مجید ادیبی | شهرآرانیوز - علامه محمدرضا حکیمی در طول حیات پربرکتش، کتابها و آثار فراوانی برای آگاهیبخشی به جامعه اسلامی نوشت که هرکدام برگ زرینی از آموزهها و شاخصههای مکتب شیعی و اندیشه اسلامی بهشمار میرود. بیگمان یکی مهمترین آثار این علامه فقید، مجموعه ارزشمند «الحیات» است. علاوه بر آن، کتابهای بسیار دیگری از ایشان در اندیشه و حکمت برای نسل امروز و نسلهای فردا بهیادگار مانده است که هرکدام بهفراخور موضوعی که دارند، برای فهم درست و گسترش آگاهی، درخور بررسی و شناخت بیشتر ازسوی پژوهشگران و اهالی فرهنگ و اندیشه هستند. فرارسیدن چهلمین روز درگذشت این علامه بیبدیل، بهانهای شد تا درباره یکی از آثار مشهور و درعینحال مهجور علامه حکیمی بنویسیم؛ کتاب ارزشمند «نان وکتاب».
موضوع اصلی این اثر فاخر همچون دیگر آثار علامه حکیمی، تبیین عملی و اندیشهای عدالت در جامعه اسلامی است. این کتاب شامل مقالههایی از علامه حکیمی درباره تحقق عدالت است و حکیمی راه تحقق عدالت را از مسیر و چشمانداز مذهب تشیع بررسی کرده و بر این باور است که پیادهشدن عدالت واقعی در جامعه نیاز به سازوکارهایی دارد که این سازوکارها در مذهب تشیع تبیین شدهاند. «نان و کتاب» در بهار ۱۳۸۴ توسط انتشارات «دلیلما» منتشر شد؛ بهقیمت ۸۵۰ تومان و این بدان معناست که علامه حکیمی پیش از آنکه مخاطب را در جریان ایدههای تبیینی خود برای رونق کتاب و کتابخوانی قرار دهد، خود گام اول را برداشته است.
«نان و کتاب» عنوان نخستین مقاله منتشرشده در این کتاب است که اساس فکری آن برمبنای اهمیت تأمین مهمترین نیاز جسم یعنی غذا و پس از آن تأمین نیاز روحی انسان یعنی کتاب است. ایده اصلی نویسنده «نان رایگان» و «کتاب رایگان» است که از نظر او این دو مقوله میتواند به گسترش عدالت در جامعه از نظر اقتصادی و فرهنگی منجر شود. سخن نویسنده این است: «مردم به خوراک جسم و خوراک روح نیاز دارند و این را میطلبند و حق دارند و حقگزاری آن فریضه است و وظیفه. نه میشود این خواسته را نادیده گرفت و نه با برآوردهساختن آن میتوان بر مردم منت گذاشت. بهواقع نان و کتاب برای انسان، چون آب و هوا برای نباتات است. چگومه گیاهان بدون این دو رشد نمیکنند؟ انسان نیز بدون نان و کتاب رشد نمیکند.»
علامه حکیمی تشیع را قرین عدالت میداند و اسلام امامت را اسلام عدالت. عدالت از نظر ایشان محدود به عدالت اقتصادی نیست و هم عدالت سیاسی در آن میگنجد و هم عدالت قضایی و هم عدالت معیشتی. مفهوم عدالت از نگاه علامه، گسترده است و در آن همه ارزشها و آرمانها میگنجد؛ چنانکه تشیع را نیز آیینی ارزشبان میداند که جملگی خواستههای بشر با تمسک بدان تأمین میشود.
علامه حکیمی در مقاله «نان و کتاب» ابتدا با نقل چندین حدیث و شعری از دعبلخزاعی، به اهمیت دو مقوله «نان» و «کتابخوانی» در جامعه میپردازد و با تبیین فقهی این دو مقوله، از اهمیت تعالی و رشد جامعه اسلامی با تأمین خوراک جسمی و روحی انسانها سخن میگوید. ایشان با طرح موضوع تأثیر مصلحان اجتماعی در «اصلاح اجتماعی» به نقش بیبدیل و کار دشوار آنها برای اصلاح امور جامعه سخن میگوید و بر این باور است که «مشکلات برای مصلحین صخرههایی است که بر سر اصلاحات فرومیغلتد و راه را سد میکند، لیکن مصلحین اجتماعی به همت عالی، گذشت بزرگ، تشخیص درست، قاطعیت راستین، پرهیز از شعار توخالی، صداقت در وعدهها، نخواستن برای خود و نزدیکان و اعتمادبهنفس مستحکم نیازی شدید دارند، تا جایی که اگر نیاز به این امور نبود، نیازی به مصلح نبود.» علامه حکیمی در ادامه با اشاره به آیاتی از قرآنکریم (سورههای بقره و رعد)، سخن خدا را بهمثابه مشعلهایی میداند که روشناییبخش جامعه است و بااینحال تأکید میکند که تنها راه سعادت نسلها در آن است که مشعلداران آنها ذات مشعل را بشناسند و بدان ایمان آوردند. خطاب نویسنده این کتاب ارزشمند به چند قشر فرهیخته است و آنان را بهمثابه مشعلداران جامعه بهشمار میآورد؛ نویسندگان و صاحبان قلم و شاعران و هنرمندان، محققان و دانشوران، کارگردانان و فیلمسازان، واعظان و تربیتگستران، آموزگاران و استادان، مربیان حوزهای و مدرسان.
دغدغه علامه حکیمی در این کتاب، گرایشنداشتن جامعه به کتاب و کتابخوانی است. ایشان بر این باور است که جامعه توجهی به گرسنگی روحی خود نمیکند و حتی درصدد سیرکردن آن هم نیست و درنتیجه به کسب آگاهی و شناخت و رسیدن به تحول نیز توجهی نکرده است. نویسنده با تأکید بر مسئولیت فرهنگبانان جامعه در زمینه تهیه کتابهای مفید و خوشخوان برای گروههای سنی، از اهمیت مؤلفانی میگوید که صلاحیت تألیف را داشته باشند و در ادامه پیشنهاد میکند عرضه کتاب نهفقط برای شهرنشینان که حتی برای صحراگردان و کوهنشینان نیز آسان باشد. ایشان در بخش دیگری از این اثر، تأکید ویژهای به عرضه کتابهای مفید با قیمت ارزان دارد و بر این باور است که در این شغل مقدس باید دست گروههای تعهدناشناس کوتاه شود. در بخش پایانی مقاله «نان و کتاب» نیز بر ترویج و تشویق و تعلیم همواره کتاب و کتابخوانی با همه وسایل ممکن و در همه مکانها و زمانها تأکید میکند.
شاهبیت سخنان علامه فقید در این کتاب، این است که نان و کتاب باید در جامعه رایگان باشد؛ «آنچه مایه قوام و برپایی و سلامت جسم مردم است و آنچه عامل عمده سلامت و قوام روح مردم.» علاوه بر این، ایشان از لزوم تعهد نویسندگان و مؤلفان و نیز از وظایف حاکمان برای رفع نیاز جامعه به نان و کتاب سخن میگوید؛ از اهمیت معاصربودن و شناخت عصر حاضر میگوید؛ بر این باور است که انتقال اندیشه به نسلهای بعد و ادامه تداوم حیات فکری جامعه نیز در گرو شناخت دقیق نویسندگان و مؤلفان و هنرمندان از دوران خویش است. ایشان در این اثر همچون همه آثارش، بر نقش بیبدیل عدالت و گسترش آن در جامعه انسانی نیز سخن میگوید. علامه حکیمی با انتقاد از گسترش فقر و محرومیت در جامعه اسلامی، با اشاره به آیات و احادیث معتبر، ریشه سقوط یک جامعه را فقر میداند و معتقد است علتهای عمده فقر و محرومیت در جامعه، بیتفاوتی توانگران و سستی حاکمان و غفلت عالمان است. ایشان در بخشی دیگری از مقاله «نان و کتاب» به خطبه سازنده حضرت فاطمهزهرا (س) اشاره میکند و از بیعدالتی و نبود توازن معیشتی در جامعه اسلامی و تبعات ناگوار آن مینویسد: «بیعدالتی همدلی اجتماعی را پایمال میکند و پیوندهای روحی جامعه را از درون میپوساند.»
آنچه خواندید فقط طرح موضوع اهمیت «نان و کتاب» برای رشد و تعالی هر جامعه است. علامه حکیمی در مقاله «امامعلی (ع) و عالمان دین» در تکمیل مقاله «نان کتاب»، مسئله فقر و محرومیت در جامعه اسلامی را مورد بررسی دقیقتر قرار میدهد و آن را معطوف به عملگرایی واقعی و پرهیز از شعارهای توخالی میداند.
پیشنهاد میکنم در این روزهای متورم اقتصادی و گرانی کتاب و نبود کاغذ، خواندن «نان و کتاب» تلنگری برای هر کدام از ما باشد که اندکی دغدغه عدالت داریم.