چندین‌ساله را بشکند. فصل یک گاندو درباره مسئله جاسوسی شخصیتی به نام مایکل هاشمیان و اتفاقات پیرامون او می‌چرخید، اما فصل ۲ خرده‌روایت‌های گوناگونی را در کنار هم پرورش می‌دهد؛ از جاسوسی برای تفرقه‌انداختن بین اقوام ایرانی، تا ترور مقامات خارجی در ایران و به‌هم‌ریختن بازار ارز ایران توسط دولت‌های خارجی و سند ۲۰۳۰ و تهاجم فرهنگی.

فصل شکار گاندو

 

حلقه وصل

تلفیق اطلاعات گوناگون پراکنده سیاسی و امنیتی و ساخت یک روایت تماشایی، کاری است که باید یک تیم نویسندگان خوب با استفاده از ابزار‌های دراماتیک انجام دهد. عشق، جنایت، حادثه، طرح توطئه، رفاقت، طنز، میل، مانع، قهرمان، ضدقهرمان و... چیز‌هایی است که می‌تواند تماشاچی را در موضوعی خشک و سرد مثل اتفاقات امنیتی و سیاسی پای تلویزیون بنشاند.

 

«گاندو» در فصل یک به‌خصوص با ساخت دوگانه قهرمان و ضدقهرمان بین محمد، شخصیت اصلی، و مایکل هاشمیان توانسته بود علاوه بر روایت جاسوسی، یک نبرد شخصی پرماجرا را بسازد، اما در فصل ۲ در خلال خرده‌پیرنگ‌های مختلف کار و تعدد شخصیت‌ها و مأموریت‌ها که به خودی خود جذاب‌اند، موفقیتی در ساخت یک داستان شخصی وجود نداشته است.

اما مزیت گاندو ۲ نسبت به گاندو یک در این است که وارد زندگی شخصی و خانوادگی شخصیت‌ها شده و از این جهت توانسته است با هم‌حس‌کردن نسبی تماشاچی با شخصیت‌های اصلی، از این چاشنی برای گرم‌کردن روایت استفاده کند و به این ترتیب از حلقه وصلی برای مربوط‌کردن همه اتفاقات پراکنده داستان استفاده کند. اما تعداد زیاد اتفاقات فصل ۲ کمی کار را برای نویسنده در به‌اصطلاح «جمع‌کردن» ماجرا سخت کرده است. به همین علت بعضی خرده‌روایت‌ها و صحنه‌ها جذاب و خوش‌ریتم درنیامده‌اند.

کار سخت گروه کوچک

فیلم‌نامه‌ای با موضوعی حساس و پر از اتفاق را می‌توان با شخصیت‌پردازی‌های عمیق و بازی‌های خوب جذاب‌تر کرد. ترکیب بازیگران اصلی فصل ۲ «گاندو» تقریبا همان است و روابط بین شخصیت‌های اطلاعاتی کار گرم‌تر و دل‌نشین شده و به نقطه‌قوت گروه بازیگری تبدیل شده است. شخصیت محمد با بازی وحید رهبانی، یک سروگردن از همه بالاتر است و با توانایی‌های شخصی و تجربیات تئاتری‌اش نقش را پرپیچ‌وتاب و عمیق‌تر از دیگر نقش‌ها کرده است. اما بین بازیگران نقش ۲ و فرعی که وارد کار شده‌اند، بازی‌ها چنگی به دل نمی‌زند و یکی از عوامل ازریتم‌افتادن بعضی صحنه‌هایی که باید پرتعلیق و جذاب باشد، همین ضعف بعضی بازیگران فرعی و تازه‌وارد است.

 

کارگردانی جواد افشار که پیش از این سریال موفق «کیمیا» را ساخته است، در گاندو ۲ عقب‌تر از کیمیا و گاندو یک است؛ اتفاقی که می‌توان آن را با همان معضل تعدد صحنه‌ها و روایت‌ها و لوکیشن‌ها تأیید کرد. هیچ تمرکزی وجود ندارد و از بازار تهران تا پنتاگون و ام‌آی ۶ و مرز افغانستان و سفارت انگلیس و کلی خانه در این سریال بازسازی شده است و بازیگران زیادی قرار است در این لوکیشن‌ها به کار گرفته شوند. طبیعی است که ساخت چنین سریالی برای یک کارگردان و تیمش، آن هم در زمان کوتاه، کار آسانی نیست. چنین سریالی را در خارج از ایران با چند گروه فیلم‌برداری می‌سازند تا از سوتی‌های پیش‌پاافتاده و سستی فنی جلوگیری شود.

شکستن سد سیاسی‌سازی

بعضی اگر تازه و همین دوسه‌سال اخیر اهل پیگیری سریال‌های ایرانی شده باشند، احتمالا وقتی حرف از سریالی با مضامین آشکار سیاسی باشد که به سیاسیون به‌طور خاص و در سطح کلان می‌پردازد، چندین و چند مثال از «آقازاده» تا «گاندو» یک و دو و «دادستان» را به یاد آورند و این را دلیلی بر پرباربودن پرداخت به مسائل سیاسی در سریال‌سازی ایران بدانند، اما اگر در یک نمای بازتر به تاریخچه این نوع سریال‌سازی نگاه کنیم، در طول همه این سال‌ها فقط همین چند سریال را داشته‌ایم و از این جهت می‌توان گفت که این آثار شروع مسیری هستند که سال‌ها کمبود آن حس می‌شد.

 

سال‌ها بود که با ذکر مثال‌هایی از سریال‌های پربیننده و جذاب خارجی که به عریان‌ترین شکل به انتقاد از سیاست‌مداران و اوضاع سیاسی کشور‌ها می‌پرداخت، این آرزو را داشتیم که در کشور ما هم این اتفاق بیفتد، اما همیشه این ترس وجود داشت که اولین سریال سیاسی آخرین سریال هم باشد. زیرا همواره از نبود ظرفیت لازم بین بعضی مسئولان برای شنیدن انتقادات صریح و همچنین آماده‌نبودن مخاطبان و البته سازندگان برای ساخت چنین سریال‌هایی حرف زده می‌شد، اما دیدیم که وقتی اولین سریال‌های ساخت ایران با توپ پر و انتقادات مستقیم ساخته شد، نه‌تن‌ها پربیننده و اثرگذار بود، بلکه کس یا کسانی نتوانستند جلو آن را بگیرند.

 

انگار پس از سال‌ها این فهم همگانی به وجود آمده است که صحبت از فساد یا نفوذ و جاسوسی و خیانت، نه‌تن‌ها باعث تضعیف ساختار‌ها نمی‌شود، بلکه در یک نمای کلان باعث تقویت و نشانی از قدرت کلیت نظام سیاسی و حاکمیتی آن کشور می‌شود. اگر این چنین نبود، در همه این سال‌ها از سینمای هالیوود تا سینمای کشور‌های شرقی و البته اروپایی این حجم زیاد از فیلم و سریال‌هایی که گاه با ذکر نام واقعی افراد سیاسی به زندگی و زمانه و عملکرد آنان می‌پردازند، ساخته نمی‌شد.

 

البته که هنوز کمبود‌هایی در سریال‌سازی سیاسی کشورمان داریم. زیرا گاهی حرف‌ها و انتقاد‌هایی که قرار است در قالب یک اثر زده شود، آن‌قدر زیاد می‌شوند که به‌جای یک اثر نمایشی، یک بیانیه‌خوانی بلندبالا را شاهدیم که به کیفیت‌های نمایشی و فنی آن توجهی نشده است. حالا که سد سخت سیاسی‌سازی شکسته شده است و مردم و سازندگان هم از آن استقبال کرده‌اند، باید به این موضوع مهم هم توجه کنیم که قرار است در مرحله اول یک اثر نمایشی تماشایی ساخته شود که در کنارش به مسائل سیاسی هم می‌پردازیم و نه برعکس!

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->