محمد جواد ابوعطا | شهرآرانیوز؛ روز پنجشنبه ۲ حادثه مهم در کشور رخ داد که یکی از آنها پوشش رسانهای گستردهای یافت و دیگری دیده نشد. یکی از این حوادث سوختن برج هفده طبقه رامیلا در شهر چالوس و دیگری سوختن یک آزمایشگاه تخصصی پزشکی در یکی از نقاط پرتردد شهر مشهد بود.
حادثه چالوس از این منظر اهمیت دارد که در سراسر کشور و به ویژه در کلان شهرها آسمان خراشهای زیادی وجود دارد و همان طور که پس از گذشت ۵ سال از سوختن برج سلمان مشهد و فرو ریختن برج پلاسکوی تهران، این حادثه در یک شهر ساحلی تکرار شده است، پس احتمال تکرارهای متوالی برای آن به ویژه در شهرهای بزرگ و مسافرپذیری همچون مشهد وجود دارد.
اما حادثه آزمایشگاه تخصصی از این منظر اهمیت داشت که در روزهای گذشته دوباره بحث ایمنی مراکز درمانی به ویژه بیمارستانهای مشهد پررنگ شد، ماجرایی که دستگاههای مختلفی برای پیشگیری از آن نقش داشته اند، هرچند که با گزارشهای برخی رسانهها، امروز آتش نشانی به تنهایی سیبل انتقادها شده است که به زودی در گزارشهای دیگر به این موضوع هم وارد میشویم.
شامگاه شنبه دود خفهای از یکی از ساختمانهای اطراف میدان بیمارستان امام رضا (ع) مشهد بیرون زد، محلی که مکان فعالیت یکی از مجهزترین و معروفترین آزمایشگاههای مشهد و شرق کشور است.
لحظه به لحظه به غلظت دود افزوده میشد و افراد زیادی سراسیمه خود را به خیابان میرساندند. صدای آژیر خودروهای آتش نشانی در محل نشان داد حادثهای کم نظیر در مشهد در حال وقوع است.
آتش نشانان که تعدادی از آنها لباس مخصوص عملیاتهای ویژه موادشیمیایی به تن داشتند با حضور در موقعیت متوجه شدند که آتش به طرز مشکوکی تمام نقاط این آزمایشگاه را دربرگرفته است که این موضوع ۲ معنی داشت یا آتش نشانی از حادثه دیر مطلع شده بود و یا اینکه شائبه عمدی بودن این حادثه را پررنگ میکرد.
البته آتش نشانان ۵ ایستگاه مشهد، بدون توجه به این حواشی بلافاصله با اجرای عملیات جست وجو در دود، به آزمایشگاه و طبقات بالایی که دود به آنها نفوذ کرده و تعدادی را محبوس کرده بود وارد شدند و تمامی افراد را از محل خارج کردند.
در ادامه امدادگران به سراغ آتش مهیب افتاده به جان ساختمان رفتند و توانستند در عملیاتی طاقت فرسا، آتش را مهار و خاموش کنند.
به گفته آتشپاد دوم مهدی رضایی، معاون عملیات آتش نشانی مشهد، خوشبختانه در این حادثه به کسی آسیبی نرسیده، اما خسارتهای هنگفتی در این آزمایشگاه به جا مانده است.
در سال ۱۳۹۵ درسرفاصله ۶ ماهه ۲ برج در شرق و قلب ایران طعمه حریق شدند. اولین برج سوزی مهیب بیستم تیر در خیابان راهنمایی مشهد با افتادن آتش به دامن برج سلمان رخ داد و تنها ۱۹۳ روز بعد بزرگترین برج سوزان کشور با آتش گرفتن برج پلاسکو در تهران آغاز شد، حادثهای که درنهایت با فرو ریختن کامل این برج کهنه و شهادت آتش نشانان پایان یافت.
همان زمان موضوع ناایمن بودن برجها در سراسر کشور، به ویژه در مشهد و تهران پررنگ شد و مسئولان زیادی بر ایمن شدن و ایمن ماندن آسمان خراشها تأکید کردند و مدتها موضوع ضابطهمند شدن ایمنی برج سازی در کشور تبدیل به نقل محافل علمی و رسانهای شده بود که درنهایت نتیجه این مباحث، لزوم استفاده از تجهیزات اطفایی هشدار آتش سوزی در برجها شد و حتی در برههای به مالکان ساختمانهای بلندمرتبهای که اقدام به ایمن سازی ساختمان هایشان نکنند، هشدارهای قضایی داده شد.
اما روز چهارشنبه عصر که آتش به طبقات بالایی برج هفده طبقه رامیلا در چالوس افتاد و چندین طبقه را درگیر کرد و آتش نشانان نتوانستند خود را از قفل ترافیکی محور چالوس به تنکابن رها کنند و به موقع به محل برسند، بار دیگر نشان داد که پس از گذشت ۵ سال هنوز برجهایی در کشور وجود دارند که مسائل ایمنی را رعایت نکرده اند.
ماجرای س
وختن برج ساحلی چالوس ۴ ساعت پس از وقوع با تلاش آتش نشانان مهار شد و به ظاهر آتش خاموش شد، اما صبح پنجشنبه دوباره این آتش سوزی از نقطهای دیگر سربرداشت و این بار تمام برج را تا کف خیابان سوزاند، بدون اینکه از دست آتش نشانانی که از چند شهر اطراف برای کمک آمده بودند، کاری بربیاید.
ماجرای سوختن برج رامیلا در کنار تجربههای تلخ سلمان و پلاسکو، نشان میدهد که در برج سازی برخلاف ظاهر لوکس آن ها، به لحاظ ایمنی مشکلاتی وجود دارد که وجود چند حادثه مشابه، به سان زنگ خطری در حوزه ایمنی برج سازی است. سوختن رامیلا این واقعیت را نشان داد که اگر برجی حتی کنار دریا باشد، اما برای ایمنی آن فکر نشده باشد، میتواند به تلی از خاکستر تبدیل شوند.
در کنار حوادث برج سوزان در نقاط مختلف تهران، حادثه پراهمیت دیگری که در مشهد رخ داد و یک بار دیگر بر ایمنی مراکز درمانی تاکید کرد، آتش سوزی در یکی از آزمایشگاههای به نام مشهد بود، اما برای پی بردن به اینکه چرا سوختن یک آزمایشگاه اهمیت دارد، باید دست کم از دو گزاره بدیهی، چون «در مرکز شهر بودن» و «باسابقه بودن در فعالیت اختصاصی» گذشت تا به جنبههای دیگری از مهم بودنش رسید.
طبیعی است وقتی یک آزمایشگاه تخصصی (پزشکی) میسوزد، چیزهای زیادی با آن میسوزد. اول از همه تجهیزات، دستگاه ها، مواد، بانک اطلاعاتی و ... که فراهم آوردن آنها با تورم و تحریمها کار آسانی نیست. دوم؛ وقت و انرژی مردم، که این خود میتواند بسط بیشتری یابد. فرآیند پزشکیای که مراجعان پشت سر گذاشتند تا به مرحله آزمایشگاه –نمونه گیری، دریافت و پاسخ و ادامه پیگیریهای پزشکی- برسند مراحل سادهای نیست که بتوان به هر مراجعه کنندهای راحت پاسخ داد «دوباره آن را طی کن». گذشته از این موضوع، اگر یک آزمایشگاه فقط یک پرونده پزشکی هم داشته باشد در برابر آن مسئول است، حال چه برسد به مرکزی که بیماران و همراهانشان از شهرهای نزدیک و استانهای دور روانه آنجا شده اند.
بیمارانی که گاهی به دلیل وخامت شرایط جسمانی شان و خاص بودن بیماری شان به یک مرکز تخصصی با امکانات کامل ارجاع داده شده بودند و باید پاسخ آزمایشگاه را در نزدیکترین زمان به پزشک متخصص میرساندند. حالا غیبت یک آزمایشگاه مجهز و مرجع در مشهد در روزها و هفتههای دیگر بیشتر نمایان میشود، ماجرایی که منجر به سرگردانی و کلافگی بیماران زیادی در شهر خواهد شد.