شهرآرانیوز - نشست تخصصی «مبنا» با موضوع «نقش دانشجو در تحقق عدالت اجتماعی در اندیشه حضرت آیتا... العظمی خامنهای (مدظلهالعالی)» بههمت دفتر نمایندگی «حفظ و نشر آثار حضرت آیتا... العظمی خامنهای» در مشهد برگزار شد. در این نشست مجازی، حجتالاسلاموالمسلمین رستمی، رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، بهعنوان سخنران به بیان مطالبی پرداخت که درپی میآید.
در تعاریف عدالت اجتماعی آمده است که با هریک از افراد بهگونهای که شایسته است صحبت شود و در جایی قرار بگیرد که شایسته آن است. گاهی عدالت اجتماعی بهمعنای عدالت توزیعی اعم از ثروت و امتیازهایی که هست به شمار میرود و ممکن است اموری نیز عدالت اجتماعی را مخدوش کند و در مفهوم مقابل عدالت اجتماعی قرار بگیرد؛ رفتار خشونتآمیز، سلطههای جسمی و جنسی و بهرهکشیها و بهحاشیهراندنها و محرومکردنها از این جملهاند.
در پیشینه عدالت اجتماعی در غرب، نشانی از مفاهیم عدالت در نظریههای قرآنی و مفسران قرآن و ائمه اطهار (ع) و پیشوایان اسلام دیده نمیشود و طبیعی است که در نظام بیتوجه به مفهوم عدالت و با نگاه متفاوت به انسان، عدالت اجتماعی در زمان خودش مطرح نشود.
در تعالیم کتابهای مقدس هم گاهی ترویج نابرابری را میبینیم، چه برسد به تفکرات سیاسی که در حاکمیت حاکمان مغرب زمین نیز بوده است. در کتاب مقدس آمده است حضرت عیسی (ع) از جایی عبور میکرد و فردی غیریهودی از ایشان تقاضا کرد دختر بیمار ایشان را شفا دهد، اما ایشان در پاسخ گفت: من برای نجات بنیاسرائیل آمدهام و تو یهودی نیستی. آن فرد اصرار میکند و ایشان مثالی میزند و میگوید: آیا چوپانی را دیدهای که فرزندانش گرسنه باشند و به سگش غذا بدهد؟
این مقایسه در کتاب مقدس یهودیان که البته ما آن را تعبیر نبوی نمیدانیم، موردتوجه مسیحیت است. در این فضا و در این قالب، انتظار بروز و ظهور نظریه عدالت، تفکر بجایی نیست.
رنسانس و تفکیکی که برای کلیسا رخ میدهد و نشر تفکرات مادی، اندیشه عدالت را نیز مطرح میکند، اما در اسلام، عدالت یک مفهوم بنیادین دین است و درواقع یکی از موارد مقابله با اشراف در اسلام همین موضوع عدالت است.
اگر طیف بیشتر گروندگان به اسلام را نگاه کنید، میبینید چند گروه وزنشان غالب است؛ جوانان، بردگان و زنان و دراینمیان اشراف، قدرتمندان و حاکمان آخرین گروه هستند و دلیل آن، این است که پیامبر (ص) همه قواعد را بر هم میزند که نمونههای آن را در رفتار ایشان میبینیم؛ از سپردن فرماندهی سپاه به یک جوان گرفته تا تقسیم بیتالمال، تعیین ازدواجها، تعیین مسئولیتها و... بههمزدن نظام طبقاتی قبلی و امنیت در مخالفت با فرد حاکم و فرصتدادن به بروز استعدادها را میتوان در سیره پیامبر (ص) شاهد بود.
توصیههای فراوانی به حضرت علی (ع) در زمان امامت ایشان میشود که «فعلا از عدالت اجتماعی دست بردار و بعد از تثبیت حکومتت بهدنبال تحقق آن باش»، اما ایشان میفرماید: آیا میخواهید پیروزی را با ستم به زیردستان به دست بیاورم؟ این سیره امیرالمومنین (ع) از توزیع بیتالمال تا توزیع مناصب است.
در موضوع عدالت اجتماعی و تقسیم ثروتهای جامعه نیز حضرت میفرماید: اگر ثروتی بهناحق گرفته شده است، باید برگردد. این انگیزه اصلی اشراف جامعه برای مخالفت با حضرت علی (ع) است، ولی ایشان حاضر نمیشوند از عدالت دست بردارند.
نحوه مطالبه عدالت در رفتار ایشان، برگرفته از قرآن و سیره پیامبر (ص) است؛ در تعابیر ائمه اطهار (ع)، عدالت شیرینتر از شهد و مطلوبتر از کره و خوشبوتر از مشک ختن عنوان شده است.
در نظام اسلامی، عدالت بنیادیترین و اساس حکومت به شمار میرود و آنقدر مهم است که اگر اصل نظام به خطر بیفتد، نمیتوان آن را حذف کرد. گاهی تقدم عدالت بر مصلحت یا مصلحت بر عدالت، بهصورت انحرافی مطرح میشود؛ آنچه در سیره امیرالمومنین (ع) دیده میشود، به این معنا نیست که هر آنچه عدل تشخیص داده شد، موفق به اجرای آن شدند؛ یعنی مسائلی در جامعه رخ میدهد که گاهی ایشان در تزاحم امری را مهمتر از دیگر تشخیص میدهد. گاهی فردی، شری را انتخاب میکند تا از شر بدتری درامان بماند.
در قاعده قیام به قسط که ریشه آن عدالت اجتماعی است و پیامبران برای آن برگزیده شدهاند، آمده است که اصلا خود جامعه باید برای قسط قیام کند و اصل بعثت همه انبیا بر این بوده است که قسط بهمعنای عدالت اجتماعی و اقتصادی و... مستقر شود.
عدالت اجتماعی جزو آرمانهای بنیادین نظام است؛ یعنی در فضای شعارهای بنیادین انقلاب که رهبران مطالبه میکنند، عدالت وجود دارد. بعداز انقلاب اسلامی بسیاری از بیعدالتیها رفع شده است، از شکلگیری مناسبات قدرت تا امکانات و ثروت و شنیدهشدن آرای شهروندان و بهرهمندی از مواهب عمومی جامعه، ولی این به آن معنا نیست که ما عدالت اجتماعی را بهمعنای واقعی اجرا کردهایم، بلکه با آن خیلی فاصله داریم.
رهبر معظم انقلاب میفرمایند که اگر بویی از حکومت علی (ع) برده باشیم، کار بزرگی کردهایم و در همین راستا بعداز انقلاب هرجا انقلابی عمل کردیم، موفق شدیم و هرجا انقلابی عمل نکردیم، مثل بهرهمندی از امکانات تا دسترسی به منابع، درگیرشدن به برخی مصلحتسنجیها و... موفق نبودهایم.
پاشنه آشیل و بزنگاه مواجهه مردم با حکومت و حکمرانان، موضوع عدالت است؛ بیشاز آنچه مردم به مفاهیم دینداری و آزادی حساسیت داشته باشند، مفهوم عدالت مورد توجه است. مردم هرجا رانت و اشرافیت، قبیلهگرایی سیاسی و... را میبینند، واگرایی و دورشدن از حاکم اتفاق میافتد. امروزه علیرغم گامهای بزرگ انقلاب برای عدالت و توفیقات فراوان آن، وضع موجود با موضع مطلوب فاصله دارد.
رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب، عدالت و مبارزه با فساد را دو موضوع مهم عنوان میکنند. در گفتگوهای ایشان با جوانان، مطالبه ایشان در چند حوزه مطرح میشود. مطالبه ایشان، اول امیدواری و دوم ایجاد گفتمان ازجمله عدالت اجتماعی است و اینکه نقد باید سکه رایج مطالبات باشد. اگر این اتفاق بیفتد، شهروندان بهسمت عدالت سوق خواهند یافت. در اینمیان دانشجویان مشفق به دردمندان خواهند بود. اگر نقد تندی از جریان دانشجویی میبینیم، باید برطرف شود. این جریان صریح و منصف در نقد، بیشترین اهلیت را برای مطالبهگری در حوزه عدالت اجتماعی دارد.
دیگر نشستهای «مبنا»:
نشست تخصصی «مبنا» با موضوع کتاب و کتابخوانی در اندیشه رهبر معظم انقلاب برگزار شد
نشست تخصصی مبنا با موضوع کتاب و کتابخوانی در اندیشه رهبر معظم انقلاب برگزار شد