معصومه متین نژاد | شهرآرانیوز؛ «تا کمر داخل سطل زباله خم شدهاست و دنبال هرچیزی میگردد که بتوان آن را به پول نزدیک کرد.» هربار که چنین صحنهای را میبینم و مجبورم رو برگردانم و انگار نه انگار چیزی یا کسی را دیدهام، از درون خراش برمیدارم. بهجای آن وقتی میبینم کسی برای کمک به دیگری شتاب میکند، قلبم سرشار از محبت و لطافت میشود؛ حسهایی که به تجربه آنها را آموختهام و حتم دارم شما هم آنها را تجربه کردهاید. فکر میکنم این همان دلیلی باشد که ما آدمها، جدا از هر مذهب و مرام و مسلکی که داشته باشیم، برای انجام کارهای خیر و داوطلبانه پیشقدم میشویم. همین اثر و تأثیر روحی، شیوه درمانی بهنام عضویت در سازمانهای مردمنهاد را برای افراد میانسال در کشورهای غربی باب کرده است تا این افراد بتوانند از این راه به بخشی از نیازهای روحی و تعاملهای اجتماعیشان با دیگران پاسخ بدهند. کمک و گرهگشایی از مشکلات دیگران، موضوعی است که به گفته حجتالاسلام محمدهادی مشیری، استاد حوزه و دانشگاه و کارشناس مسائل دینی، پس از انجام واجبات، بالاترین میزان پاداش را دارد. زیرا فقط ناظر بر حل مشکلات دیگران نیست و به بخش مهمی از نیازهای درونی ما هم پاسخ میدهد؛ موضوعی که ما هم امروز قصد داریم بهمناسبت هفته «کار داوطلبانه و جهادی» و به کمک حجتالاسلام مشیری کمی دقیقتر به آن بپردازیم.
در میان احادیث و روایاتی که درباره احسان و کمک به دیگران وجود دارد، این حدیث از امامحسین (ع) را باید کاملترین جمله دراینباره دانست: «نیاز مردم به شما از نعمتهای الهی است. پس با آزار و منت، کفران نعمت نکنید که این وظیفه به دیگران محول خواهد شد.» وقتی صحبت از نعمت است، یعنی اولین کسی که از این خوان گسترده بهرهمند میشود، خود شخص است. این اتفاق از نظر روانشناختی چند اثر مهم دارد؛ کسی که به نیازمندی کمک میکند، خودش را توانمند و قوی میبیند. این حس، انرژی مثبتی را در او ایجاد میکند و اعتمادبهنفس و عزتنفسش را افزایش میدهد.
انجام کار خیر و نیک از آن کارهایی است که گاهی ریا و تظاهر در آن جایز دانسته شدهاست. چون تغییر مسیری که ایجاد میکند، گاهی تا چندسال و چندنسل هم ادامه پیدا میکند. درواقع ریا هرکار خوبی که دیده شود، نیست، بلکه به هرکار خوبی که شخص برای خودنمایی انجام دهد، گفته میشود. پس آشکارشدن کار خوب به قصد قربت، نهتنها عیب و ریا نیست، بلکه بسیار هم پسندیده و لازم است و سبب الگوسازی، فرهنگسازی، اصلاح و رشد جامعه میشود.
خداوند در قرآن کریم میفرماید: «به بندگان من که ایمان آوردهاند، بگو پیش از آنکه روزى بیاید که در آن نه معامله باشد و نه دوستى، نماز را به پا دارند و از آنچه روزیشان دادهایم، پنهان و آشکار انفاق کنند.» بنابراین اگر کسی آشکارا برای خدا اقدام به کار خوب کرد، مانند اینکه به نماز جماعت برود تا نماز و جماعت رونق بیابد یا آشکارا صدقه بدهد و هزینه مداوای درماندهای را بپردازد تا دیگران نیز به این امر خیر ترغیب شوند، کار بسیار پسندیدهای انجام دادهاست و پاداشی دوچندان خواهد داشت.
از نظر خیلیها کمک و کار خیر در محدوده مسائل اقتصادی خلاصه میشود. یعنی اگر فرد تمکن مالی نداشت، فارغ از هرچیزی است، درحالیکه امر خیر و داوطلبانه، نوع، اندازه و فرد نمیشناسد و میتواند در هر زمینه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی یا حتی فکری بگنجد. هدف بازکردن گره از مشکلات دیگران است تا خداوند هم از این طریق گره از مشکلات ما باز کند؛ چنانچه حدیث داریم: «کسی که در زمین رحم نکند، در آسمان در مقدراتش به او رحم نخواهد شد.» برای پیداکردن مسیر خیررسانی هم فقط کافی است کمی در اطرافمان کنکاش کنیم.
برای نمونه؛ لزومی ندارد ثروتمند و بی نیاز باشید تا بتوانید به دیگران کمک کنید. اگر هر کسی در حد توانش، حتی به اندازه یک اسکناس دوهزارتومانی، در کاری خیر سهیم شود، با مشارکتهای گسترده مردمی میتوان هر مشکلی را حل کرد.
هوا که سرد میشود، از میزان مراجعههای حضوری اهداکنندگان خون هم کاسته میشود. این در حالی است که میزان نیاز هم وطنانمان به این ماده حیاتبخش در مقایسه با ماههای پیش از آن تغییری نکرده است. پس تجربه نخستین اهدایتان را همین روزها رقم بزنید.
اگر سری به کمد لباس هایتان بزنید، چیزهای زیادی پیدا میکنید که در عین نو بودن، دیگر به دردتان نمیخورد یا سال هاست از آنها استفاده نمیکنید. جز لباس، پتو و وسایل گرمایشی هم میتواند گرمابخش زندگی نیازمندان باشد.
برای کمک به دیگران، همیشه نباید دستبهجیب شد. گاهی لازم است از هنر و تخصصی که دارید، مایه بگذارید. برای نمونه هفتهای چندساعت کاری را که بلدید و در تخصص شماست، مانند تعمیرات یا تدریس، صرف تأمین نیاز یک فرد بکنید.
خیلی وقتها کمکرسانی به دیگران خارج از توان ماست. مانند وقتی که شخصی وامی میخواهد و نیاز به ضامن کارمند دارد یا به مشکلی برخورده و به وکیل نیاز پیدا کرده است. درچنین مواقعی باید از اعتبار و آبرویمان مایه بگذاریم و مشکلش را حل کنیم.
خیلی وقتها نیاز نیست که بهدنبال نیازمند بگردیم تا مشکلش را حل کنیم، بلکه باید به دیگران کمک کنیم که نیازمند نشوند. برای نمونه، بهجای خرید از فروشگاههای بزرگ، از فروشگاهی خرید کنیم که مشتری ندارد و این موضوع بهزودی سبب ورشکستگی و بیکاری صاحبش خواهد شد.
درست است که پرکردن چالهها یا رفتوروب خیابان کار شهرداری است یا کارهایی مشابه آن، اما میتوان با داوطلبشدن برای انجام آنها، بهویژه وقتی مانعی جدی در مسیر زندگی عادی مردم هستند، به جمع زیادی کمک کرد. مانند هموارکردن پیادهروها یا زدن رمپ برای عبورومرور معلولان و سالخوردگان.
کاشت درخت افزونبر اینکه سبب تصفیه هوا میشود، جلوه زیبایی هم به محل سکونتمان میدهد. میتوان با کاشت یک یا چند درخت و نگهداری از آن، میراث ارزشمندی برای اهالی محل و نسلهای بعد از خود بهجا گذاشت.
لابد شنیدهاید که «دست خدا با جمع است.» کمکهای کم و ناچیز شما در زمینههای غیراقتصادی میتواند سبب انجام بسیاری از کارهای بزرگ و غیرممکن شود. پس سری به پایگاه بسیج یا نهادهای مردمی شهر و محلهتان بزنید. در این مکانها کارهای زیادی برای انجامدادن وجود دارد که گاهی از عهده خیلیها خارج است.