تأکید مشاور وزیر آموزش و پرورش بر تقویت تجهیزات آموزشی | چینش کلاس‌ها تغییر خواهد کرد وزیر آموزش و پرورش: سال تحصیلی ۱۴۰۵-۱۴۰۴ با کیفیت بالای آموزشی آغاز خواهد شد کنترل فشار خون با کدام ورزش میسر است؟ کاهش سن «سکته قلبی» در کشور حکم اعدام ۳ متجاوز به عنف در گرگان اجرا شد (۲۸ تیر ۱۴۰۴) تمام کودکان اتباع بهزیستی دارای اقامت مجاز هستند پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (شنبه، ۲۸ تیر ۱۴۰۴) | ماندگاری هوای گرم تا پایان هفته آزمون تیزهوشان، آزمونی برای اعتماد عمومی چهره زنانه سالمندی در ایران | بیش از ۷۵ درصد از سالمندان در شهر‌ها زندگی می‌کنند روشن‌بودن طولانی‌مدت صفحه‌نمایش‌، سلامت چشم‌ را به خطر می‌اندازد مهلت ثبت‌نام دانشگاهیان جهت تشرف به پیاده‌روی اربعین امروز (۲۸ تیر ۱۴۰۴) به پایان می‌رسد مصرف منظم ماست پروبیوتیک، خطر دیابت نوع ۲ را تا ۳۰ درصد کاهش می‌دهد زن جوان در بازسازی صحنه قتل همسرش: شوهرم را همیشه دوست داشتم! هشدار سازمان غذا و دارو درباره مصرف نمک‌ دریا ظرفیت پذیرش در کنکور ۱۴۰۴ اعلام شد + تاریخ اعلام نتایج آزمون اتهام تجاوز جنسی به ۸ زن در پرونده شیطانی به نام «کیوان» آب، مناسب‌ترین نوشیدنی در روز‌های گرم سال است قلب پیوندی از کرمان به تهران منتقل شد (۲۸ تیر ۱۴۰۴) رئیس پلیس راهور: تأمین ایمنی سفر، مهم‌ترین اولویت پلیس راهور در ایام اربعین است رؤیای طبابت، سودای ثروت | آسیب‌شناسی افزایش نامتعادل تمایل دانش‌آموزان به رشته تجربی نقش کلیدی «رنگ دارو» در جلوگیری از خطا‌های دارویی کدام‌یک مقصر «چاقی» است، غذا‌ی پرکالری یا ورزش‌نکردن؟ وزیر میراث فرهنگی: حوزه صنایع دستی کشور باید احیا شود اهدای عضو دختر نوجوان مرگ مغزی در مشهد به ۴ بیمار زندگی دوباره بخشید (۲۸ تیر ۱۴۰۴) ۶۸۹ سارق طی سه روز در طرح سراسری مقابله با سرقت منزل در کشور دستگیر شدند پیش‌بینی هواشناسی امروز (۲۸ تیر ۱۴۰۴) | استقرار موج شدید گرما در کشور کشف ۱۱۱ کیلوگرم مواد مخدر شیشه در تایباد (۲۸ تیر ۱۴۰۴) وزیر علوم: به سمت حذف کنکور حرکت می‌کنیم تأمین اجتماعی چه زمانی می‌خواهد معوقات حقوق فروردین بازنشستگان را پرداخت کند؟
سرخط خبرها

آدم باید قدرشناس باشد

  • کد خبر: ۸۴۸۶۵
  • ۲۹ مهر ۱۴۰۰ - ۱۲:۱۲
آدم باید قدرشناس باشد
محمدرضا امانی - نویسنده

از نصیحت‌هایی که همیشه بابا میان صحبت هایش به ما می‌گفت، این بود که اگر در زندگی، کسی یک لیوان آب خالی هم به دستتان داد، آن را در خاطرتان نگه دارید تا یک روز بتوانید همان محبت کوچک و ساده را جبران کنید.

آن شب لحاف تشک‌هایی که وسط خانه عین کوه روی هم ریخته بودیم، برایمان نقش قله اورستی را داشت که با برادرم باید فتحش می‌کردیم. هنوز به میانه‌های قله نرسیده بودیم که زنگ خانه به صدا درآمد. پشت در آقاهاشم بود که از سرما گردن لاغرش را در یقه کاپشنش فرو برده بود. لپم را که کشید، زبری انگشتانش صورتم را خراشید.

گفت: «بابات هست؟» پابرهنه تا داخل خانه دویدم و به بابا که جلو تلویزیون نشسته بود، می‌گویم آقا هاشم جلو در منتظرش است. بابا غرغری می‌کند که چرا به خانه دعوتش نکرده ام و خودش تند از جایش بلند می‌شود و از همان داخل خانه صدایش را بلند می‌کند و آقاهاشم را به خانه تعارف می‌کند.

بیست دقیقه بعد که از جلو در حیاط به داخل خانه برمی گردد، سرما حسابی به جانش نشسته است. خودش را به بخاری می‌چسباند و در مقابل پرسش مامان که آقاهاشم برای چه کاری آمده بود؟! به نقطه‌ای نامعلوم در سقف خیره نگاه می‌کند. کمی که گرما زیر پوستش نفوذ می‌کند، به حرف می‌آید. «بیچاره کمی پول قرض می‌خواست. دارد خانه اش را می‌سازد و لنگ مانده است.»

مامان درحالی که سعی می‌کند با اخم لحاف و تشک‌ها را از زیر دست و پای ما بیرون بکشد، می‌گوید: «حالا داری که قرض بدهی؟!»

بابا درحالی که از گرمای بخاری کیفور می‌شود، دست هایش را به هم می‌مالد و لبخند پهنی بر صورتش می‌نشیند. معنی این لبخند را خوب می‌فهمم. این لبخند همیشه دشوارترین کار‌های دنیا را به آسانی خوردن یک لیوان آب بدل می‌کند.

صبح زود از صدای به هم خوردن استکان نعلبکی‌ها از خواب بیدار می‌شوم. هوا هنوز کامل روشن نشده است. بابا چای را در نعلبکی ریخته است تا زودتر خنک شود و از سرویسش جا نماند. همان طور که چای را هورت می‌کشد، به مامان می‌گوید: «خودم که ندارم. ولی هر طور شده است برایش جور می‌کنم.

این آقا هاشم خیلی به گردن ما حق دارد.» مامان به تکه نان که روی بخاری گرم شده است، پنیر می‌مالد و به دست بابا می‌دهد تا در راه بخورد. مامان می‌گوید: «آن وقت‌هایی که جبهه بودی، زن همین آقا هاشم سر هر ماه یک دبه شیر یا مسکه می‌آورد. تابستان‌ها هم که انباری از خربزه و طالبی خالی نمی‌شد. آقاهاشم آدم قدرشناسی است.

هر کاری می‌توانی برایش بکن.» بابا لقمه را از دست مامان می‌گیرد و می‌گوید: «آدم خوب است قدرشناس باشد.» ظهر که از مدرسه برمی گردم، دسته اسکناسی را کنار تلویزیون می‌بینم.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->