امید حسینی نژاد | شهرآرانیوز - خبری مردم شهر نیشابور را به شوق آورده بود. قرار بود کاروان نوه پیامبر (ص) از این شهر عبور کند. مردم از هر گوشهای به استقبال کاروان امامرضا (ع) آمدند. راویان حدیث، قلم و کاغذ بهدست، نزد امام آمده بودند تا سخنان ایشان را بشنوند. اسحاق بنراهویه، یکی از بزرگان اهل سنت که از اندیشمندان آن زمان بود، داستان ورود امام به این شهر را نقل میکند و میگوید: «هنگامىکه ابوالحسن الرضا علیهالسلام به نیشابور رسید و خواست که آن جا را به قصد رفتن نزد مأمون ترک گوید، راویان حدیث، گردش را گرفتند و عرض کردند: اى پسر پیامبر خدا! از پیش ما مىروى و برایمان حدیثى که از محضرتان فیضى بریم، نمىگویى؟
حضرت که در کجاوه نشسته بود سرش را بیرون آورد و فرمود: از پدرم، موسى بنجعفر شنیدم که مىفرماید از پدرم، جعفر بن محمد، شنیدم که مىفرماید از پدرم، محمد بنعلى شنیدم که مىفرماید از پدرم، علىبنالحسین شنیدم که مىفرماید از پدرم، حسین بنعلىبنابىطالب شنیدم که مىفرماید از پدرم، امیرالمؤمنین على بنابىطالب، شنیدم که مىفرماید: از رسول خدا صلیا... علیهوآله شنیدم که مىفرماید از جبرئیل شنیدم که مىفرماید از خداوند جلجلاله شنیدم که مىفرماید: (کلمه) لاالهالاا... حصار من است و هرکس وارد حصار من شود، از عذابم درامان است. اسحاق مىگوید:، چون شتر به راه افتاد، حضرت با صداى بلند به ما فرمود:، اما این شرطهایى دارد و من از شرطهاى آن هستم.»
نقل این حدیث در میان اهل سنت نیشابور که محب فرزند رسولخدا (ص) بودند، بسیار حائز اهمیت است. امامرضا (ع) به نکتهای اشاره میکنند که ارتباط مستقیمی با توحید دارد. این روایت از زبان پیامبر اکرم (ص) نقل شده و محتوای آن، نشاندهنده نکتهای عمیق در وحدت میان مذاهب اسلامی است.
دکتر سیدحسین مدرسیطباطبایی اسلامشناس بزرگ دوران ما در مقالهای به تحلیل این روایت پرداخته است. این مقاله در کتاب Accusations of Unbelief in Islam: A Diachronic Perspective on Takfīr توسط انتشارات بریل منتشر شده است.
مدرسیطباطبایی این حدیث را باتوجهبه ضروریات دین اسلام بررسی کرده است. وی در بخشی از مقاله که به زبان انگلیسی منتشر شده است، مینویسد: «علیبنموسیالرضا (ع) در راه خود از مدینه به مرو، در شهر نیشابور که درواقع یک گذرگاه در میانه راه و همچنین از مراکز دیر پای تحصیلات مذهبی اهل سنت در آن زمان بود توقف کرد. هزاران نفر از اهالی شهر به استقبال او رفتند. چنانکه مرسوم بود، برخی از محدثان برجسته نیشابور که در جمعیت حضور داشتند از او تقاضا کردند تا حدیثی از پیامبر را برایشان نقل کند.
ایشان نیز بنا بر اقتضای مجلس، حدیثی را انتخاب کردندکه به حدیث سلسلة الذهب معروف است: خداوند به کسانی که به یگانگی او ایمان بیاورند، وعده داده است که آنها را در روز جزا یاری دهد و (آنان) از عذابش در امان خواهند بود. سپس یادآور شدند که خود وارث و جانشین برحق پیامبر است، سپس با اینکه ایشان و اجدادشان میان مسلمانان کاملا شناخته بودند، نام سلسلهراویان حدیث را که همان پدرانش بودند، نقل کردند و با نقل این حدیث برحق علی (ع) و فرزندان علی (ع) بر امامت تأکید کردند.»
در آن دورهای که بهراحتی مسلمانان به تکفیر هریک از مذاهب میپرداختند، این بیان امامرضا (ع) نشاندهنده این موضوع است که هر گروهی نمیتواند با تکیه بر اعتقادات خود مسلمان دیگری را تکفیر کند. درونمایه این روایت سراسر حس انساندوستی و احترام به اعتقادات مذهبی است.
در دوره معاصر، مسئله تکفیر یکی از مشکلات مهم جامعه اسلامی است. داعش در سرزمینهای اسلامی بهدنبال آن است که تنها اعتقاد خودش به مفاهیم اسلامی صحیح است و همه گروههای مذهبی اسلامی حتی اهل سنت را نیز تکفیر میکند. امامرضا (ع) در این حدیث شریف به ما نشان دادند که نمیتوان بهراحتی مسلمانی را از دایره اسلام خارج و به او هتک حرمت کرد.
فقیهان شیعی در طول تاریخ اسلام بر آن بودند که مسلمانان با وجود اختلافات مذهبی لازم است درکنار هم با رعایت موازین انسانی به زندگی خود ادامه دهند و تنها راه بحث در اعتقادات دینی گفتگوهای مسالمتآمیز در چهارچوب موازین اسلامی و قرآنی است.