آیا پخش سریال «تاسیان» متوقف شد؟ رایزنی فرهنگی ایران و ترکیه برای تقویت همکاری‌های کتابخانه‌ای «گفت‌وگویی درباره حقیقت در علم، هنر و دین» در کنفرانس مسکو نقد و بررسی کتاب دشنام‌های سرگردان در حوزه هنری خراسان رضوی «دیباچه نویسی بر مرقع» روایتی از هنر و ادبیات در قاب کتاب حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در هفته فرهنگی ایران در دوحه| نمایش شکوه هنر و تمدن ایرانی پیوند موسیقی، فرهنگ و اقتصاد در جزیره با برگزاری جشنواره ملی «عودنوازی قشم» نهمین جشنواره ملی تئاتر ایثار با حضور ۱۷ اثر برگزیده از روز دوشنبه (۶ اسفند ۱۴۰۳) آغاز می‌شود «جین آستن» روایتی از عشق، اشتباه و هوشمندی زمان و مکان برگزاری نمایشگاه کتاب تهران اعلام شد ششمین جشنواره فیلم کوتاه بسیج اختران در نیشابور برگزار می‌شود درگذشت کارلوس جیه‌گس، فیلم‌ساز برجسته برزیلی معرفی منتخبان مرحله اول داوری جشن مستقل سینمای مستند ایران آغاز فیلم‌برداری فیلم مرگ رابین هود با بازی هیو جکمن ترجمه رمان‌های «شاه بی‌سرگرمی» و «هیچ‌چیز مال تو نیست» منتشر شد پوستر رسمی فیلم اودیسه، کریستوفر نولان منتشر شد + عکس
سرخط خبرها

حسین زاهدی نامقی، هنرمندی متواضع و فروتن بود

  • کد خبر: ۸۳۲۳۰
  • ۱۷ مهر ۱۴۰۰ - ۱۲:۵۲
حسین زاهدی نامقی، هنرمندی متواضع و فروتن بود
حمیدرضا سهیلی - پیشکسوت تئاتر

حسین زاهدی نامقی، صبح روز جمعه در سکوت و تنهایی بار سبک زندگی غریبانه‌اش را بر زمین گذاشت و رفت. انگار دیروز بود که در جمعه‌ای دیگر سیدرضا کمال علوی رفت و در سالگرد آن هجرت، رفتنی دیگر از جامعه هنر شهر رقم خورد. رفتن‌هایی که انگار معمولی شده‌است و دیگر کسی را تکان نمی‌دهد.

های‌و‌هویی از جانب هنرمندان برای تنهایی و غربت و حمایت نکردن هنرمندان در زمان زنده بودنشان سر می‌گیرد و چند غروب که بگذرد این های‌و‌هوار هم جای خود را به روزمرگی می‌دهد و حسین عزیز هم مثل سیدرضا و حسن حامد و احمد حلوی و دیگران جای خود را به خاطره‌ها می‌سپارد.

حسین‌زاهدی به مرد آرام تئاتر مشهد مشهور بود. مردی مستقل و تنها که در تنهایی درویش‌گونه خود می‌نوشت، تحقیق می‌کرد و کتاب‌هایش را به چاپ می‌رساند. او به کسی کاری نداشت، از کسی هم توقع کاری نداشت و در تنهایی خود هنرش را تجلی می‌داد. ولی چه خوب و شایسته بود که برای حضور پربارش در عرصه نمایش، خصوصا تلاشی که برای تئاتر کودک و نوجوان انجام داد، از او تجلیل درخوری می‌شد.

افسوس که همیشه دیر می‌شود و آهش بر دل مسئولان می‌ماند. حسین زاهدی از اواخر دهه چهل و اوایل دهه پنجاه فعالیت خود را در زمینه نویسندگی و کارگردانی و در مواردی بازیگری در تئاتر مشهد آغاز کرد. در اوایل انقلاب در اجرای اپرای نمایشی «جشن خون» همکاری داشت و بعد از آن بیشتر به تحقیق و نگارش پرداخت.

چند نمایشنامه، تحقیق، مقاله و چندین جلد کتاب حاصل تلاش او در عرصه فرهنگ و هنر است. او سال‌های زیادی گوشه انزوا برگزید و کمتر در محافل هنری حضور پیدا کرد. در دیداری که به بهانه بزرگداشتش با او در منزل داشتیم، با آنکه از چهره خندان و گفته‌های پر از شعف و شادمانی‌اش می‌توانستی به راحتی عمق خوشحالی او از این دیدار و از اینکه هنوز از یاد نرفته و دوستان بیادش هستند، را بفهمی، باز با همان تواضع و فروتنی که شاخصه اخلاقی او بود، خود را کوچک‌تر از آن می‌دانست که مورد تکریم و احترام قرار بگیرد. اما این حرفش هرگز فراموشمان نمی‌شود و امیدواریم مسئولان نیز بشنوند و از یاد و تکریم هنرمند فراموش نکنند که با لبخندی بر لب گفت: (امشب سر راحت بر زمین می‌گذارم که پیش خانواده‌ام روسپید شدم).

او ثابت کرد که هنرمند برای محبوبیت و معروفیت نیاز به تبلیغ و جار و جنجال ندارد، هنرش او را پرآوازه خواهد کرد حتی اگر در چشم‌ها و در برابر دید نباشد. حسین با قلمش ثابت کرد در اوج تنهایی و انزوا می‌توان همچنان محبوب و مشهور بود. حسین‌زاهدی نه تنها درد و رنج هنرمند بودن را به دوش کشید بلکه قبل از انقلاب اسلامی نیز مدتی رنج و شکنجه زندان و اسارت را هم تحمل کرده بود. او پس از آزادی، در یک سخنرانی در سالن هلال احمر و با حضور برخی از هنرمندان به سختی‌هایی که کشیده بود و دردی که در درونش داشت اشاره کرد و به‌سختی گریست. روح این هنرمند تنها و دل‌سوخته شاد باد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->