هزاران جلد کتاب چاپشده داخل قفسههای کتابفروشیها، نسخههای الکترونیکی موجود در کانالها و نسخههای صوتی کتابهای زیادی دربارهاش نوشتهاند: مثبتاندیشی زنان.
زنان به این دلیل که خیلی زود انرژیهای محیطی مثبت و منفی را دریافت میکنند و بسیار بیش از مردان به آنها واکنش نشان میدهند، بهشدت در معرض آسیبهای روحی و اختلالات خلقی هستند. از سوی دیگر، چون به همین اندازه توانایی انتقال آن به اطرافیان خود را دارند، سلامت روانشان اهمیت فراوانی دارد.
همین هم هست که بسیاری از روانشناسان با تخصص مثبتنگری در تلاشاند روحیه مثبت و امیدواری را به حال روحی آنان تزریق کنند. نگرش اصلی این است که اگر توان تغییر جهان بیرون را نداریم، کاری کنیم که از درون کمتر آزار ببینیم. مثبتنگر بودن یک نگرش است که سبک زندگیمان را آسانتر و دوستداشتنیتر میکند. آنها که وارد این عرصه شدند، با بهبود حال درونی خود، کیفیت زندگیشان را بالا میبرند به اندازهای که زندگی دلپذیرتر شود.
آدمهای زیادی در زندگی خود دیدهاید که خوشبین، صادق، پرانرژی و شادتر از دیگران هستند، با اینکه در زندگی مشترکشان با مشکلات مختلفی دست و پنجه نرم میکنند. برخی روانشناسان سعی در آموزش روشهای آرامسازی درونی دارند و مخاطبان بسیار آنان پس از گذشت مدتی حال خوبشان را گزارش کردهاند. روانشناسی مثبتگرا میکوشد به هرکدام از ما بیاموزد فکر، زمان و زندگی روزمره خود را صرف تفکر بر نقاط قوتی همچون خوشبینی، سلامتی، قدردانی، امید و ترقی کنیم.
حتی اگر زندگی سراسر مشکل و غم را تجربه کردهباشید، باز هم زمانهایی شادی عمیق را تجربه کرده اید، مواردی که ما به آن خوشبختی کوچک میگوییم. زمانی که در یک امتحان سخت نمره خوبی گرفتهاید یا در محل کارتان موفق شدهاید پروژهای را تمام کنید یا تولد فرزندتان و خوشحالیهای کوچک دیگر، و مثبتاندیشی یعنی همین خردهشادیهای کوتاه و گذرا و باید آنقدر حالمان را خوب کند که بتوانیم سختیهای طولانی را تاب بیاوریم.
تحقیقات علمی نشان میدهند مثبتنگر بودن میزان تابآوری افراد را افزایش میدهد. حالا دیگر میتوان خوشبینی را آموخت. میتوان مهارت مثبتنگری را یاد گرفت و بررسیها میگوید خوشبینی آموختهشده مانعی میشود برای افسردگی و اضطراب. کاهش احساسات منفی اندک و پرورش احساسات مثبت زیاد و احساس رضایت از زندگی میتواند حال ما را بهتر کند. شاید بهتدریج یاد بگیریم با همان خوشحالیهای کوچک روزمره عاشقی کنیم.