گروه فرهنگ | شهرآرانیوز؛ سینمای بدنه هالیوود این روزها آکنده از بلاکباسترهای ابرقهرمانی، زنان بزنبهادر و انیمیشنهای پرزرقوبرق است، اما گاهی در میانه این سروصداها فیلمهای خانوادگی و مبتنی بر روابط انسانی ساخته میشود که در میانه این هیاهو گم میشوند و کمترکسی به آنها توجه نشان میدهد. در طول سالهای اخیر فیلمی مثل «شگفتی» یک فیلم خانوادگی بسیار جمعوجوری بود که بدون استفاده از هیچیک از دستاویزهای معمول سینمای هالیوود و با تکیه بر فیلمنامه قوی، بازی بسیار خوب بازیگران و کارگردانی عالی استیفن شباسکی، نمره عالی ۸ از ۱۰ را از مخاطبان خود دریافت کرد و علاوه بر نامزدی اسکار، ۳۰۹میلیون دلار در گیشه فروخت.
فیلمهایی مثل «خانواده فوری» درباره چالشهای بهفرزندیپذیرفتن یتیمان و «روز موافقت» درباره اینکه اگر والدین فرزندان خود را آزاد بگذارند که هرکاری میخواهند انجام دهند، با چه جهانی روبهرو بودیم، همه نمونههای موفقی از فیلمهای انسانی و خانوادگی موفق در میان فیلمهای پرهیاهوی هالیوودی است. امروز قصد داریم به معرفی یکی دیگر از این فیلمها بپردازیم، به نام «پدرانگی».
محصول: ۲۰۲۱ نتفلیکس
کارگردان: پال وایتس
بازیگران: کوین هارت، آلفره وودوارد، ملودی هرد، دیواندا وایز
مت و سوان سالهاست برای بچهدارشدن برنامهریزی میکنند. در آغاز فیلم ایندو را در مطب دکتر مشاهده میکنیم که برای تاریخ عمل سزارین برنامهریزی میکنند. روز موعود فرا میرسد و سرانجام دخترشان مدی به دنیا میآید. این بهترین روز زندگی مت است، اما وقتی لیز سرپا میشود و آماده ترخیص از بیمارستان است، بر اثر آمبولی بهناگاه دچار تشنج میشود و از دنیا میرود. حالا مت مانده است و داغ همسر و همچنین فرزندی که برای بزرگکردنش هیچ آمادگی ندارد. مادرزن مت پیشنهاد میدهد که مدی را به منزل خود ببرد و آسانترین گزینه را پیش پای مت میگذارد، اما مت تصمیم گرفته است دخترش را خودش بزرگ کند و این آغازی است بر چالشهای فراوان یک پدر که میخواهد بهتنهایی فرزندش را بزرگ کند.
خلاصه داستان فیلم بلافاصله سینمادوستان را یاد نمونه موفق و اسکاری «کریمر علیه کریمر» میاندازد. آنجا هم داستین هافمن یک طراح تبلیغاتی موفق است که شبانهروز برای موفقیت شغلی تلاش میکند و در آستانه ترفیع مقام است که ناگهان مریل استریپ او را ترک میگوید و با فرزندی هشتساله تنها میگذارد و حالا او باید بین خانواده و شغل خود توازن ایجاد کند.
تفاوت اصلی بین آن فیلم و «پدرانگی» در فوت همسر مت است و تمرکز بیشتر روی چالشهای تکوالد بودن. حال آنکه در «کریمر علیه کریمر» دعوا بر سر حضانت بود و اینکه چگونه در داستانی که همه قربانی هستند، فرزندان ناخواسته بیشترین آسیب را میبینند، اما در فیلم «پدرانگی» همه تمرکز بر موقعیت پدر قرار گرفته و چالشهای احساسی و شغلی او را که در بعضی سکانسها تراژیک و گاهی کمدی است، به تصویر میکشد. نقطه قوت «پدرانگی» هم در توانایی پال وایتس در حفظ توازن میان این ۲ وجه از زندگی مت است.
به علاوه که با بزرگشدن مدی، نیازهای عاطفی او هم به چالشهای قبلی اضافه میشود و مت را بر سر دوراهیهای جدید قرار میدهد؛ دوراهیهایی شامل مسائل اولیهای، چون کولیک نوزاد و بیخوابی پدر تا چالشهای شغلی و عاطفی و تشکیک در اینکه آیا تصمیمش برای بزرگکردن بچه بهتنهایی اصولا درست و به نفع مدی بوده یا از سر خودخواهی انجام شده است و این سؤال همیشگی که آیا با این اوضاع، عشق و ازدواج مجدد جایی در زندگی مت خواهد داشت.
همانطور که از خلاصه داستان «پدرانگی» برمیآید، با فیلمی عاطفی و انسانی طرفیم که بار اصلی آن بر دوش بازیگر نقش اول، یعنی کوین هارت است؛ کمدینی که از نقشهای کوچک در مجموعه «فیلم ترسناک» شروع کرد و حالا با حضور در «ساقدوش مرد»، «سازمان اطلاعات مرکزی» و «جومانجی» به یک چهره پولساز در هالیوود تبدیل شده است. او اینبار ریسک بزرگی کرده و در یک نقش کاملا احساسی مقابل دوربین رفته است. جای بسی خوشحالی است که او هم مانند ۲ بازیگر خلف خود، یعنی جیم کری و رابین ویلیامز که بهترتیب در «آفتاب ابدی یک ذهن بیآلایش» و «بیخوابی» خوش درخشیدند، از این آزمون سربلند بیرون آمده است و بخش زیادی از موفقیت «پدرانگی» را باید پای بازی اندازه و هوشمندانه او گذاشت. بیگمان نقش مت راه را برای ایفای نقشهای جدیتر او در آینده باز خواهد کرد.
در مقالات قبلی بارها به الگوگرفتن و ارتباط تنگاتنگ ادبیات و سینما از یکدیگر اشاره کرده بودیم. نزدیک به ۸۰درصد فیلمهایی که در هالیوود ساخته میشوند، از روی کتابها اعم از رمان و کتابهای مصور اقتباس میشوند؛ بنابراین حوزه ادبیات جزئی جداییناپذیر از چرخه صنعتی تولید در سینمای هالیوود است.