الهام مهدیزاده | شهرآرانیوز؛ «می شود تابوشکنی کنید؛ حداقل این بار. مگر نمیگویید روز پرستار برای شماست و هرچه دلتنگی دارید، بگویید. این بار نه میخواهیم از فداکاریهای جامعه پرستاری بنویسید، نه از رنج و غمی بنویسید که با شلوغی بیمارستانها و موجهای کرونا دیدیم. این بار کلیشه برعکس باشید و از بزرگواران متولی وزارت بهداشت و درمان، نهادهای نظارتی، سازمان بازرسی کشور، کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی و... این سؤال را بپرسید که چرا کار و خدمتی که پرستار ارائه میدهد به اسم پزشک ثبت میشود؟ بپرسید چرا ما را نادیده میگیرند؟»
با این جملاتی که میگوید، قرار میگذاریم این بار بدون تعارفات مرسوم حرف دل پرستاران را برای شنیدن مسئولان منعکس کنیم. میگوید: «حرف دل من، حرف دل همه پرستاران است. پس اسمی درج نکنید.» این گونه است که در خطوط پیش رو بدون ذکر نام پرستاران و بیمارستان محل خدمت آن ها، فقط از مشکلاتی گفته ایم که به زعم خودشان «گوش شنوایی برایشان نیست.»
از قدیمیهای این حرفه است و طی سالهای گذشته وعدههای زیادی را شنیده که محقق نشده است. میگوید: درد یکی دوتا نیست، اما یکی را میتوان به عنوان درد مشترک بیان کرد. یعنی اگر از هر پرستاری در هرجای کشور بپرسید، خواهد گفت «کار از ما، مبالغ ریالی برای پزشکان!»
او ادامه میدهد: درد است که من پرستار بخیه بزنم یا سونداژ وصل کنم، اما بعد همه این کارها به اسم پزشک ثبت شود و پول زحمتی که من و همکارانم میکشیم به جیب پزشک برود؟ این عدالت است؟
همین گلایه مشترک را یکی دیگر از پرستاران مشهدی با ذکر نمونه و مصداق این طور توضیح میدهد و میگوید: زمان تشریح وظایف که میشود میگویند: «بخیه زدن مگر کار پزشک است؟ لوله گذاری برای ترشحات ریه مگر کار پزشک است؟ آتل بندی دست وپا و...» حرفی نیست این کارها جزو خدماتی است که پرستاران باید ارائه دهند، اما اگر این موارد را کار پرستار میدانید، چرا اسم پزشک باید به عنوان فرد انجام دهنده ثبت شود؟
او اضافه میکند: ما فرمی داریم که خدمات ارائه شده به بیمار را برای درج در پرونده او ثبت میکنیم. یک بار خدمات بانداژ، بخیه و هر خدمت دیگری را که به بیمار داده بودیم، به اسم بیمارستان زدم. چند ساعت بعد پزشک با دیدن فرم و نام بیمارستان، تماس گرفت و معترض به من گفت: «فکر میکردم بعد سالها کارکردن تمام قوانین را میدانید. میدانید که این خدمات باید به اسم پزشک ثبت شود. فرم را فوری اصلاح کن.»
نکته دیگری که یکی از پرستاران به آن اشاره دارد، «درصدهای درآمدی است که پزشکان را مشتاق ثبت این خدمات میکند.» او که پرستار یکی از بیمارستانهای بزرگ مشهد است میگوید: این شاهکار وزارت بهداشت و درمان است که به درودیوار همه بیمارستانها زده اند که انجام خدمات پرستاری را به اسم پزشک بزنید.
او این درصدها را این طور تشریح میکند: هزینهای که بابت خدمات دهی پرستاران اخذ میشود، به این شکل سهم بندی میشود: پزشک ۶۵ درصد، سایر کارکنان ۲۵ درصد و بیمارستان ۱۰ درصد. با همین سهم بندی به سادگی متوجه میشود که چرا پزشکان در ثبت نام خود در فهرست خدمات پرستاری این همه مشتاق هستند.
یکی دیگر از پرستاران به سایر حوزههای درمانی اشاره دارد و معتقد است تعرفهها در حوزه دیگر درمانی مانند آزمایشگاهها این گونه نیست.
او میگوید: فقط در حوزه خدمات پرستاری است که چالش تعرفه وجود دارد.
او پرداخت سهم پرستاران از خدمات پرستاری را یک مطالبه اجتماعی بیان میکند و میگوید: مردم نیز برای این موضوع باید مطالبه گری کنند که چرا خدماتی را که پرستار ارائه میدهد باید با تعرفه پزشکی محاسبه شود تا آنها مجبور باشند هزینه خدمات پرستاری را که دریافت میکنند با تعرفه پزشکی پرداخت کنند؟
پرستاری دیگر شکایتش از وعدههایی است که به گفته او جز حرف هیچ نبوده و حاصلی برای آنها نداشته است. او میگوید: ما عادت کرده ایم نزدیک روز پرستار که میشود، مسئولان سراغمان بیایند و تبریک بگویند. قولهایی بدهند و آخر کار هم چند عکس یادگاری بگیرند و تمام.
او ادامه میدهد: همه چیز برای یک روز است و تمام میشود. بارها گفتیم یک پرستار توان رسیدگی به ۶ یا ۸ بیمار را ندارد. قول افزوده شدن نیرو دادند، اما فقط قول بود.
نظام پرداخت دیگر شکایت اوست که به قول خودش «داستانش مشخص است؛ داستانی پر از حرف وحدیث، چون چارچوب مشخصی ندارد.»
یکی دیگر از پرستاران مشهدی که عاشق پرستاری است، میگوید: آنچه میخواهم بگویم حرف دل جوانهای شاغل است. خطاب به بازرسی کل کشور میگویم چرا به فکر قراردادهای شرکتی نیستید؟
او ادامه میدهد: من پرستارم و مثل همکاران رسمی این حرفه، شیفتهای طولانی کاری دارم. مثل همکاران رسمی بالای سر بیمار بدحال میروم، اما در مقایسه با همکار رسمی حقوق من نصف است.
این پرستار میگوید: وقتی صدای پیامک واریز حقوقها میآید، به جای آنکه خوش حال باشیم غم سنگینی روی قلبمان میآید، چون ما همه یکسان کار میکنیم، اما ما نصف یک همکار رسمی حقوق میگیریم.
۳۰ آذرماه سال ۱۳۹۹ و روز پرستار رهبر معظم انقلاب محور اصلی را بر تعرفه گذاری خدمات پرستاری قرار داده و در تأکیداتی به مسئولان نظام خواستار اجرایی شدن تعرفه گذاری پرستاری شدند.
بخشی از سخنان معظم له برای اجرای تعرفه گذاری پرستاری ازاین قرار است؛ «آن طور که گفته اند موضوع تعرفه گذاری پرستاری از مدتها قبل به تصویب رسیده و اجرای آن به نفع پرستاران است. بااین حال تاکنون اجرایی نشده است. موضوع دیگر استخدام پرستاران است. من سه سال قبل به مسئولان محترم نظام گفتم که نظر به نیاز بیمارستانهای کشور و مطالبه کادر درمان، ۳۰ هزار پرستار استخدام شود. مسئولان مشکلاتی را طرح کردند. اخیرا اقداماتی شد، اما این موضوع باید با جدیت دنبال شود. باید به سمت وسویی برویم که پرستارها با خیال راحت کار کنند. خانوادههای آنان هم خاطرشان جمع باشد که جوان و همسرشان در مسیر خدمت خود به بیماران توفیقات بزرگی خواهند داشت.» عباس عبادی، معاون پرستاری وزارت بهداشت و درمان نیز دیروز خبری برای اجرای تعرفه گذاریها داده است.
او در آستانه روز پرستار گفته است: پس از فرمایشهای سال گذشته رهبر معظم انقلاب در روز پرستار، دولت و شورای عالی بیمه همراهی کردند و اوایل امسال مصوبات کامل شد و اجرای قانون تعرفه گذاری توسط معاون اول ریاست جمهوری کلید خورد. دراین باره اجرای قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری، فوق العاده خاص با ضریب ۳ و تبدیل وضعیت نیروهای پرستاری در حال پیگیری است.
او این را هم گفته است که در ۳ ماه پایان امسال اجرای قانون تعرفه گذاری را در صورت تأیید سایر دستگاههای ذی ربط خواهیم داشت. بودجه موردنیاز، حدود ۴ هزار میلیارد تومان در سال است.
از سال ۱۳۷۴ و با محوریت وزارت بهداشت وقت، حمایت از پزشکان با تغییر نظام سلامت و درمان کشور کلید خورد. علتش جلوگیری از مهاجرت پزشکان بود، همین طور میخواستند بیشتر خدمات دهی پزشکان را معطوف به بیمارستانها کنند، یعنی پزشک به جای معالجه بیمار در مطب خود، این کار را در بیمارستان انجام دهد. به همین دلیل امتیازات ویژهای برای پزشکان درنظر گرفته شد. نظام سلامت جدید در واقع از مدل آمریکایی خدمات سلامت و درمان موسوم به نظام تعرفه گذاری کالیفرنیا الگو گرفته بود. طبق این نظام، بیشتر خدمات بهداشتی و درمانی در قالب انواع و اقسام گوناگون تعرفهها تقسیم بندی شده بود و بار مالی ارائه خدمات درمانی نیز از دوش دولت برداشته شده و بر دوش مردم منتقل میشد.
براین اساس بود که روابط حقوقی و درآمدی در نظام سلامت کشور به سود پزشکان تغییر یافت تا جایی که حتی تعرفه خدماتی که خود پزشک نیز در ارائه آن نقش ندارد، به جیب پزشک سرازیر میشود.
از سال ۱۳۷۶ به بعد، بارها صحبت این بوده است که مقدار ۲۰ درصدی سهم سایر کارکنان (یا آنهایی که پزشک نیستند) افزایش یابد؛ باوجوداین و به رغم فراز و فرودهای بسیار تاکنون این موضوع اجرایی نشده است. شروع طرح تحول سلامت نیز نه تنها تغییری در این روابط نابرابر بین پزشکان و پرستاران ایجاد نکرد، بلکه از جهاتی دیگر آن را تشدید کرد، به طوری که در طرح تحول سلامت، بین ۳۰۰۰ تا ۷۰۰۰ نوع تعرفه برای پزشکان تعریف و به آنها تعلق گرفت، اما تقریبا هیچ نوع تعرفهای به پرستاران تعلق نگرفت.