درباره مجله «پست و تلگراف» که توسط اداره پست ایران منتشر شده است | اولین نشریه اداراتی ایران مددجویان در راه خانه بخت | آیین اهدای ۳۱۳ سری جهیزیه به زوجین تحت پوشش بهزیستی در خراسان رضوی برگزار شد آیا کودک بدغذا به مکمل نیاز دارد؟ چرا نباید چایی را دوباره گرم کرد؟ شهادت مأمور پلیس مواد مخدر در جاده زاهدان _ نهبندان + (۱۷ مهر ۱۴۰۴) معوقات بیمه تکمیلی بازنشستگان تأمین‌اجتماعی چه‌زمانی پرداخت می‌شود؟ پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (پنجشنبه، ۱۷ مهرماه ۱۴۰۴) | فعلاً خبری از بارش باران نیست نقش کلیدی ژنتیک در درمان کودکان ناکامی در استفاده از موتورسیکلت‌های برقی در ناوگان پستی خراسان رضوی پیش‌بینی هواشناسی کشور (۱۷ مهر ۱۴۰۴) | ورود سامانه بارشی به کشور در اوایل هفته آینده مشهد ۱۰۰۰ پرستار کم دارد | کمبود ۴۰ درصدی پرستار در مراکز درمانی شهر رئیس سازمان بهزیستی کشور: مدارس، کانون جدید فرهنگی و اجتماعی محلات می‌شوند | طرح «سلام»، مقدمه خدمات جدید به اقشار مختلف مردم تشریح اولویت‌های سازمان تأمین اجتماعی | طرح‌هایی برای عبور از ناترازی و توازن مالی در حال اجراست گلایه از  صف‌های طولانی ام آرآی در مشهد  | فقط ۱۹ دستگاه برای چند میلیون نفر هر دمنوشی درمان نیست | هشدار پزشک طب سنتی درباره مصرف خودسرانه دارو‌های گیاهی شربت سرفه ساخت هند کودکان را می‌کشد؛ نخورید! آمار ازدواج و طلاق طی شش‌ماهه نخست ۱۴۰۴ در خراسان‌رضوی | ازدواج اوج گرفت، طلاق عقب‌نشینی کرد مشهد، میزبان اولین مرکز «مهر و گفت‌و‌گو» | اجرای آزمایشی طرح ملی «سلام» در منطقه قاسم‌آباد مشهد + فیلم (۱۷ مهر ۱۴۰۴) بدهی ۷۰ هزار میلیارد تومانی دولت به تأمین‌اجتماعی بابت هزینه درمان | چرا مصوبه سران قوا اجرا نمی‌شود؟ سیگار کشیدن خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ را افزایش می‌دهد معطلی ۶ماهه بازنشستگان تأمین‌اجتماعی برای دریافت معوقات حقوق فروردین ۱۴۰۴ و بیمه تکمیلی آزمون کارشناسان رسمی دادگستری سال ۱۴۰۴ برگزار شد (۱۷ مهر) شهادت مامور مبارزه با مواد مخدر در درگیری با قاچاقچیان مسلح در محور نهبندان - زاهدان (۱۶ مهر ۱۴۰۴) دستور رئیس‌جمهور برای اقدام فوری در زمینه کودکان بازمانده از تحصیل توضیحات قوه قضائیه درباره آخرین وضعیت پرونده کرسنت و حساب بانکی بابک زنجانی در مالزی سقوط مرگبار کارگر جوان از ساختمان در حال احداث مشهد (۱۶ مهر ۱۴۰۴) دستگیری ۲۵۹ معتاد و مواد فروش در مشهد در هفته فراجا (مهر ۱۴۰۴) لزوم ثبت‌نام دانش‌آموزان ایرانی فاقد مدارک هویتی در اسرع وقت وزیر آموزش و پرورش: امسال بیش از ۱۵۰ هزار کودک در مقطع ابتدایی از تحصیل جا ماندند (۱۶ مهر ۱۴۰۴)
سرخط خبرها

آدم باید قدرشناس باشد

  • کد خبر: ۸۴۸۶۵
  • ۲۹ مهر ۱۴۰۰ - ۱۲:۱۲
آدم باید قدرشناس باشد
محمدرضا امانی - نویسنده

از نصیحت‌هایی که همیشه بابا میان صحبت هایش به ما می‌گفت، این بود که اگر در زندگی، کسی یک لیوان آب خالی هم به دستتان داد، آن را در خاطرتان نگه دارید تا یک روز بتوانید همان محبت کوچک و ساده را جبران کنید.

آن شب لحاف تشک‌هایی که وسط خانه عین کوه روی هم ریخته بودیم، برایمان نقش قله اورستی را داشت که با برادرم باید فتحش می‌کردیم. هنوز به میانه‌های قله نرسیده بودیم که زنگ خانه به صدا درآمد. پشت در آقاهاشم بود که از سرما گردن لاغرش را در یقه کاپشنش فرو برده بود. لپم را که کشید، زبری انگشتانش صورتم را خراشید.

گفت: «بابات هست؟» پابرهنه تا داخل خانه دویدم و به بابا که جلو تلویزیون نشسته بود، می‌گویم آقا هاشم جلو در منتظرش است. بابا غرغری می‌کند که چرا به خانه دعوتش نکرده ام و خودش تند از جایش بلند می‌شود و از همان داخل خانه صدایش را بلند می‌کند و آقاهاشم را به خانه تعارف می‌کند.

بیست دقیقه بعد که از جلو در حیاط به داخل خانه برمی گردد، سرما حسابی به جانش نشسته است. خودش را به بخاری می‌چسباند و در مقابل پرسش مامان که آقاهاشم برای چه کاری آمده بود؟! به نقطه‌ای نامعلوم در سقف خیره نگاه می‌کند. کمی که گرما زیر پوستش نفوذ می‌کند، به حرف می‌آید. «بیچاره کمی پول قرض می‌خواست. دارد خانه اش را می‌سازد و لنگ مانده است.»

مامان درحالی که سعی می‌کند با اخم لحاف و تشک‌ها را از زیر دست و پای ما بیرون بکشد، می‌گوید: «حالا داری که قرض بدهی؟!»

بابا درحالی که از گرمای بخاری کیفور می‌شود، دست هایش را به هم می‌مالد و لبخند پهنی بر صورتش می‌نشیند. معنی این لبخند را خوب می‌فهمم. این لبخند همیشه دشوارترین کار‌های دنیا را به آسانی خوردن یک لیوان آب بدل می‌کند.

صبح زود از صدای به هم خوردن استکان نعلبکی‌ها از خواب بیدار می‌شوم. هوا هنوز کامل روشن نشده است. بابا چای را در نعلبکی ریخته است تا زودتر خنک شود و از سرویسش جا نماند. همان طور که چای را هورت می‌کشد، به مامان می‌گوید: «خودم که ندارم. ولی هر طور شده است برایش جور می‌کنم.

این آقا هاشم خیلی به گردن ما حق دارد.» مامان به تکه نان که روی بخاری گرم شده است، پنیر می‌مالد و به دست بابا می‌دهد تا در راه بخورد. مامان می‌گوید: «آن وقت‌هایی که جبهه بودی، زن همین آقا هاشم سر هر ماه یک دبه شیر یا مسکه می‌آورد. تابستان‌ها هم که انباری از خربزه و طالبی خالی نمی‌شد. آقاهاشم آدم قدرشناسی است.

هر کاری می‌توانی برایش بکن.» بابا لقمه را از دست مامان می‌گیرد و می‌گوید: «آدم خوب است قدرشناس باشد.» ظهر که از مدرسه برمی گردم، دسته اسکناسی را کنار تلویزیون می‌بینم.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->