به گزارش شهرآرانیوز، او سرقت از خانهها را آغاز و بعد از شکایتهای مشابه تحتتعقیب قرار گرفت و دستگیر شد. در حاشیه طرح پلیس، فرصتی دست داد تا با او گفتوگو کنیم که در ادامه میخوانید.
چه شد که تصمیم به سرقت به این شیوه گرفتی؟
بهعنوان نظافتچی به خانهها میرفتم و بعضی از آنها خیلی زود به من اعتماد میکردند و بهراحتی میتوانستم از آنها سرقت کنم.
تو که کار داشتی؟
دخل و خرجم جور نبود. یک روز که کار کنی تهش صدهزار تومان گیرت میآید. با این گرانی و اجاره بالای خانهها ماهی سهمیلیون تومان به کجا میرسید؟
چند وقت است سرقت میکنی؟
یکسالی میشود.
چطور سرقت میکردی؟
در حین تمیزکردن خانه اگر وسایل کوچک باارزش مثل طلا، پول و دلار را میدیدم، آنها را برداشته و زیر لباسم مخفی میکردم و بعد از کار یکراست به طلافروشی میرفتم و میفروختم.
فاکتور نمیخواستند؟
به طلافروشیهای مقابل بیمارستانها رفته و وانمود میکردم همسرم در بیمارستان بستری است و طلاهایش را داده تا بفروشم. آنها هم باورکرده و میخریدند.
مالباختهها سراغت نمیآمدند؟
من در سایتهای اینترنتی آگهی میدادم و بعد از هر سرقت سیمکارتم را عوض میکردم.
با این سرقتها مشکل مالیات حل میشد؟
اجاره خانهام و برخی هزینههایم را تامین میکرد.
همسرت اطلاع داشت؟
نه.
شک نکرده بود چطور وضع مالیات خوبشده؟
وانمود میکردم خودم شرکتی راهاندازی کردهام و به همین دلیل وضع مالیام خوب شده است.
چطور دستگیر شدی؟
با شکایت مالباختگان ماموران متوجه شدند تمام سرقتها توسط یک مجرم انجام میشود و در سایتهای اینترنتی کمین گذاشته و با من قرار گذاشتند. وقتی به محل قرار رسیدم با ماموران روبهرو شده و دستگیرم کردند. ابتدا منکر سرقت شدم اما فیلمم در بعضی محلهای سرقت ضبط شده بود و راهی برای فرار از اعتراف نداشتم.
چند نفر از تو شکایت کردهاند؟
آنطور که شنیدم ۱۲نفر.
فکر میکردی دستگیر شوی؟
نه. سعی میکردم ردی از خودم باقی نگذارم و حتی سیمکارتها را با مدارک کارتنخوابها میگرفتم.
چقدر سرقت کردی؟
حساب کتاب نکردم. به طور دقیق نمیدانم. در هر سرقت بین ۵۰۰هزار تا چهار میلیون تومان دستم را میگرفت.
ارزشش را داشت؟
نه. در این مدت آبرویم پیش همسرم و خانوادهاش رفت. آنها باورشان نمیشد من دزدی کرده باشم. چند روز قبل دخترم را در اداره آگاهی دیدم. اول مرا نشناخت. همانجا دنیا روی سرم خراب شد. اگر آزاد شوم دیگر سمت سرقت نمیروم.
منبع: جام جم