مصدومیت شدید دو نوجوان مشهدی در انفجار چهارشنبه سوری (۲۲ اسفند ۱۴۰۳) جمعیت ایران از مرز ۸۶ میلیون نفر گذشت اجرای حکم قصاص قاتل متخصص قلب در ملأعام کشف ۲ تن مواد مخدر در خراسان‌شمالی یارانه ۳ دهک اول واریز شد (۲۲ اسفند ۱۴۰۳) تصادف در مسیر کورین به سرجنگل زاهدان با ۱۱ کشته و مصدوم (۲۲ اسفند ۱۴۰۳) ۵ فوتی و ۲۲۰ مصدوم حوادث چهارشنبه سوری در سراسر کشور (۲۲ اسفند ۱۴۰۳) پرداخت وام ازدواج و فرزندآوری از ۲۵۲ هزار میلیارد تومان گذشت زمان واریز حقوق اسفند ۱۴۰۳ بازنشستگان و مستمری بگیران تامین اجتماعی اعلام شد جزئیات اعمال محدودیت ترافیکی از ۲۲ تا ۲۵ اسفند ۱۴۰۳ در جاده‌های کشور حل مشکل پایگاه‌های بهداشت استیجاری با همراهی سازمان‌ها پیش‌بینی جذب ۲۵ هزار حامی برای کمیته امداد امام‌خمینی‌(ره) در آستانه نوروز ۱۴۰۴ نرخ دیه سال ۱۴۰۴ اعلام شد خطر فیزیوتراپیست‌نما‌ها در خانه؛ هشدار برای بیماران سرپیچی ایرلاین‌ها از ممنوعیت توزیع مواد غذایی ناسالم مدیرکل راهداری و حمل‌ونقل جاده‌ای خراسان رضوی: در ایام نوروز ۱۴۰۴، به طور میانگین روزانه ۸۴ رام قطار رفت و برگشت خواهیم داشت جزئیات ضرب و شتم دانش آموز مشهدی | معاون مدرسه عزل شد + عکس و فیلم آغاز طرح اسکان نوروزی فرهنگیان در مدارس مشهد از ۲۸ اسفند آغاز ثبت‌نام نوبت دوم آزمون سراسری ۱۴۰۴ با اعلام شرایط جدید شناسایی ۱۱۲۶ مورد ابتلا به تب دنگی در کشور (۲۲ اسفند ۱۴۰۳) مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب مشهد: برای تأمین آب مشهد در تابستان ۱۴۰۴، کماکان فرض بر شرایط بدبینانه است ششمین عمل پیوند قلب مصنوعی باموفقیت در بیمارستان امام‌رضا(ع) مشهد انجام شد (۲۲ اسفند ۱۴۰۳) اهدای عضو بیمار مرگ مغزی در مشهد به چهار بیمار زندگی دوباره بخشید  (۲۲ اسفند ۱۴۰۳) دستیار اجتماعی رئیس‌جمهور: بازماندگی از تحصیل، نشانه‌ای از بی‌عدالتی اجتماعی است سرقت موبایل همراهان بیماران | شگرد کثیف یک سارق بد سابقه توضیحات معاون وزارت آموزش‌وپرورش درباره واریز حقوق ۱۴۰۳ فرهنگیان ایستگاه ژئوفیزیک هواشناسی تهران قربانی ساخت‌وسازهای مشکوک | هواشناسی هشدار داد پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (چهارشنبه، ۲۲ اسفند ۱۴۰۳) | خروج سامانه بارشی و آغاز روند افزایش دما از فردا تشکیل پرونده برای ناظم متخلف در آذربایجان شرقی به دلیل تنبیه بدنی دانش‌آموز احکام رتبه‌بندی فرهنگیان بازنشسته سال ۱۴۰۰ صادر شد خرید جوجه‌های رنگی؛ یک انتخاب خطرناک برای سلامت کودکان
سرخط خبرها

بازگشت غمگینانه پدر

  • کد خبر: ۸۴۵۷۷
  • ۲۷ مهر ۱۴۰۰ - ۱۳:۱۳
بازگشت غمگینانه پدر
محمدرضا امانی - نویسنده

ساعت ۱۲ شب مرز میان شک و یقین بود. تا پیش از آن هنوز شک داشتیم که پدرم گم شده یا خدای ناکرده حادثه‌ای ناگوار برایش رخ داده است؛ اما همین که عقربه‌های ساعت از نیمه شب گذشت و گریه مادرم عیان شد، دیگر حتم پیدا کردیم اتفاقی رخ داده که تا این وقت شب به خانه بازنگشته است.

پدرم سر شب رفته بود تا رادیات خودروش را به تعمیرگاه نشان بدهد و سر راه یک شیشه آب لیمو بخرد و برگردد. آن زمان از تلفن‌های همراه خبری نبود و بی خبری داشت لحظه به لحظه قلبمان را می‌فشرد.
هفده ساله بودم و همه نگاه‌ها به من بود که در آن ساعات شب تنها مرد خانه بودم. در میان بغض خواهر‌ها و اشک مادرم، دوچرخه ام را از گوشه حیاط برداشتم و تا شعاعی که ترس هایم اجازه می‌داد، در کوچه پس کوچه‌های تاریک و تو در تو به دنبال پدر گشتم.

دست آخر هم بی اینکه ردی از او یافته باشم، به خانه برگشتم. مادرم بی حواس میان کوچه ایستاده بود و انگار که پدرم قطعه جواهری گران بها باشد، روی دیوار‌ها و داخل جدول سیمانی به دنبالش می‌گشت.
بالأخره ناچار شدیم زنگ خانه همسایه‌ای را که تلفن داشت، بزنیم و با دایی تماس بگیریم تا بیاید و بیفتیم میان بیمارستان‌ها و کلانتری‌های شهر. پدرم پیش از رسیدن دایی سروکله اش پیدا شد. شیشه آب لیمو را با زحمت از جیب کاپشنش بیرون کشید و، چون همگی مان لال شده بودیم، همان طور ماند که کجا بگذاردش.

آن شب پدرم از یک تکه کاغذ ساده که می‌توانست راز مفقودی آن شب باشد، یک اوریگامی پیچیده هزارتا ساخت. در میان سکوت اهل خانه شرح داد که از روی عمد دیر به خانه آمده و می‌خواسته است ببیند هنوز در این دنیا کسی هست که نگرانش شود یا نه. گفت که این اواخر احساس می‌کرده است هیچ کداممان اصلا وجودش را درک نمی‌کنیم و فقط وقتی سراغش را می‌گیریم که مشکلی برایمان پیش آمده باشد. گفت که از پدربودن خسته شده است.

بعد هم کش و قوسی به بازو‌ها و شانه‌ها داد و رفت تا در اتاق بخوابد. از همان شب پدرم پادشاهی شد که با تنی زخمی از نبردی نابرابر به وطن بازگشته بود و ما که مردمان سرزمینش بودیم، امنیت و زندگی مان را مدیون فداکاری اش بودیم. سال‌ها بعد پدرم فقط برای من اعتراف کرد که آن شب وقت برگشتن به خانه در ترافیک سنگینی گیر کرده و، چون رادیات خودرو خوب کار نمی‌کرده، کنار خیابان پارک کرده است تا کمی از حجم خودرو‌ها کاسته شود. همان جا در خودرو خوابش برده و وقتی بیدار شده بود، ساعت از نیمه شب گذشته بود.

به این اعتراف پدرم هیچ کاری ندارم، صحبت‌های آن شب پدرم، اما حقیقتی بود که سال‌ها بر دلش مانده بود و از گفتنش شرم داشت. چقدر خوب شد که خیال کردیم پدرم گم شده است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->