زمانی - منطقهیک بهدلیل مرکزیت آن، کتابفروشیهای بسیاری در دل خود جای داده است که وقتی پای درددل فروشندگانش بنشینی حرفهای زیادی برای گفتن دارند. حرفهایی که شنیدنش شاید خالی از لطف نباشد.
امید که تأثیرگذار باشد و مسئولان را به فکر چارهای بیندازد تا مشکلاتشان نیز مانند مشکلاتی که هر ساله در ایام کتاب و کتابخوانی ازسوی فروشندگان و ناشران بیان میشود به فراموشی سپرده نشود. براین اساس سری به کتابفروشیهای منطقه زدیم تا وضعیت چاپ و فروش کتاب را از زبان خودشان جویا شویم.
حضور کمرنگ ناشران در نمایشگاه کتاب
در ابتدا مهمان فروشندهای دلسوز در یک کتابفروشی کوچک در محله سناباد میشویم. علی نعیمی از سال ۵۶ فعالیت در حوزه کتاب را شروع کرده و پس از مدت کوتاهی کار در زمینه نشر، اکنون به فروش کتاب میپردازد. او به سابقه کاری خود اشاره میکند و میگوید: ۶۵ سال دارم و در این محله علاوهبر کسب سکونت دارم. پس از فوت دکتر شریعتی به توصیه دوستان و علاقهای که به ایشان داشتم، مغازه پدرم در خیابان امامرضا (ع) را که خواربارفروشی بود به کتابفروشی تبدیل کردم و از آنزمان تاکنون در این حرفه مشغول به کار هستم. چندین سال است که به این مکان آمده و مغازه خود را در این محله و در کنار دانشگاه که حال و هوای زندهای دارد راهاندازی کردهام. در ابتدا نیز وضعیت کتاب خیلی مساعد نبود، اما در سال ۷۶ وضعیت بسیار خوبی پیدا کرد طوریکه همکاران من نیز با من در این موضوع اشتراک نظر دارند. آنزمان ناشران فروش خوبی داشتند. ضمن اینکه مطالعه کتاب نیز طرفداران زیادی داشت. اما اکنون با شرایط خوبی روبهرو نیستیم. قیمت کتابها بسیار زیاد است و نمیتوان چند جلد را خرید، زیرا اگر جلدی به فروش نرسد برای فروشنده کتاب ضرر به حساب میآید. کارکردن در کنار یک دانشگاه شاید به نظر فروش خوبی را به همراه داشته باشد، اما در واقع اینطور نیست، زیرا قیمت زیاد کاغذها قیمت کتابها را بسیار افزایش داده است و دیگر دانشجو به خرید کتاب غیردرسی رغبت چندانی ندارد. درحال حاضر تقاضای بیشتر دانشجویان کتابهای درسی است و من نمیتوانم این نیاز را برطرف کنم. در گذشته در این مغازه کتابهای درسی را میفروختم، اما اکنون به دلیل قیمت زیاد کتابها نمیتوانم آنها را بخرم. ضمن اینکه اگر تمام آنها به فروش نرسد دیگر ارزشی نخواهند داشت. او ادامه میدهد: گاهی قیمت یک کتاب از انتشارات مختلف متفاوت است و در بازار با قیمتهای چندگانه روبهرو هستیم. دلیل اصلی این موضوع مشخص نیست و شاید کاغذ، جلد، صفحهآرایی، مؤلف و... در نحوه قیمتگذاری دخیل باشند، اما باید این موضوع مدیریت شود. کما اینکه در گذشته با چنین چیزی روبهرو نبودهایم، اما اکنون این مشکل به چشم میخورد. متأسفانه کتابهای زرد در حال چاپشدن است و در بازار هم با تخفیف زیاد عرضه میشود. از این موضوع تمام خوانندگان اطلاع ندارند و بیشتر مشتریها به دنبال کتاب با قیمت ارزانتر هستند. براین اساس اینکار باید ساماندهی شود و نظارت دقیقی بر آن انجام شود. نعیمی از وضعیت نمایشگاه برگزارشده کتاب در مشهد نیز گله دارد و میگوید: نمایشگاه کتاب امسال وضعیت خوبی نداشت و استقبال مردم و همچنین ناشران دیگر مانند گذشته نیست. این موضوع ناامیدکننده است و باید چارهای برای آن اندیشید. درحال حاضر به دلیل علاقهام به کتاب در این حرفه فعالیت دارم، اما اگر شرایط به شکل کنونی ادامه داشته باشد اینکار را تا دو سال دیگر ادامه میدهم و درنهایت آن را رها میکنم همانطور که بسیاری از فروشندگان از کارشان کنارهگیری کردند. برای رفع این مشکل بهترین کار این است که قیمت کاغذ و درنتیجه کتاب مانند گذشته شود تا اینگونه بهتر بتوانیم کتابهایی تحت مجوز اداره ارشاد اسلامی را به دست خوانندگان برسانیم. این کتابفروش توصیهای نیز دارد و بیان میکند: از نظر من کتاب بهطور کاغذی و در دست گرفتن آن بهتر از خواندن کتاب در فضای مجازی است و اینگونه بهتر میتوان با کتاب انس گرفت. همچنین یکی از مواردی که بر حافظه تأثیرگذار است کتاب و مطالعهکردن است. درواقع مطالعهکردن ذهن را فعال میکند و فردی که بخواند به این درک خواهد رسید که چه چیزی را بخواند و چه مطلبی را نخواند و دانستن چه چیزهایی در جامعه مفید است.
گرانی کاغذ
به یک کتابفروشی تخصصی کودک و نوجوان در منطقه میرویم. مشکلات چاپ و فروش گریبانگیر کتابهای حوزه کودک و نوجوان نیز شده است که گرچه موضوعات متنوعی دارد، اما قیمتهای بسیار گران آن اجازه خرید را از خواننده میگیرد. مسئول این فروشگاه نیز با ما همعقیده است و میگوید: این کتابفروشی از سال ۵۹ تأسیس شده است و اکنون دارای ۳ شعبه در ۳ نقطه شهر است. مشتریها وقتی به اینجا میآیند ابتدا قیمت کتاب را نگاه میکنند و اگر هزینه زیادی داشته باشد آن را در قفسه میگذارند و از آن عبور میکنند. با اینکه امروزه نسبت به گذشته کتابهای حوزه کودک و نوجوان به تعداد زیاد و موضوعات متنوع به چاپ رسیده است، اما افزایش قیمتهای آن با سرعت زیادی ادامه دارد و قیمت کتاب چند برابر شده است به همین دلیل والدین ترجیح میدهند که از خرید آن چشمپوشی کنند. از طرف دیگر کتابهایی که به صورت مجموعهای است نیز قیمت زیادی دارند و خانواده به خرید یک جلد از آن اکتفا میکند، زیرا به دلیل قیمت گران آن، کتاب را در اولویت خرید برای فرزند خود نمیدانند درحالیکه کتاب بهویژه در زمینه تخصصی و علمی جزو نیازهای اولیه کودکان است و باید به آن توجه شود. همچنین در حوزه ارتباطات اجتماعی که در تربیت کودکان و نوجوانان تأثیرگذار است کتابهای بسیارخوبی به چاپ رسیده است که متأسفانه به آنها هم بهدلیل قیمت زیاد اهمیت داده نمیشود. ضمن اینکه کتابهای حوزه تربیت فرزندان که خواندن آن برای والدین ضرورت دارد هم خریداری نمیشود. وی ادامه میدهد: در کتابخانهها نیز کتابهای بهروز و جدیدی وجود ندارد در صورتیکه کودکان به کتابهای جدید نیاز دارند. بچهها به کتابخواندن علاقهمند هستند و نباید این موضوع را نادیده گرفت. متأسفانه در حال حاضر مدارس نیز در خرید کتاب فقط به یک جلد اکتفا میکنند با آنکه یک جلد کتاب جوابگوی یک مدرسه و چندین دانشآموز نخواهد بود؛ بنابراین در حوزه کتاب بهویژه کتاب کودک و نوجوان باید تدابیری اندیشید و فضایی با کتابهای بهروز برای کتابخوانی در نظر گرفت تا در این وضعیت دسترسی کودکان و نوجوانان به کتاب مهیا شود. این فروشنده که ۱۰ سال سابقه فعالیت در حوزه کتاب دارد، میگوید: مشتریان اینجا که بیشتر محلی هستند در گذشته استقبال بیشتری از کتاب میکردند، اما اکنون فروش کتاب از رونق افتاده است و مشتریان هزینهای برای کتابهای گران نمیپردازند و البته حق هم دارند، زیرا قیمتها بسیار گران است. در گذشته هر ۳ ماه کتابهای جدید را میخریدم، اما در شرایط کنونی هر ۶ ماه یا در زمان طولانیتر میتوانیم کتابی تهیه کنیم و این روند اگر ادامه یابد شهروندان از کتاب و کتابخوانی فاصله خواهند گرفت.
فضای مجازی
به کتابفروشی دیگری میرویم که در کنار کتابهای عمومی به فروش کتابهای تخصصی نیز میپردازد. او نیز از شرایط حاضر رضایت کافی ندارد و در اینباره اظهار میکند: در گذشته فروش کتاب و همچنین مطالب درون آن وضعیت بهتری داشت. ما در گذشته کتابهایی که افراد متقاضی آن بودند و در کتابفروشی ما وجود نداشت، سفارش داده و برایشان تهیه میکردیم، اما اکنون تعداد سفارش کتاب کم است و عرضه آن به مشتری زمانبر است. از طرف دیگر اگر بخواهیم چندین جلد کتاب تهیه کنیم امکان فروشنرفتن بعضی از آنها وجود دارد که این موضوع به نفع فروشنده نخواهد بود. طی دو سال گذشته قیمت کاغذ ۵ برابر شده است و درنتیجه قیمت کتابها نیز ۳ برابر یا بیشتر شده است. اواخر دهه ۷۰ گرچه مردم اولویتهای دیگری برای خرید داشتند، اما شرایط اقتصادی مطلوبتر و مناسبتری برقرار بود و به همین دلیل وضعیت کتاب نیز بهتر از شرایط کنونی بود.
وی ادامه میدهد: بیشتر همکاران حوزه کتاب میگویند فضای مجازی رقیب کتابهای چاپی شده است و به همین دلیل افراد رغبت زیادی به خرید کتاب ندارند. گرچه نمیتوان این حرف را نادیده گرفت، اما باوجوداین هنوز ناشرانی فعالیت دارند که کتاب در تیراژ بالا چاپ میکنند. علاوهبر این در حوزه نشر افرادی حضور دارند که متخصص این امر نیستند، اما فعالیت میکنند یا ترجمه نمیدانند، اما کتاب را ترجمه میکنند. به همین دلیل بیشتر ترجمه کتابها شبیه یکدیگر است. ترجمهکردن کتاب آن اندازه آسان شده است که وقتی یک کتاب ترجمه میشود، دو ماه بعد انتشارات دیگر همان کتاب را ترجمه میکند. این مشکل به این دلیل است که برخی ناشران اخلاق حرفهای را رعایت نمیکنند و به منفعت جمعی توجهی ندارند و فقط منفعت شخصی خود را درنظر میگیرند درحالیکه از این حوزه که ادب و فرهنگ است، انتظار بیشتری میرود. درگذشته چاپ کتاب از چندین مرحله و فیلتر عبور میکرد و یک مطلب چند بار مورد نقد قرار میگرفت، اما اکنون چاپ کتاب به آسانی انجام میشود و به همین دلیل کتابهای نامناسب به لحاظ محتوایی در بازار به چشم میخورد و براین مسئله نیز باید نظارت جدیتری شود. او از طرحهای تخفیفاتی کتاب نیز گله دارد و میگوید: در حال حاضر برنامههایی در این حوزه نیز وجود دارد که مناسب نیست. طرحهای تخفیفاتی کتاب به اعتقاد من برای فروشنده و ناشر مناسب نیست. مردم وقتی به یک رستوران و اغذیهفروشی میروند مبلغ زیادی را پرداخت میکنند و درخواست هیچگونه تخفیفی از فروشنده ندارند، اما زمانیکه برای خرید یک کتاب به کتابفروشی میروند متقاضی تخفیف هستند. در واقع جامعه انتظار دارد در مقابل تجربه و دانشی که در اختیارش گذاشته میشود از تخفیف برخوردار شود و آن را با کمترین هزینه دریافت کند که این نگاه صحیح نیست؛ بنابراین ابتدا باید این نگاه و تفکر تغییر یابد و افراد بدانند ارزش دانستن زیاد است. بسیاری از فعالان در این زمینه با ارائه طرحهای تخفیفاتی و حتی برگزاری نمایشگاه کتاب با وضعیت کنونی مخالف هستند. به نظر یکی از مشکلات اساسی کتاب در کشور ما برگزاری نمایشگاه کتاب به شکل حاضر است، زیرا در تمام نمایشگاههای دنیا خریدی صورت نمیگیرد و نمایشگاه جایی برای نمایش آثار، معرفی محصولات، کشف تواناییها و استعدادها، اخذ قرارداد و... است. در واقع در نمایشگاه باید با نویسندگان و مترجمان جدید و جوان آشنا شد، اما آنچه در کشور ما وجود دارد، این است که با برگزاری نمایشگاه دسترسی مستقیم برای فرد کتابخوان فراهم میشود درحالیکه چنین امکانی در فضای مجازی و خرید مجازی کتاب به وجود آمده است. به این ترتیب برگزاری نمایشگاه بهگونهای که اکنون وجود دارد، خوب نیست. این موضوع را بهراحتی میتوان در استقبال بیشتر مردم از غرفههای تنقلات و خوراکی در نمایشگاه کتاب دید. با کمی دقت در وضعیت فروش و خروجی غرفههای جانبی متوجه خواهیم شد که در اجرای این طرح موفق نبودهایم. وی میافزاید: در برنامههای تلویزیونی نیز به مطالعه و کتاب توجه زیادی نمیشود و بهندرت پیش میآید که به این موضوع اشارهای شود. درحالیکه باید با تبلیغات به ترویج فرهنگ کتابخوانی کمک کنیم و در برنامههای تلویزیونی نشان دهیم که کتابخواندن خوب و مفید است و افراد موفق با مطالعهکردن به موفقیت رسیدهاند. آنچه باید به آن توجه داشت، این است که در هر کتاب تجربه فرد دیگری بیان شده است و ما با خواندن آن میتوانیم بهراحتی از تجربه فرد دیگر استفاده کنیم، اما رسانهها کمتر به این موضوع میپردازند درحالیکه اهمیت زیادی دارد. در گذشته در حوزه دانستن و آگاهی، تبلیغات بسیاری میشد، اما اکنون بر توانستن تأکید میشود. در صورتیکه ما تا ندانیم هرگز نخواهیم توانست. براین اساس تبلیغات در این حوزه باید بیشتر شود و آگاهی مردم به این موضوع نیز افزایش یابد.
چاپ آسان کتاب
یکی دیگر از فروشندگان کتاب منطقه هم دل پردردی دارد و میگوید: در حال حاضر دو موضوع مهم و ناراحتکننده در حوزه کتاب وجود دارد که جای بسی نگرانی است. مدتی است که کتابفروشانی پیاده با کیفی پر از کتاب به مکانها و مؤسسات و حتی منازل افراد مراجعه میکنند و به فروش کتاب میپردازند. این موضوع میتواند ضربه بزرگی به کتابفروشیها و فروش آنها بزند، زیرا اگر فردی بخواهد بدون مراجعه به کتابفروشی کتابی را بخرد میتواند به سایتهای اینترنتی مراجعه کرده و خرید اینترنتی داشته باشد. از طرف دیگر چاپ کتاب در حال حاضر بهراحتی انجام میشود و تعداد ناشران نیز افزایش یافته است. با توجه به این موضوع بهراحتی میتوان نوشت، ترجمه کرد و درنهایت کتابی را به چاپ رساند. شرایط بهگونهای شده است که هر فردی که مطلبی مینویسد میخواهد آن را چاپ کند بدون آنکه اصول لازم در آن رعایت شده باشد و مطلب مناسبی باشد. بارها دانشجویان به ما مراجعه میکنند که پایاننامههایشان را در قالب کتاب برایشان به چاپ برسانیم یا انتظار دارند که پایاننامههایی را که چاپ کردهاند ما بفروشیم. درحالیکه تمام مطالب ارزش چاپشدن و خواندهشدن ندارد. براین اساس باید نظارت دقیقی بر این مشکلات شود تا شاهد رخدادن اتفاقات بد در آینده نباشیم.
بازار متروکه
بازار گلستان کتاب نیز در منطقه یک واقع شده است بازاری که مدتهاست دیگر از کتابش خبری نیست و تعداد فعالان کتاب در آنجا به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد. قدسی که سالهاست کافه کتابی را مدیریت میکند در گفتگو با ما بیان میکند: در این کافهکتاب، کافه و کتابفروشی هر دو یکدیگر را تقویت کردهاند. ما نیز سعی کردهایم اینجا را به یک مکان و پاتوق فرهنگی تبدیل کنیم. درحال حاضر قیمت کتابها با افزایش بسیار زیادی روبهرو است و تمام افراد توان خرید کتاب را ندارند. اما آنچه وضعیت این مکان را نامناسب کرده است وضعیت بازار است. وی میافزاید: متأسفانه ۸ ماه است که بازار به جایی متروکه تبدیل شده است و در حال حاضر تعداد بسیار کمی دراین محل فعالیت داریم. مشکل این بخش میتوانست با ورود کمی جدیتر مسئولان برطرف شود و این فضا مهمترین قسمت فرهنگی شهر باشد، اما موقعیت مکانی اینجا رها شده است و تمام فروشندگان کتاب و فعالان فرهنگی از اینجا نقل مکان کردهاند. همه چیز رها شده است و برای ما نیز رمقی نمانده است، زیرا این فضا شرایط بدی را ایجاد کرده است درحالیکه این مکان ظرفیت ویژهای دارد و با پرداخت هزینه مقاومسازی میتواند گذر فرهنگی بسیار خوبی در شهر باشد و این امر نیازمند دلسوزی مسئولان است.
کتاب را باید ورق زد
به یکی دیگر از انتشاراتیهای فعال منطقه میرویم. متاسفانه آنها نیز از وضعیت کنونی رضایت ندارند. یکی از مسئولان آنجا میگوید: ناشرانی که از یارانه کاغذ برخوردار هستند شرایط بهتر و متعادلتری نسبت به ناشران دیگر دارند و ما که بهطور شخصی کار میکنیم با گرانی کاغذ روبهرو هستیم در نتیجه با هزینه زیادی تولید خواهیم داشت. برای مثال کتاب کودکی که به قیمت ۲۰۰۰ تومان تمام شده است اکنون باید به قیمت ۸۰۰۰ تومان ارائه شود و این میزان اختلاف زیاد است و کار ما را که نهتنها ناشر بلکه عرضهکننده نیز هستیم سخت میکند. در حال حاضر علاوه بر کاغذهای وارداتی، کاغذهای داخل کشور نیز گران شده و بر چاپ و نشر کتاب تأثیر گذاشته است طوری که از یک چاپ تا چاپ بعدی اختلاف قیمت زیادی وجود دارد. درنتیجه مشتری نیز به طور ناگهانی با قیمت بالایی روبهرو میشود و در صورت نبود ضرورت از خرید کتاب منصرف میشود.
گرچه کتابهای قدیم باید با قیمت روی جلد به فروش برسد، اما برخی همکاران در این حوزه به ناچار برچسب قیمت جدید را بر روی کتابها میزنند و این موضوع دلیل دیگری بر انصراف از خرید مشتری شده است که البته هر یک از فروشندگان دلایل خاص خود از جمله بالا بودن اجاره مغازه یا افزایش هزینههای چاپ بعدی را نیز دارند. به هرحال هیچ ناشر و فروشندهای دوست ندارد قیمت کتابها افزایش داشته باشد. او ادامه میدهد: در حال حاضر کتابهای درسی نیز قیمت زیادی دارند و بیشتر محصلان و افراد پشتکنکوری مجبور به خرید آن هستند. این موضوع بر قیمت کتابهای دیگر نیز تأثیر گذاشته است، زیرا کتاب کمکدرسی مدتدار است و پس از گذشت زمان ارزشی نخواهد داشت، اما از ارزش یک کتاب غیر کمکدرسی هیچگاه کاسته نخواهد شد. این مسئول فروشگاه درباره طرحهای تخفیفی کتاب نیز میگوید: اینکار برای ناشر و فروشنده منفعتی ندارد و بیشتر برای خواننده کتاب منفعت خواهد داشت. تخفیفاتی که در نمایشگاه کتاب نیز گذاشته میشود، دیگر مانند گذشته نیست و ناشر درنهایت میتواند ۱۰ تا ۱۵ درصد تخفیف دهد و از این میزان بیشتر برایش صرف نخواهد کرد.
او همچنین به دستفروشان کتاب اشاره میکند و ادامه میدهد: یک سال است که افرادی به ما و مکانهای مختلف مراجعه میکنند و کتابهایی را که در کیف خود میگذارند با تخفیف زیاد میفروشند. بیشتر آن کتابها توسط ناشران غیرمعتبر به چاپ رسیده است و این موضوع ضربه بدی به انتشارات کشور میزند. متأسفانه در حال حاضر ناشران زیادی فعالیت دارند و برخی از آنها فقط چاپ برایشان اهمیت دارد و به همین دلیل نظارت خاصی بر ترجمههای آن نمیشود.
برخی خوانندگان نیز در ابتدای خرید به مترجم و ناشر توجهی ندارند و کتابی را که قیمت کمتری داشته باشد، میخرند.
همچنین برگزاری نمایشگاه کتاب به شکل کنونی برای ناشر سوددهی ندارد و با این کار فقط در زمینه فرهنگ کتابخوانی قدمی برداشته شده است. بازار کتاب گلستان نیز باید دوباره شروع به کار کند تا وضعیت فروش کتاب در مشهد رونق بگیرد و مخاطبان هم بدانند مکانی در شهر وجود دارد که کتابهای موردنظرشان را میتوانند از آنجا تهیه کنند. آنچه نباید فراموش کرد این است که کتاب را باید در دست گرفت و آن را ورق زد، زیرا ورقزدن آن حس دیگری دارد و به اعتقاد من کتاب صوتی و اینترنتی هیچگاه جای کتاب کاغذی را نخواهد گرفت. ضمن اینکه کتاب کاغذی ماندگارتر است. از طرف دیگر برگزاری مسابقات کتابخوانی میتواند در ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی تأثیرگذار باشد کمااینکه مسابقاتی که تاکنون برگزار شده است برخلاف تصور اولیه با استقبال خوب شهروندان همراه بوده است.