جایگاه و ارزش «نیت» در سپهر معارف دینی تا جایی است که اساس قبول و معیار اصلی پذیرش اعمال شمرده میشود و مبنای بنیادین عمل بهحساب میآید. روایاتی، چون «إنما الأعمال بالنیات: کردارها تنها با نیت، حساب است» و «لاعمل إلا بالنیه: هیچ عملی جز با نیت، ارزش ندارد» بهصراحت بر محوری بودن نقش نیت تأکید میکند. از امیرمؤمنان نقل شده است که فرمود: «مَن أخْلَصَ النِّیَّه تَنَزّهَ عنِ الدنیه: هر که نیت را خالص گردانَد، از پستى دور مانَد». نیت و قصد درونی است که حالوهوای روحی و فکری انسانها را شکل میدهد و انگیزههایی را میسازد که از آن، رفتارها و عملها زاییده میشود. آنچه در باورهای اسلامی اهمیت دارد، نه ظاهر و پوسته بیرونی رفتارها و گفتارهای ما، که قصد درونی و نیتی است که باعث بروز آن رفتارها شده است و سبب نیز آن است که دین بهدنبال پرورش و تربیت آگاهی انسانهاست نه تکرار طوطیوار کارهایی مشخص یا تحقق یک هدف مادی و دنیایی. بر همین اساس، کار به جایی میرسد که قدر و قیمت «نیت» از این هم بالاتر میرود و نهتنها آن را همسنگ عمل بلکه بالاتر و ارزشمندتر از آن بهشمار میآورند. رهنمود «نیهالمؤمن خیر من عمله: نیت مؤمن از عمل او برتر است». آری، وقتی انسان ایمان داشته باشد که خداوند به دلش نظر میکند نه ظاهرش که گفت: ما درون را بنگریم و حال را، و نیت از عمل بالاتر مینشیند. بلال که اذان میگفت، نمیتوانست حرف شین را درست تلفظ کند و آن را مثل حرف سین ادا میکرد و هنگامی که برخی اعتراض میکردند، پیامبر اکرم (ص) میفرمود: سین بلال برای ما شین است؛ یعنی او «أسهد» میگوید، ولی ما «أشهد» میشنویم. اویس قرنی یکبار هم پیامبر را زیارت نکرد و بدون دیدار رسول خدا به دیار خود بازگشت، اما پیامبر او را همنشین ابدی خود در بهشت خواندند، درحالیکه برخی هر شب و روز با پیامبر همراه و همنشین بودند، لیکن نمیدانیم در آخرت چه سرانجامی خواهند داشت. در زمان جنگ تحمیلی و دوران دفاع مقدس که مردم کمکهای خود را برای جبههها ارسال میکردند، گاه پیرزنی روستایی و محروم که تنها چند تخممرغ داشت، همین بضاعت اندک را برای رزمندگان میفرستاد. آیا همین چند عدد تخممرغ که کل دارایی و ثروت آن پیرزن بود، برای خداوند بیش از کمکهای میلیونی ثروتمندانی که تنها ذرهای از ثروت خود را میدادند، بهحساب نمیآید؟ شاید پذیرفتن این دیدگاه برای کسی که نیت را امری ذهنی و غیرملموس در درون فکر و خیال افراد میبیند و آن را با عمل بیرونی مقایسه میکند، قدری دشوار باشد. چگونه میتوان نیت کسی برای یک اقدام خیر و عمل صالح را برتر دانست از آنچه واقعا در دنیای مادی و مظاهر خارجی محقق ساخته است؟ درحقیقت خداوند به آنچه بندگانش میخواهند بکنند، بیشتر نظر میکند تا آنچه واقعا موفق شدهاند در عمل انجام دهند. چهبسا کسی قصد کاری خالص و نیکو برای بندگی خدا نداشته و مثلا در تعارف و رودربایستی دیگران عبادتی کرده و چهبسا شخصی قصد جدی داشته است که خدمتی بکند، اما بههر دلیل، فرصت و امکان آن را پیدا نکرده است، بنابراین خدا فقط به این نگاه نمیکند که بندگانش در عمل به چه کاری دست زدهاند، بلکه ابتدا نظر به قصد و نیت قلبی آنان دارد و از همینرو نیت درونی را بالاتر و ارزشمندتر از عمل بیرونی بهشمار میآورد.