به گزارش شهرآرانیوز؛ «تومان» فیلمی است درباره شرطبندی. یک موضوع مهم و پرچالش که جامعه جهانی و ایران اسلامی را تحت تأثیر قرار داده و خسارتهای جبرانناپذیری بر نسل جوان تحمیل کرده است. پرسش مهمی که درباره «تومان» مطرح میشود، این است که آیا میتوانیم این فیلم را ترویج کننده قمار تلقی کنیم یا اینکه کارگردان «تومان» مسئله اجتماعی خود را با نقدی واقع گرایانه پیگیری میکند و به دنبال پرداختی منطقی به شرایط کنونی جامعه ایران است؟
در پاسخ به این سؤال میتوان گفت که «تومان» یک شاهکار سینمایی مهم نیست و به نظر میرسد که نتوانسته به فرم درخور و منسجمی در کلیت خود دست یابد. با این حال، دلایل زیادی وجود دارد که باور کنیم مرتضی فرشباف در مسیر دغدغههای اجتماعی خود گام برداشته و از این منظر، تلاش او برای پرداختن به یک موضوع اجتماعی فراگیر ستایش شدنی است.
پرداختن به موضوعی همچون شرط بندی یک چالش بزرگ برای هر فیلم سازی به شمار میرود. این قبیل مشکلات به سادگی میتوانند در دام شعارزدگی بیفتند یا از سوی دیگر به ضد خود تبدیل شوند. اینکه عدهای براین باورند «تومان» فیلمی در ترویج شرط بندی است، نتیجه رویکرد واقع گرایانه فیلم سازی است که سعی ندارد یک آیینه عبرت شعارزده در برابر چشم مخاطب بسازد.
در واقع، گروهی از مردم و منتقدان مرز باریک میان شعار و واقعیت را نمیشناسند و از همین روست که فکر میکنند «تومان»، چون شعاری نیست، پس حالتی جز ضدفرهنگ بودن برایش نمیتوان متصور شد. در حالی که فیلم ساز به درستی خودش را از نصیحتگری جدا کرده و سعی میکند مخاطبان جوان را با نتیجه منطقی گذار از کار شرافتمندانه و کم درآمد در گاوداری به شرط بندی بر روی فوتبال و اسب سواری و کسب سود هنگفت بدون کار، تنها بگذارد.
مرتضی فرشباف موفق شده هشدار جانانهای به مخاطبان خود بدهد. مسئله فقط به شرط بندی محدود نمیشود. بلکه پای کار دلالی در میان است. «تومان» از این منظر یکی از مهمترین فیلمهای سالهای اخیر سینمای ایران محسوب میشود، زیرا به شکلی ضمنی و دقیق لغزش بخشی از نسل جوان به سمت کارهای غیرتولیدی و آرزوی یک شبه به ثروت هنگفت رسیدن را به جامعه یادآوری میکند.
در سالهای اخیر رونق تولید یک امر حیاتی برای جامعه ایران بوده و رهبر معظم انقلاب نیز سال ۹۸ را به صورت ویژه «رونق تولید» نام گذاری کردند. از این روی، آنچه در برابر تولید و کار مولد قرار میگیرد، یکی از مهمترین مسائل جامعه ماست که باید نقد شود و «تومان» قطعه کوچکی از تفکر واسطه گری و سرمایه بادآورده را (درقالب شرط بندی) مورد انتقاد قرار میدهد. تغییرات خلقی شخصیت داوود این مدعا را تأیید میکند، زیرا عامل انحطاط شخصیتی و اخلاقی او نه صرف قمار، بلکه دست یافتن به حجم عظیمی از ثروت یک شبه و بدون زحمت است.
«تومان» موضوع خوبی دارد و در شاخصههای فنی و هنری هم اثری آبرومند به نظر میرسد. با این حال، روایت کلی فیلم و اجرای فیلم نامه با موضوع فیلم چندان قرابتی ندارد. ساختار قصه در چهار فصل بهار، تابستان، پاییز و زمستان روایت میشود که یک انتخاب کلاسیک و تکراری برای موضوعی تازه و مدرن است. استفاده از اعداد با رنگ قرمز بر روی تصاویر هم انتخاب چندان هوشمندانهای نیست؛ زیرا فضای سینمایی اثر را درهم میشکند، روایت دراماتیک قصه را به مستندهای تلویزیونی شبیه میکند و به حال و هوای مخاطب در هم ذات پنداری با شخصیت اصلی صدمه میزند.
از سوی دیگر اما، ساختار قصه در بازنمایی شکل تودرتو و پیچیده روابط بین افراد نقطه قوت این متن به شمار میرود. فیلم ساز جوان «تومان» توانسته در پرداخت شخصیت و نحوه ارتباط جوانهای فیلم با یکدیگر، به لحن مناسبی دست یابد. انتخاب بازیگرانی که اغلب چهرههای شناخته شده و ستارههای سینما نیستند، تصمیم هوشمندانه کارگردان بوده که باعث میشود بیننده بهتر بتواند سبک زندگی و نوع ارتباط آنها را باور کند.
به طور کلی کیفیت بازیهای فیلم «تومان» را می توانیم بسیار خوب ارزیابی کنیم. میرسعید مولویان در مرکز این اثر درخشان ظاهر شده و بازی پیچیده و دقیق او امیدبخش تولد یک ستاره تازه در سینمای ایران است. مولویان که اخیرا در فصل اول سریال «خاتون» هم ایفای نقش رضا فخار را بر عهده داشت، در «تومان» به خوبی توانسته نقاط اشتراک و افتراق شخصیت داوود در فصلهای مختلف را شناسایی و مخاطب خود را در مورد انسجام این شخصیت متقاعد کند.
در کنار مولویان، مجتبی پیرزاده که سابقه بازی در فیلم «فروشنده» اصغر فرهادی، سریال «سایه بان» اثر برادران محمودی و تئاترهای مختلف را در کارنامه دارد، اجرایی به اندازه و معقول در نقش مکمل فیلم ارائه داده و عزیز را به شخصیتی ملموس تبدیل کرده است. ایمان صیادبرهانی هم در نقش یونس، بازی خوبی ارائه میدهد و در دوبخش متفاوت فیلم، استعدادهای خود در بازی بدن و اجرای صورت را به رخ میکشد. شاید بیراه نباشد اگر بی اثرترین هنرپیشه «تومان» را پردیس احمدیه بدانیم که اتفاقا مشهورترین بازیگر فیلم هم به شمار میرود. نقش کوتاه این بازیگر، جایگاه تیپ گونه او در قصه و طراحی اغراق شده لباس و گریمش باعث شده که احمدیه نتواند اجرای اثرگذار و چشمگیری در «تومان» داشته باشد.
یکی از مهمترین شاخصههای ساختاری فیلم «تومان» که آن را از دیگر آثار مشابهش جدا میکند، شیوه فیلم برداری آن است. مرتضی نجفی، به عنوان یکی از مهمترین استعدادهای سالهای اخیر سینمای ایران در عرصه فیلم برداری و برنده دو سیمرغ بلورین متوالی شاخه بهترین فیلم برداری در جشنواره فیلم فجر، در تصویربرداری این فیلم هم بسیار سرحال و خوش فکر نشان میدهد. نگاهی کلی به «تومان» حاکی از آن است که ذهن فیلم بردار این اثر از ایدههای متفاوت و شجاعانه لبریز شده و در بیشتر سکانسها انتخابی متمایز انجام میدهد که بیننده را سر ذوق میآورد.
با این حال، شیوه متفاوت و هنرمندانه فیلم برداری نجفی نتوانسته به فرم کلی «تومان» کمک کند. قابهای این فیلم بسیار زیبا هستند و در جغرافیای بندر ترکمن حسابی میدرخشند، اما در خدمت کارگردانی و روایت مسئله شرط بندی درنمی آیند. جست و خیزهای دوربین «تومان» شاید بیشتر مستعد این باشند که با نوع ارتباط گروه جوان قصه مرتبط شوند، اما به شکلی نیستند که بتوانیم آنها را انتخابهای آگاهانه و مؤثر کارگردان برای پرداختن به موضوع قمار تلقی کنیم.