جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد مراسم گرامیداشت مقام «کتاب، کتابخوانی و کتابدار» در مشهد برگزار شد (۳۰ آبان ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

‌درباره حضرت آیت‌ا... محمد واعظ‌زاده | می‌نگنجد بحر اندر کوزه‌ای

  • کد خبر: ۹۳۱۵۷
  • ۰۲ دی ۱۴۰۰ - ۱۲:۰۷
‌درباره حضرت آیت‌ا... محمد واعظ‌زاده | می‌نگنجد بحر اندر کوزه‌ای
نوشتن از شخصیت علامه، محقق، مفسر، فقیه و متفکر مرحوم حضرت آیت‌ا... واعظ‌زاده بسیار دشوار است و در واقع، مصداق همین جمله ادبی است که «می‌نگنجد بحر اندر کوزه‌ای».

دکتر محمدعلی مهدوی راد-عضو هیئت علمی دانشگاه تهران | شهرآرانیوز - نوشتن از شخصیت علامه، محقق، مفسر، فقیه و متفکر مرحوم حضرت آیت‌ا... واعظ‌زاده بسیار دشوار است و در واقع، مصداق همین جمله ادبی است که «می‌نگنجد بحر اندر کوزه‌ای».

نخستین مواجهه فکری‌ام با شخصیت این بزرگوار، سلسله مقالاتی بود که در آن‌ها سفرنامه‌هایش به لبنان، الجزایر، مصر و سوریه را می‌نوشت. بعد‌ها به خود ایشان هم تأکید کردم که این‌ها را به کتاب تبدیل کنید که بسیار مفید است. آنچه این مقالات را برایم جالب و جذاب کرده بود، زاویه نگاه ایشان به جهان اسلام و تفکر در جهان اسلام بود. به نظرم، آقای واعظ‌زاده تمدن اسلامی را با عنوان تمدن اسلامی، خوب می‌فهمید و خوانش آن مرحوم از مجموعه آموزه‌های دین یک خوانش تمدن اسلامی بود که با مذهب، مسلک و زاویه‌های نگاه برش نمی‌خورد که خود این نگاه و موضع در نگاه بنده مسئله خیلی مهمی است. حتی در مورد قضاوت ایشان نسبت به شخصیت‌ها نیز همین نگاه جریان داشت.

ایشان در بحث بسیار آزاداندیش بود، به این دلیل که مرز‌ها را درمی‌نوردید. از این روی، در نوشته‌هایش از منابع مکتوبی استفاده و به کتاب‌هایی مراجعه می‌کرد که انسان فکرش را نمی‌کرد شخصیتی در حد آقای واعظ‌زاده به این کتاب‌ها مراجعه کند. همین‌جا این نکته را بگویم که یکی از وجوه ضعف نوشته‌های عمومی کمی پایین‌تر از سطح تخصصی علما و استادان، نداشتن مطالعه نوشته‌های جدید و زاویه دید نو است.

نگاه‌های نو شاید برای شخصیت‌های بزرگ مطلب نداشته باشد، اما کمک‌کننده است. در میان شخصیت‌های بزرگ معاصر که با آن‌هابرخورد و گفتگو داشته‌ام، فقط ۲ نفر، آقای معرفت و آقای واعظ‌زاده، را دیده‌ام که این‌چنین ویژگی‌ای داشته‌اند. درباره آقای معرفت باید بگویم که ایشان حتی گاهی به دانشجوی ارشدش می‌گفت که من درباره فلان موضوع دارم کار می‌کنم. شما مطلب تازه‌ای در این مورد ندیده‌ای؟ این منش‌ها خیلی مهم است.

درباره آقای واعظ‌زاده هم این را بگویم که شاید بخت یاری جامعه یا نابخت‌یاری ایشان بود که به دانشگاه رفت وگرنه با قاطعیت می‌گویم که ایشان از هیچ‌کس از مراجع موجود هیچ‌چیز در زمینه فقه کم نداشت.

برای گفتن این مطلب یا خوانده شدن آن از قول بنده هم از هیچ‌کس ابایی ندارم. بنده در حوزه بزرگ شده‌ام. درس مراجع بزرگ هم رفته‌ام که خیلی هم احترامشان دارم. دستشان را هم می‌بوسم، اما اعتقادم این است. فراوان با ایشان به بحث نشسته بودم که البته غالب آن گفتگو‌ها بحث‌های حدیثی و قرآنی بود، ولی وقتی در فقه بحثی پیش می‌آمد، تبحر خاصی داشت. شما می‌دانید که ایشان نقش بسیار مهمی در تألیف «جامع الاحادیث» شیعه داشت. البته خود ایشان هم در مجله حوزه در ویژه‌نامه آقای بروجردی این نکته را فرموده است.

حضور ذهن او درباره مطالب خیلی عجیب بود. استاد پس از دوری طولانی از مسائل فقهی و اصولی به معنای خاص، یعنی تدریس کفایه یا مکاسب یا درس خارج، وقتی مسائل فقهی پیش می‌آمد، استحضار ذهنی ایشان به قدری خوب و نواندیشانه بود که انسان را به تعجب وامی‌داشت.

زمانی در سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی متون درسی (سمت) -هنوز گروه‌های فقه، اصول، قرآن، حدیث و تاریخ از هم جدا نشده بودند- بنده با آقای احمدی، مرحوم آقای گرجی، آقای حجتی و آقای واعظ‌زاده بودم. در یکی از جلسه‌ها بحثی درباره تاریخ فقه و فق‌ها و جریان‌شناسی و تطورات دیدگاه‌های فقهی در جهان اسلام شد. در این جلسه وقتی که سخن به فقه و فقاهت رسید، عالم بسیار بزرگواری همان حرف خیلی معروفی را که این‌ها (اهل‌سنت) حصر اجتهاد دارند و اجتهاد را در همان ۴ تا بسته‌اند و تحولی و تطوری در اجتهادشان وجود ندارد و ... مطرح کرد و می‌خواست به همان صورت این بحث بسته شود. بنده خیلی با احترام عرض کردم که این‌طور نیست.

در همین کنفرانس اسلامی، در بخش مربوط به مسائل فقهی که اتفاقا ایران هم حضور دارد و آقای تسخیری سال‌های بسیاری در آن شرکت کرده است، بحث‌های نو بسیار زیادی مطرح می‌شود و در این بحث‌ها اجتهاد‌های درخور توجهی دارند. برای مثال، الان به گستردگی در بحثی به نام شان نزول که همان حوادث واقعی ماست کتاب دارند و «مقاصدالشریعه» که شاطبی مطرح کرده است، در حال حاضر در حوزه مطالعات این‌ها بسیار گسترده است.

حتی گفتم همین عربستانی‌ها که در بحث‌های کلامی هنوز هم مانند قرن چهارم لنگ می‌زنند و هنوز در دانشگاه مدینه کتاب ابن‌خزیمه را درس می‌دهند، در حوزه مطالعات فقهی متفاوت عمل کرده اند و به‌تازگی کتاب‌های زیادی در فقه نوازل و مقاصد شریعت نوشته‌اند. برخی از بزرگواران حرف بنده را در این باره نپذیرفتند، اما آقای واعظ‌زاده با احترام بسیار به آن بزرگواران دیگر گفت که آنچه آقای مهدوی می‌گوید درست است. استاد با مطالعه کتاب‌ها می‌گوید، ولی من به صورت حضوری این‌ها را دیده‌ام.

بنده به کشور‌های متعدد سفر کرده، در بسیاری از بحث‌های این‌ها شرکت کرده و با ایشان به بحث نشسته‌ام. امروز به دلیل تحولاتی که جامعه را بر آن‌ها تحمیل کرده است، گشودن باب اجتهاد در جهان اهل‌سنت بسیار جدی است. بیش از این هم اصرار نکردند و در همین حد مسئله را بستند، چون این بزرگوار بسیار مؤدب بود. بار‌ها اتفاق افتاد که عالمی -یا در حد ایشان بود یا نه- موضوعی را در جلسه مطرح می‌کرد که با دیدگاه ایشان موافق نبود. ایشان گاهی سکوت می‌کرد و اصلا حرفی نمی‌زد. گاهی هم که می‌خواست اظهار مخالفت کند، در نهایت احتیاط، با عباراتی، چون «شاید» و «امکان دارد» بیان می‌کرد.

وقتی از آن جلسه بیرون آمدیم، با تندی گفتم: بعضی از آقایان ما در ۳۰۰ سال قبل فکر می‌کنند. ایشان فرمود: نه، بالأخره هر کسی یک طور است. خیلی با نهایت احترام خواست جلو جوان‌بازی من را بگیرد. منظور این است که ایشان دارای اطلاعات زیادی بود و شخصیت فراملی، فرامذهبی، فراایرانی، فراکشوری، فراانقلابی و ورای خیلی چیز‌ها دیگر داشت.

مرحوم واعظ‌زاده بار‌ها به من می‌گفت در آفریقا بیش از ده‌ها هزار بلکه میلیون‌ها سنی سید و صوفی عارف داریم که نگاه این‌ها به اهل‌بیت گاهی از نگاه ما محبت‌آمیزتر است. این‌ها برای ما نیرو‌های بالقوه عظیمی هستند که اگر بتوانیم با ایشان درست رفتار کنیم، عالم تشیع و جایگاه تشیع در موقعیت دیگر قرار می‌گیرد. زمانی با یکی از فضلای بسیار مهم یکی از کشور‌هایی که با وهابیت خیلی مشکل دارند گفتگو می‌کردم.

ایشان می‌گفت: شما دامنه دعوایتان را خیلی گسترده کرده‌اید. ما که با هم مشکلی نداریم. این نکات را آقای واعظ‌زاده می‌فهمید، چون یک مجتهد، فقیه، قرآن‌شناس و حدیث‌شناس مسلم بود و این‌ها را با مبانی فکری‌اش پیش می‌برد. یعنی این‌طور نبود که فقط برای نگاه اجتماعی یا سیاسی که، چون الان تشیع یک حکومت و پایگاه سیاسی پیدا کرده است پس باید تعاملات داشته باشد. البته این‌ها خیلی مهم و درخور توجه است، ولی ایشان برای این‌ها مبانی فکری و اعتقادی داشت. خیلی جا‌ها هم حرف‌های خاصی داشت که الان نمی‌توان گفت.

برای مثال، یک صحبت دوساعته درباره سلیم‌بن‌قیس داشتیم که نکته‌های بسیار درخور توجهی داشتند. به بنده فرمود: من از زمان درس‌های آقای بروجردی به شخصیت سلیم حساس شدم؛ بنابراین دفتری جداگانه برای سلیم درست کردم که اگر آن یادداشت‌ها را تقریر کنم، شاید ۵۰۰ صفحه بشود. او به ابان‌بن‌ابی‌عیاش که راوی کتاب سلیم است خیلی بدبین بود و معتقد بود مشکلات خاصی دارد. آخر سر هم همان‌طور که نشسته بود، عینک خود را جابه‌جا کرد و گفت بالأخره آن حرف نهایی را درباره سلیم باید خودم بگویم.

من در زندگی چیز‌های زیادی از ایشان یاد گرفته‌ام، اما احترام استاد به شخصیت‌های سنی به همان اندازه‌ای که برای شیعیان قائل بود را به طور ویژه از او دارم. چون عالم عالم است. اگر می‌خواهید کسی را نقد کنید، هر وجهی از شخصیت او که با آن مخالف هستید، همان را مورد نقد قرار بدهید، نه اینکه به خاطر یک مسئله منفی، همه ابعاد شخصیتی او را مورد انتقاد قرار بدهید. این جامع‌الاطراف نگاه کردن آقای واعظ‌زاده باعث شده بود که دانشش، قلمش، برایند وجودی‌اش، همه، همین باشد. ایشان در کنگره‌ها و مؤتمر‌های زیادی با موضوعات متنوع شرکت کرده و برای این موضوعات گوناگون، مقاله نوشته است. در واقع، ایشان شخصیتی کم‌گوی و گزیده‌گوی بود.


در ادامه بخوانید

بررسی بینش و منش آیت ا... محمد واعظ زاده خراسانی به مناسبت پنجمین سالگرد درگذشت او


 

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->