الهام مهدیزاده | شهرآرانیوز؛ بیخ گوش مشهد، شاید ۲۰۰ یا ۳۰۰ متر آن طرفتر از حوزه خدمات شهری مشهد، روستای کشف یکی از روستاشهرهای بزرگ حاشیه مشهد است.
روستایی که ۱۴ سال قبل ۱۵۷ خانواده ساکن داشت، اما حالا و به روایت آمارهای مسئولان حدود ۴۸۰۰ خانوار دارد و جمعیت ساکنش نیز ۱۵ هزار نفر هستند؛ جمعیتی معادل شهر بزرگ سرخه در استان سمنان. گرجی سفلی، دهرود، همت آباد، اسلام آباد و علی آباد، پنج روستای بزرگ اطراف مشهد، نیز ۵۰ هزار نفر جمعیت دارند.
جمعیت این روستاها نیز با شهر بزرگ بافق یزد برابری میکند. نمای کلی این روستاها نیز پر است از ساختمانهای چهار یا پنج طبقه. همین است که مسئولان میگویند روستاهای اقماری و بزرگ مشهد از لحاظ جمعیت و بافت دورنی به خیلی از شهرهای بزرگ ایران تنه میزنند، بنابراین قابلیت شهر شدن را دارند.
شهر شدن، اما در حد حرف است و روستاهای پرجمعیت مشهد همچنان با مشکلات عدیدهای روبه رو هستند؛ مشکلاتی که گوشهای از آنها را در گزارش شهرآرا میخوانید.
ماجرا از یک جاده و چند روستا شروع شد که میان شهر و محدوده منفصل شهری قرار گرفته است؛ از جاده سیمان و گلههای ساکنانش که برمی گردد به تقسیمات کشوری و اینکه میگویند اینجا یک کوچه میشود شهر، یک کوچه روستا. میگویند: برای رفع مشکلات مشترکمان یکی باید از شهرداری پیگیری کند، یکی از راه و شهرسازی. همه چیز اینجا بر دوگانه روستا و شهر استوار است؛ دوگانهای که برای مردم ترکیب روستاشهر را ساخته است.
نزدیکی به مشهد از یک سو و بافت شهری آن، تمامیت روستایی بودن این محدوده را زیر سؤال برده است. از سال ۹۰، درست زمانی که دولت وقت تصمیم میگیرد طرح مسکن مهر را در محدوده مهرگان اجرایی کند، پایههای شهری شدن این محدوده و روستای قرقی بنا گذاشته میشود. در نهایت سال ۹۲ مهرگان و توس به عنوان محدوده منفصل شهری به مشهد الحاق میشوند.
با این حال پنج روستایی که حد فاصل مشهد و شهرک مهرگان قرار دارند، همچنان از لحاظ تقسیمات کشوری روستا باقی میمانند. یعنی گرجی سفلی، دهرود، همت آباد، اسلام آباد و علی آباد میشوند روستاهایی میان دو محدوده شهری.
ساکنان این روستاها پیگیریهای زیادی انجام میدهند تا شرایط زندگی برای آنها هم تغییر کند، اما چیزی جز خستگی برایشان باقی نمیماند.
دو سال قبل رمضانعلی فیضی، عضو سابق شورا و رئیس کمیسیون ویژه مناطق پیرامونی و کم برخوردار شورای پنجم مشهد، به صراحت گفته بود: «الحاق این روستاها سبب بزرگ شدن مشهد و افزایش هزینه هاست؛ بنابراین شورای پنجم برنامهای برای الحاق ندارد.»
فروردین امسال دوباره موضوع الحاق یکی از روستاهای این محدوده به مشهد مطرح شد. نام دهرود مطرح بود، اما هم زمان شهناز رمارم، رئیس وقت شورای اسلامی شهرستان مشهد، گفته بود که روستاهای بزرگ و اقماری بخش مرکزی مشهد با جمعیتی بیش از ۳۰ تا ۴۰ هزار نفر خود قابلیت تبدیل شدن به یک شهر را دارند و الحاق آنها به شهر مشهد دردی از آنها دوا نمیکند.
او همچنین این الحاق را برای مشهد و روستاهای این محدوده از نظر تخصیص اعتبارات اقدامی بی حاصل دانسته و گفته بود: این الحاق و تخصیص اعتبارات ما را با چالش روبه رو میکند. اواخر سال گذشته، اما اعضای شورا با دهیاران روستاهای این محدوده جلسه گذاشته و وعده داده بودند که پیگیری برای شهرستان شدن روستاهای اقماری و بزرگ مشهد از طریق معاون اول رئیس جمهور و نمایندگان مشهد در حال انجام است.
در پیگیری شهرآرا برای سرنوشت شهرستان شدن روستاهای بزرگ حاشیه مشهد، احمد ریواده، معاون سیاسی و اجتماعی فرماندار مشهد، میگوید: این امر جزو تقسیمات کشوری است و پاسخگویی برای تقسیمات کشوری نیز در حوزه پیگیریهای بخشداری و اقدامات استانداری خراسان رضوی است.
برای همین به سراغ علیرضا ناظری میرویم که چندی است سرپرستی بخشداری مرکزی مشهد را برعهده گرفته است. او پاسخگوی اقدامات صورت گرفته است و صحبتش را با وسعت و نزدیکی روستاهای اطراف مشهد شروع میکند و میگوید: این روستاها به مشهد چسبیده اند و همین نزدیکی، بافت آ نها را مانند شهر کرده است.
اگر به روستاهای جاده سیمان سری بزنید، شروع روستا یا پایان شهر را متوجه نخواهید شد. نه بافتشان بافت روستایی و نه شرایطشان روستایی است. ساختمانهای چند طبقه و کوچههای کم عرض، ویژگیهای شهری این روستاهاست.
او در ادامه مصداق میآورد که سال ۸۶ روستای کشف ۱۵۷ خانواده ساکن داشت. حالا و بر اساس آمارها، در این روستا ۴۸۰۰ خانوار با جمعیت ۱۵ هزار نفر ساکن هستند. افزایش جمعیت در این روستا آن را از خیلی از شهرهای ایران پرجمعیتتر کرده است.
بخشدار مرکزی شهرستان مشهد مهاجرت پذیری را دلیل افزایش جمعیت این روستا میداند. شرایط اقتصادی و چالش مستأجران برای پرداخت اجاره بهای بالای خانههای بخش اصلی شهر، دلیل دیگری است که به واسطه آن جمعیت زیادی به کشف آمده اند.
یکی از سیاستهای لحاظ شده برای سروسامان دادن به جمعیت سرزیر کلان شهرها ایجاد شهرهای کوچک اقماری در نزدیکی آن هاست؛ سیاستی که با نتایجی پذیرفتنی در تهران اجرا شد و دراین باره شهرهایی، چون پرند، هشتگرد و پردیس شکل گرفتند و حالا بخش شایان توجهی از جمعیت کارمند و شاغل تهران را در خود ساکن دارند.
برای مشهد نیز که حاشیه نشینان زیادی دارد، دو شهر اقماری گلبهار و بینالود در نظر گرفته شد؛ شهرهایی که نتوانست نتایج ترسیم شده در برنامههای مسئولان را محقق کند. سرپرست بخشداری مرکزی مشهد این مسئله را این طور توضیح میدهد: یکی از مشکلات اصلی فاصله آنها تا مشهد بود.
گلبهار و بینالود هرکدام حدود ۳۵ تا ۴۰ کیلومتر با مشهد فاصله دارند و همین فاصله رفت وآمد را برای مردم سخت میکند. تا زمانی که امکانات ریلی و سفر با مترو فراهم نباشد، قطعا جمعیت ترجیح میدهد که در حاشیه یا حتی روستاهای اطراف مشهد ساکن باشد.
او همچنین به وسعت بخشداری مرکزی شهرستان مشهد نیز اشاره میکند. به اذعان او اکنون بخش مرکزی شهرستان مشهد بزرگترین بخش کشور است که همین مسئله، مدیریت خواستهها و دغدغههای مردمی را با چالش روبه رو کرده است.
به گفته او اکنون ۱۸۰ روستا در بخش مرکزی شهرستان است که هماهنگیهای لازم درباره آن و بررسی مشکلاتشان با چهار نیروی بخشداری مرکزی در حال رسیدگی است.
سرپرست بخشداری مشهد میگوید: برای رسیدگی به امور، پیشنهاد کوچک شدن بخش مرکزی مشهد به چهار بخش به استانداری و وزارت کشور ارائه شده است.
محمد دهقان پور کارشناس عمران بخشداری مرکزی است. او توضیحاتی درباره پیشنهاد کوچک شدن بخشداری مرکزی شهرستان مشهد میدهد و میگوید: مطالعات این تقسیم بندی تا اواخر سال گذشته صورت گرفت. در این مطالعه برای جانمایی بخشهای جدید و مرکز آنها و نیز وسعت و جمعیت برنامه ریزی شد.
سعی شد از نظر جمعیتی هر کدام جمعیتی ۳۰ هزار نفری داشته باشند. هر چند در این مسیر بخش مرکزی همچنان بیشترین جمعیت را خواهد داشت.
آن طور که این کارشناس عمران بخشداری مرکزی توضیح میدهد چنانچه وزارت کشور با این تقسیم بندی موافقت کند، بخش مرکزی شهرستان مشهد به چهار بخش مرکزی، عسکریه، جوادیه و تبادکان تقسیم خواهد شد.
همچنین در این تقسیم بندی بخش عسکریه با مرکزیت روستای عسکریه، بخش جوادیه با مرکزیت روستای کنه بیست و بخش تبادکان با مرکزیت روستای فاز در نظر گرفته شده است.
دهقان پور همچنین بر همراهی و پیگیری نمایندگان مشهد تأکید دارد. به گفته او حجت الاسلام پژمانفر و حجت الاسلام بحرینی از منطقه بازدیدهایی داشته اند و از مشکلات این حوزه اطلاع دارند.
مهدی برامکی، معاون هماهنگی امور عمرانی فرمانداری مشهد، به مشکلات و دغدغههای مردم این محدوده آشناست. او میگوید: حومه مشهد ۱۲۸ روستا دارد که هر کدام شرایط و دغدغههای خاص خود را دارند.
برامکی به چالشها و دغدغههای مردمی روستاهای اقماری اطراف مشهد آگاه است. میگوید: نمیتوان قول داد که همین فردا یا همین امسال همه مشکلات را برطرف خواهیم کرد. اما این قول را میتوانیم بدهیم که برای حل مشکلات قدم برمی داریم تا به حداقل برسند.
او نمونهای برای کارهای صورت گرفته میآورد. میگوید: آب روستاهای جاده سیمان، به ویژه دهرود با مشکلاتی روبه رو بود. مردم نیز گلهمند بودند که باوجود عبور لوله آب شهری شهرک مهرگان از روستای آن ها، خودشان آب ندارند.
اما توضیحاتش درباره دغدغه روستاهای حدفاصل دو محدوده منفصل مشهد این طور است: برای شهر مشهد دو محدوده منفصل شهری مهرگان در جاده سیمان و شهر توس در نظرگرفته شده است. در فاصله این دو محدوده با مشهد، ۱۵ روستا قرار دارد که ۸ روستای آن در محدوده مهرگان است و ۷ روستا در محدوده توس.
برامکی بیان میکند: بافت این روستاها به بافت شهری مشهد آن چنان آمیخته است که اگر فردی از این مسیر عبور کند، متوجه آن نخواهد شد که وارد روستا شده است. تنها تفاوتی که وجود دارد نوع خدمات است، نظیر تفاوتی که به یکباره در فضای سبز میبیند.
معاون هماهنگی امور عمرانی فرمانداری مشهد به مشکلات این روستاها اشاره میکند و یادآور میشود که ۸۰ درصد روستای دهرود در حریم شرکتهای خدمات رسان برق و گاز قرار گرفته که همین موضوع طرحهای روستا را دچار مشکل کرده است.
برامکی تأکید میکند: با وجود همه این مشکلات نمیتوان خدمات رسانی و رفع دغدغههای ساکنان این محدودهها را نادیده گرفت.
او به پای کار آمدن شهرداری مشهد برای حل مشکل ترافیکی روستاهای قرارگرفته میان دو محدوده شهری و منفصل مشهد اشاره میکند و آن طور که میگوید با وجود آنکه رسیدگی به وضعیت روستاهای جاده سیمان در حوزه کاری راه وشهرسازی است، اما شهرداری مشهد پای کار آمد. اکنون نیز مشاور در حال مطالعه برای جانمایی دوربرگردان و کاهش ترافیکی این محدوده است.
به گفته معاون عمرانی فرماندار مشهد مطالعات این پروژه تا یک ماه آینده به پایان میرسد و با اتمام مطالعات و تصویب در شورای همتا، وارد فازاجرایی میشود.
آن طور که در کلیات این طرح آمده، قرار است طرح در دو فاز کوتاه مدت و بلندمدت اجرایی شود. در فاز کوتاه مدت اولویت کاهش ترافیک این محدوده است و در فاز بلندمدت لحاظ کردن مسیرهای کندرو، تندرو و پارک خطی. او اجرایی شدن این طرحها را گامی در مسیر بازشدن قفل ترافیکی این محدوده میداند.