در بند سوم چرخشهای تحول آفرین چشم انداز جهان شهر برکت و کرامت، موضوع «سهم بری از ثروت انباشت شده به جای سهم بری از فرصت شهروندان برای تولید ثروت»، بیان شده است. شهر متعلق به شهروندان است نه شهرداری، شورای شهر یا هر جای دیگری. بر همین اساس شهر باید هویت داشته باشد و شهروند حس تعلق به شهر.
شاید یکی از چیزهایی که در کشور ما شهروندان را آزار میدهد، این باشد که احساس میکنند شهرداریها میخواهند به بهانههای مختلف از آنها پول بگیرند تا بتوانند مستقل از اعتبارات دولتی، شهر را اداره کنند.
حتی اگر این امر واقعیت نداشته باشد، قطعا احساس ناخوشایندی است که سبب نارضایتی مردم از مدیریت شهری میشود. شاید بتوان یکی از چرخشهای تحول آفرین مهم چشم انداز شورای ششم را همین موضوع دانست.
به معنای دیگر قرار است شهر ثروتمند باشد، اما نه با سهم بری از ثروت انباشته مردم. براساس این دیدگاه، باید تمام ارکان شهر ثروتمند باشند و شهرداری به سهم بری از «فرصت ایجاد ثروت» فکر کند و زمینهها و بسترهای آن را توسعه دهد.
اگر مدیریت شهری به جای چشم داشتن به ثروت مردم، در کمین فرصتها برای ارزش آفرینی و ثروت آفرینی باشد، باعث میشود آحاد جامعه خود را در توسعه شهر سهیم و شریک بدانند و حقوق مدیریت شهری را به بهترین شکل پرداخت کنند که این مسئله برای همگان منفعت آفرین است. به عنوان مثال در مقیاس کوچک، مردم اگر فرصت و ثروت دراختیار داشته باشند، برای دریافت پروانه، حقوق شهرداری را کامل میپردازند و این اتفاق، هم امور آنها را تسهیل میکند و هم شهرداری با این درآمد، فرصت خدمت رسانی بهتر و کیفی تری به مردم پیدا خواهد کرد.
در مقیاس بزرگتر نیز همین روال میتواند ادامه داشته باشد. برای تحقق این مهم باید چند اتفاق بیفتد؛ اول اینکه شورای شهر با حذف بروکراسیهای غیرضروری و تدوین قوانین ویژه، سبب تسهیل و تسریع سرمایه گذاری شود.
دوم عرصه مشارکتهای اقتصادی شورا و شهرداری بسیار گستردهتر از گذشته فرصتهای پیشروی مدیریت شهری را به سرمایه گذاران و مردم معرفی کنند و ضمن برقراری ارتباط ویژه، زمینه حضور آنها برای ثروت آفرینی را فراهم کنند.
سوم اینکه مدیریت شهری به عنوان متولی توسعه شهر ارتباط با بانک ها، نهادها و بنگاههای اقتصادی و مراجع دولتی مرتبط را به گونهای تنظیم کند که در مسیر تحقق شهر ثروتمند برای هریک از آنها جذابیتهای خاصی به منظور نقش آفرینی در این فرایند ایجاد شود.