محدثه شوشتری | شهرآرانیوز؛ برای پروژههای شهری هم مردم حرف برای گفتن زیاد دارند و هم متخصصان و نخبگان با زبان علمی و تخصصی پروژهها را زیر ذره بین میبرند. برای ساخت هر پروژه، صفی از مخالفان را میبینیم و در مقابل صفی از موافقان را.
این در ذات اجرای پروژههای شهری نهفته است، اما اینکه در این میان مدیریت پروژهها به چه صورت باشد که کمترین آسیبهای زیست محیطی را داشته باشد و بیشترین منفعت عمومی را برای شهر به ارمغان بیاورد و درعین حال در آینده هم برای شهر چالشی نداشته باشد، مواردی است که همیشه از مدیریت شهری مطالبه میشود.
درباره همین دغدغهها و به مناسبت روز «جهانی مدیریت پروژه» جمعی از مدیران شهری و متخصصان حوزه شهرسازی در میزگردی از چالشها و راهکاریهای پیشنهادی برای مدیریت پروژهها میگویند.
ساسان نورین مقدم، مدیرکل دفتر مطالعات فنی و شهری شهرداری مشهد، اولین سخنران این میزگرد است. چالشها در بحث مدیریت پروژههای شهری را از ارتباط بین پروژهها با نظام بودجه آغاز میکند و میگوید: مدیریت شهری مجبور است مجموعهای از پروژهها را همواره در دست اجرا داشته باشد.
این پروژهها از نظر تعداد، پراکندگی و میزان بودجه به گونهای هستند که حجم کار شهرداری مشابه یک نیروگاه میشود. باید یک فرمان داشته باشیم که در مؤلفههای مختلفی بتوانیم این پروژهها را کنترل کنیم. اما اینکه در این مسیر اقدامات شهرداری کافی بوده یا نه، طبیعتا پاسخ خیر است. در حوزههای مختلف شهرداری، هرکدام از پروژهها با نظام بودجه کنترل شده اند. همین مسئله نقدی است که به سیستم مدیریت پروژههای شهری وارد است.
به گفته وی، این سیستم کنترل پروژههای شهری با درنظرگرفتن نظام بودجه باید اصلاح شود، زیرا نظام بودجه یک بخش کمی است. وی تأکید میکند: مدیریت پروژههای شهری باید در برشهای مقطعی (به طور نمونه برش سه ماهه، یا چندماهه و ...) در نظر گرفته و بررسی شود کجاها انحراف وجود داشته و اگر لازم است یک چرخش استراتژیک رخ دهد.
وی معتقد است در ریز پروژهها که جزئی از مجموع کل کلان پروژههای شهری هستند، نیازمند تغییر سیاست گذاریها هستیم. طبیعتا وقتی سیاست گذاریها تغییر کنند، به همین نسبت نیاز به تغییر در تعریف و واگذاری اختیارات و نقش آفرینیها در سازمانهای مختلف مدیریت شهری داریم.
نورین مقدم به ایجاد یک انسجام در مسیر اجرای پروژههای شهری نیز اشاره میکند و میگوید: سازمانهای شهرداری بی شمار فرایند و بی شمار موضوع در تعریف و اجرای پروژههای شهری دارند که نیاز داریم در عین کثرت به یک وحدت برسیم.
وی به نمونهای از ایرادها و نواقص در مسیر اجرای پروژههای شهری اشاره میکند که ناشی از نبود انسجام در مدیریت پروژه هاست. او میگوید: به طور مثال یک دفعه میبینیم سرانه فضای سبز یک منطقه از مشهد آن قدر زیاد شده که دیگر ضدارزش شده و حتی معضل اجتماعی ایجاد کرده است.
در جای دیگر مشکل کمبود فضای سبز را داریم. این موضوع نیز در مدیریت پروژهها جزو نواقصی است که باید پایش شود.
در ادامه این میزگرد سعید اکبریان، شهردار منطقه ۱۰ مشهد، اظهار میکند: اساسا تعریف پروژه مهمتر از تأمین پروژه است. چنان که در اجرای پروژههای شهری مشهد مشکل جدی نداشتیم، اما در تعریف برخی از پروژهها مشکل وجود داشته است.
به گفته وی، درباره اجرای برخی پروژهها شاید این نگاه وجود داشته باشد که شهر را دچار تحول و پیشرفت کرده ایم، اما این پروژهها آینده شهر را دچار چالش میکنند. به طور نمونه اینکه سه راهی بولوار مجد را تبدیل به یک چهارراه کنیم و ۲۲ میلیارد تومان به نرخ ۶ سال قبل هزینه کنیم، از نظر عدهای این پروژه یک بازگشایی است، درصورتی که آثار جبران ناپذیری برای شهر دارد.
اینکه با این ۲۲ میلیارد تومان اولویتهای دیگری میشد تعریف کرد، یک بحث است. بحث مهمتر این است که تناسبی با طرح جامع ما در مرکز شهر نداشته است. سرعت خطوط بی آرتی را این پروژه پایین میآورد و در آینده گرههای ترافیکی ایجاد میکند. همه این موارد جزو مصداقهایی است که اگر مدیریت پروژهها دقیق پیاده سازی شوند، نباید با این چالشها مواجه باشیم.
شهردار منطقه ۱۰ مشهد به لزوم توجه به پیوستهای اجتماعی و شهری در اجرای پروژههای شهری هم تأکید میکند و میافزاید: نگاه ما در پروژههای شهری باید مسئله محور باشد نه مأموریت محور. مسئلههای مهم مشهد هم مشخص اند، از جمله بافتهای فرسوده و حاشیه نشینی.
جلب مشارکتهای مردم در پروژههای شهری نکته دیگری است که اکبریان بر آن تأکید میکند و میگوید: در پروژهها فقط ظرفیت شهرداری را نباید در نظر بگیریم. در عمده پروژههای شهری باید مشارکتهای مردمی را هم جذب کرد.
نگهداشت پروژههای شهری هم موضوع دیگری است که به گفته اکبریان نقایص زیادی در این زمینه وجود دارد. نمونه موفق نگهداشت در پروژههای شهر مشهد قطارشهری است که در پروژههای دیگر نیز الگوی نگهداشت باید مدنظر قرار گیرد.
وی با بیان اینکه یک چشم ما را میبیند، اما صد دست پروژهها را اجرا میکنند، میگوید: آن چشم مردم هستند و باید طوری پروژهها اجرا شوند که از مشکلات کاسته شود. در این راستا باید نظام ارزیابی پروژهها اصلاح شوند و شاخص راهبرد به عنوان محور اصلی مدنظر قرار گیرد.
همچنین جمال حسن بارانی، مدیرکل دفتر برنامه وبودجه و ارزیابی عملکرد شهرداری مشهد، درباره چالشهای مدیریت پروژه میگوید: شهرداری از یک نظام کارگاه سالار به تدریج به یک نظام برنامه محور در توسعه عمرانی شهر حرکت میکند، اما سرعت این حرکت آنچه که موردنیاز مشهد باشد نبوده است.
او به اهمیت نگهداشت پروژهها هم اشاره میکند و میافزاید: اگر چرخه حیات پروژه را در شهرداری نتوانیم طراحی کنیم مسلما آورده جدیدی به شهر نداده ایم. در این حوزه نقصهای جدی داریم. اصلا مصلحت نیست که یک زیرساخت شهری جمع شود و دوباره یک زیرساخت جدید ایجاد شود، اما متأسفانه این اشتباه عمرانی تاکنون وجود داشته است.
بارانی با بیان اینکه در حوزه سیاست گذاریهای پروژهها نیز نقصهای جدی داریم، اظهار میکند: ارتباط بین نظام اجرا و نظام نگهداری باید در سیاست گذاریها طراحی شود. مصداقهایی در مشهد داشته ایم که الگوی طراحی پروژه با الگوی نگه داری پروژه هم خوانی نداشته و پروژه دچار استهلاک مضاعف شده است.
غیر از نگهداری در الگوهای بهره برداری هم مشکل داریم. چنان که در برخی از پروژههای شهری بهره برداریهای غیراصولی از پروژهها صورت گرفته است.
مدیرکل دفتر برنامه وبودجه و ارزیابی عملکرد شهرداری مشهد تأکید میکند: باید اطلاعات پروژههای شهری را در دسترس قرار دهیم که مردم، صاحب نظران و نخبگان بتوانند نظر دهند و در جریان باشند. در واقع در مدیریت پروژه یک پیشران اصلی همین شفافیت میتواند باشد.
کیوانلو، پژوهشگر و صاحب نظر در حوزه شهرسازی، نیز از جمله سخنرانان میزگرد بود. او میگوید: گزارشهای ۱۵ سال اخیر شهرداریها را در حوزه پروژههای شهری مرور کردم. واژه مدیریت پروژه را به سختی میتوان در این گزارشها پیدا کرد.
به طور نمونه به آخرین مصداقهای گزارش عملکرد در اجرای پروژههای شهری که نگاه میکنیم از موارد و عناوین و جزئیات مختلف سخن به میان آمده، اما اصلا از لفظ مدیریت پروژه و چگونگی به کارگیری آن در پروژهها مطلبی گفته نشده است.
این متخصص حوزه شهرسازی معتقد است: شهرداری مشهد کارنامه خوبی را در اجرای پروژههای مختلف شهری داشته است، اما ضعف این است که در مدیریت پروژهها نواقص و ایراداتی را میبینیم که مسکوت مانده است.
وی تأکید میکند: ما باید رویکرد استراتژیک را در مدیریت پروژههای شهری داشته باشیم. منظور از این رویکرد این است که مسائل و مشکلاتی که شهر مشهد دارد و این مسائل در آینده بحران خواهند شد، باید در اولویت برای مدیریت پروژهها دیده شود. نکته دیگری که کیوانلو به آن اشاره دارد، نقص حضور معاونت فرهنگی و اجتماعی در مسیر مدیریت پروژههای شهری است.
به گفته این پژوهشگر شهری، اکنون باید از بحثهای ساخت پروژهها بالاتر رفت و در کنار معاونت فنی و عمران، معاونت فرهنگی و اجتماعی به عنوان یک بخش مهم در مدیریت فرهنگی و اجتماعی پروژهها دیده شود.
سؤال این است که در ۱۵ سال گذشته واقعا کجای کار از مدیریت فرهنگی و اجتماعی در پروژههای شهری استفاده شده، جز اینکه این معاونت پشتیبان و پیاده کننده سلایق جناحها بوده است.
یا اینکه این معاونت در ارتقای فرهنگ شهروندی و در بحث جلب مشارکتهای مردمی برای اجرای پروژههای شهری چقدر موفق بوده است؟
کارکرد مدیریت فرهنگی و اجتماعی در این زمینهها چه بوده است؟ همه این سؤالها نقصها و ایرادات در مسیر اجرای پروژههای شهری را آشکار میکند؛ لذا باید در افق استراتژیک، مدیریت شهری به این مسائل در اجرای پروژههای شهری توجه کند.
وی پیشنهاد میدهد که در بحث توجه به مدیریت پروژههای فرهنگی و اجتماعی باید یک دفتر مدیریت پروژه تأسیس شود و این دفتر یک برنامه مشخص داشته باشد و در نهایت اثربخشی آن گزارش شود.