زبان و ادبیات زنده است؛ نویسندگان باید خود را به‌روز نگه دارند انجمن موسیقی تئاتر به دنبال آثار نو + فراخوان حضور «باشو، غریبه کوچک» در پنجاهمین جشنواره فیلم تورنتو «محمد رسول‌الله»؛ فیلمی با مخاطب جهانی «فاتحه‌ای در کمین یک سکته»؛ رونمایی از کتاب جدید محمد دانشور در نگارخانه آسمان مشهد تتلو عفو‌ رهبری می‌گیرد؟ | ولادت پیامبر (ص) و‌ روز سرنوشت ساز برای آقای خواننده رقابت سریال‌سازان بزرگ در نمایش خانگی «اپرای عروسکی حافظ» با صدای علیرضا قربانی روی صحنه می‌رود ویدئو | درخواست جناب‌خان از رئیس‌جمهور | بیمارستان سوختگی چه شد؟ پژوهشگران برجسته در هیئت انتخاب سمینار تئاتر آیینی قرار گرفتند وقتی سریال‌ها در تلویزیون امن‌اند، اما در تلوبیون خطرناک! بهنام تشکر در نمایش «بار هستی» به روی صحنه می‌رود گزارشی از نمایشگاه شعر و نقاشی «و خون هنوز زنده است» در هنرخانه درخت | فریاد کلمات در تلفیق شعر و نقاشی آموزش داستان نویسی | گسل‌های آدمیزادی (بخش پنجم) درباره حسن عمید مؤلف پرفروش ترین لغت نامه فارسی | فرهنگِ ۱۵۰هزاردلاری زمان پخش «مسابقه بزرگ ۱۰۰» با اجرای هادی حجازی‌فر آمیتاب باچان و شاهرخ خان در فیلم «دون» هم‌بازی شدند
سرخط خبرها

حسین زاهدی نامقی، هنرمندی متواضع و فروتن بود

  • کد خبر: ۸۳۲۳۰
  • ۱۷ مهر ۱۴۰۰ - ۱۲:۵۲
حسین زاهدی نامقی، هنرمندی متواضع و فروتن بود
حمیدرضا سهیلی - پیشکسوت تئاتر

حسین زاهدی نامقی، صبح روز جمعه در سکوت و تنهایی بار سبک زندگی غریبانه‌اش را بر زمین گذاشت و رفت. انگار دیروز بود که در جمعه‌ای دیگر سیدرضا کمال علوی رفت و در سالگرد آن هجرت، رفتنی دیگر از جامعه هنر شهر رقم خورد. رفتن‌هایی که انگار معمولی شده‌است و دیگر کسی را تکان نمی‌دهد.

های‌و‌هویی از جانب هنرمندان برای تنهایی و غربت و حمایت نکردن هنرمندان در زمان زنده بودنشان سر می‌گیرد و چند غروب که بگذرد این های‌و‌هوار هم جای خود را به روزمرگی می‌دهد و حسین عزیز هم مثل سیدرضا و حسن حامد و احمد حلوی و دیگران جای خود را به خاطره‌ها می‌سپارد.

حسین‌زاهدی به مرد آرام تئاتر مشهد مشهور بود. مردی مستقل و تنها که در تنهایی درویش‌گونه خود می‌نوشت، تحقیق می‌کرد و کتاب‌هایش را به چاپ می‌رساند. او به کسی کاری نداشت، از کسی هم توقع کاری نداشت و در تنهایی خود هنرش را تجلی می‌داد. ولی چه خوب و شایسته بود که برای حضور پربارش در عرصه نمایش، خصوصا تلاشی که برای تئاتر کودک و نوجوان انجام داد، از او تجلیل درخوری می‌شد.

افسوس که همیشه دیر می‌شود و آهش بر دل مسئولان می‌ماند. حسین زاهدی از اواخر دهه چهل و اوایل دهه پنجاه فعالیت خود را در زمینه نویسندگی و کارگردانی و در مواردی بازیگری در تئاتر مشهد آغاز کرد. در اوایل انقلاب در اجرای اپرای نمایشی «جشن خون» همکاری داشت و بعد از آن بیشتر به تحقیق و نگارش پرداخت.

چند نمایشنامه، تحقیق، مقاله و چندین جلد کتاب حاصل تلاش او در عرصه فرهنگ و هنر است. او سال‌های زیادی گوشه انزوا برگزید و کمتر در محافل هنری حضور پیدا کرد. در دیداری که به بهانه بزرگداشتش با او در منزل داشتیم، با آنکه از چهره خندان و گفته‌های پر از شعف و شادمانی‌اش می‌توانستی به راحتی عمق خوشحالی او از این دیدار و از اینکه هنوز از یاد نرفته و دوستان بیادش هستند، را بفهمی، باز با همان تواضع و فروتنی که شاخصه اخلاقی او بود، خود را کوچک‌تر از آن می‌دانست که مورد تکریم و احترام قرار بگیرد. اما این حرفش هرگز فراموشمان نمی‌شود و امیدواریم مسئولان نیز بشنوند و از یاد و تکریم هنرمند فراموش نکنند که با لبخندی بر لب گفت: (امشب سر راحت بر زمین می‌گذارم که پیش خانواده‌ام روسپید شدم).

او ثابت کرد که هنرمند برای محبوبیت و معروفیت نیاز به تبلیغ و جار و جنجال ندارد، هنرش او را پرآوازه خواهد کرد حتی اگر در چشم‌ها و در برابر دید نباشد. حسین با قلمش ثابت کرد در اوج تنهایی و انزوا می‌توان همچنان محبوب و مشهور بود. حسین‌زاهدی نه تنها درد و رنج هنرمند بودن را به دوش کشید بلکه قبل از انقلاب اسلامی نیز مدتی رنج و شکنجه زندان و اسارت را هم تحمل کرده بود. او پس از آزادی، در یک سخنرانی در سالن هلال احمر و با حضور برخی از هنرمندان به سختی‌هایی که کشیده بود و دردی که در درونش داشت اشاره کرد و به‌سختی گریست. روح این هنرمند تنها و دل‌سوخته شاد باد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->