زنان فیلم‌ساز؛ محور جدید سیاست‌های فرهنگی دولت نسخه عربی سریال «بازی مرکب» (Squid Game) ساخته می‌شود آرای مردمی روز اول جشنواره فیلم کوتاه تهران اعلام شد آغاز روند برگزاری کنسرت‌ها در سالن میلاد با تایید آتش‌نشانی شاهنامه، اصلی‌ترین محفل برای سخن گفتن درباره وطن است نمایشی هنرمندانه برای وطن | "هیولاکش" اقتباسی وفادارانه از شاهنامه فردوسی در مشهد به روی صحنه رفت + فیلم صوت | آهنگ جدید محسن چاوشی به نام «بامداد خمار» منتشر شد + لینک دانلود و متن جشنواره جهانی فیلم فجر به شیراز می‌رود مناسبت‌ها و تقویم فرهنگی‌هنری امروز (سه شنبه، ۲۹ مهر ۱۴۰۴) سحر دولتشاهی و پیمان قاسم‌خانی به «تهران» پیوستند لغو چندباره کنسرت عرفان طهماسبی در اهواز | پاسخ ارشاد هنوز نامعلوم است واکنش جنجالی صابر ابر به توقیف «کنکل»: به زودی درباره استارنت می‌نویسم! همکاری تازه میان رادیو و مارکت موسیقی کانون پرورش فکری تولید پادکست کودکان را آغاز کرد وحید رونقی، «جشنواره فیلم کوتاه تهران» را روایت می‌کند بازیگر جدید سریال «وحشی» معرفی شد + بیوگرافی «می‌روم که به کنسرت برسم»؛ جدیدترین رمان شمس لنگرودی در راه است دو فیلم جدید در راه اکران سینماها دارا حیایی و کیسان دیباج دوباره در کنار هم روی صحنه شفافیت در سینما | درخواست کانون کارگردان سینمای ایران
سرخط خبرها

پای سوگِ آدم‌های لژ پایین

  • کد خبر: ۷۱۶۷۸
  • ۰۳ تير ۱۴۰۰ - ۱۱:۱۰
پای سوگِ آدم‌های لژ پایین
مسعود نبی‌دوست

توی دایرکت نوشت: «خدا شاهده بابام گریه افتاد.» پاهایم روی تلِ آجر‌های لقّی که از تخریب تلنبار شده بود، تاب می‌خورد و تلاش می‌کردم تمام نمای سینمای فروریخته را توی دوربین گوشی جا بدهم. این یک خط، ولی کافی بود که بنشینم روی آجر و سیمان‌ها. ده دقیقه پیش‌تر وقتی از سرِ کوچه، همهمه کارگر‌ها و دور خوردن لودر را دیده بودم، چند لحظه سر چرخانده بودم که مطمئن شوم کوچه را اشتباه نیامده‌ام. نه. خودِ خودش بود. بغل همان دو تا درِ خوش‌نقش و نگار.

 

دوربین را بالا آوردم و همان‌طور که نزدیک می‌شدم، شروع کردم به تعریف ماجرا. حالا خودم هم مردّدم. واقعاً این سینما آسیاست که دارد خراب می‌شود؟


*خدا بیامرزد «حسین پورحسین» را. تا همین چند ماه پیش، بار‌ها همراهش این سینما را دیده بودیم. با ذوق عجیبی از روزگار مدیریتش بر این سینما تعریف می‌کرد. همان چند باری هم که برنامه گذاشته بودیم برای دیدن ارگ، بعد از رادیوسیتی و هما و فردوسی و ایران، تا ته این کوچه ما را می‌کشاند که روایت آسیا از قلمش نیفتد. درست تا همین‌جا. همین‌جا که الان من ایستاده‌ام و با پیمان‌کار تخریب حرف می‌زنم.

 

دو دقیقه قبل یک گوشی گذاشته‌اند بغل گوشم که «با شما کار دارند.» می‌گوید: «نان ما رو آجر کردی... مالک هم حق داره که...» و من که مرتب می‌پرسم «مالک کیه؟ شما رو کی استخدام کرده؟... بگو با همون حرف بزنم...». *پنج‌شنبه آمده بودم برای فیلم گرفتن از شروع تخریب. می‌دانستم دارند توی سینما را خالی می‌کنند. جایی نگفتم، ولی تجربه من می‌گوید «تخلیه پنج‌شنبه، یعنی تخریب جمعه. تمیز. بی‌سر و صدا. بی‌مزاحم.» پس جمعه سر موقع می‌رسم. وسط تخریب.


*دوباره همان پیام دایرکت را دراینستاگرامم مرور می‌کنم: «خدا شاهده بابام گریه افتاد.» غم عجیبی توی این جمله است. خبر سوگ یک آدم به من رسیده. آدمی که یک روز توی یکی از ردیف‌های لژ پایین آسیا نبزن بریم هالیوود» یا «شکست‌ناپذیرِ» بِرت لنکِستر را دیده و حالا به سوگ خاطره آن روزهایش نشسته. بقیه آدم‌های آن ردیف را نمی‌دانم. راستی، خوب شد حسین پورحسین نبود که امروز را ببیند.


پ. ن: حسین پورحسین: مدیر، تهیه‌کننده و خبرنگار پیشکسوت حوزه سینما و نویسنده «صد سال سینما در مشهد» که ناباورانه، به تاریخ ۳۰ آبان ۹۹ از میان ما رفت روحش شاد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->