شعرخوانی نجیب بارور، شاعر افغانستانی در حضور رهبر انقلاب + فیلم (۶ فروردین ۱۴۰۳) شعرخوانی حکیم بینش، شاعر افغانستانی در حضور رهبر انقلاب + فیلم (۶ فروردین ۱۴۰۳) شعرخوانی محمدکاظم کاظمی در حضور رهبر انقلاب + فیلم (۶ فروردین ۱۴۰۳) طالبان: ایران کمی دیگر حضور مهاجران را تحمل کند واکنش سفیر سابق ایران در کابل به موضع دوگانه طالبان به حادثه تروریستی کرمان و مسکو افزایش سه برابری ابتلا و ۱۰ برابری مرگ بر اثر بیماری تب کنگو در افغانستان (۳ فروردین ۱۴۰۳) وقوع انفجار شدید در پایتخت افغانستان (۲ فروردین ۱۴۰۳) داعش عامل انفجار قندهار است (۲ فروردین ۱۴۰۳) انفجار در قندهار افغانستان ( ۲فروردین ۱۴۰۳) سرمربی تیم ملی فوتسال افغانستان: ما در جام ملت‌های آسیا تازه واردیم افغانستان، تولیدکننده عمده «شیشه» | قاچاق موادمخدر از افغانستان کاهش محسوسی نداشته است کرزی خطاب به طالبان: مدارس را به روی دختران باز کنید یک روزنامه اسپانیایی: اگر افغانستان خشخاش کشت نکند هزاران نفر در اروپا می‌میرند نمایندگان جامعه‌ تشیع افغانستان پیشنهادات خود را به‌صورت کتبی به طالبان سپردند ابراز نگرانی گزارشگران بدون مرز درباره تاثیر منفی محدودیت‌های طالبان بر چشم‌انداز رسانه‌های افغانستان لحظه افطار بازیکنان تیم ملی کریکت افغانستان + فیلم افزایش ۳۸ درصدی کودکان کار در افغانستان هشدار‌ها درباره احتمال جاری شدن سیل در ۱۵ استان افغانستان امضای تفاهمنامه میان سازمان ملی مهاجرت و بیمه سلامت برای اتباع خارجی باران شدید در هرات (۲۲ اسفند ۱۴۰۲) + فیلم
سرخط خبرها

نگاهی مقایسه‌ای به تجربه حضور مهاجران افغانستانی در ایران با سایر کشورها

  • کد خبر: ۹۳۷۵۴
  • ۰۷ دی ۱۴۰۰ - ۱۰:۵۸
نگاهی مقایسه‌ای به تجربه حضور مهاجران افغانستانی در ایران با سایر کشورها
به همت موسسه «دیاران» نشست تجربه تاریخی حضور مهاجران افغانستانی در ایران و سایر کشورها با حضور چهره‌هایی از ایران و افغانستان به میزبانی خانه کابل در تهران برگزار شد.

به گزارش شهرآرانیوز؛ دکتر سید عسگر موسوی از چهره‌های علمی افغانستان، انسان شناس و استاد دانشگاه آکسفورد در سخنانی به معرفی برنامه‌ی‌ مطالعات مهاجرت دانشگاه آکسفورد، دوره‌ای که در اواسط دهه‌ی ۸۰ میلادی در آکسفورد توسط ۲ استاد سودانی راه‌اندازی شد و دکتر موسوی از اولین دانشجویان این دوره بود، پرداخت.

نگاهی به تجربه تاریخی حضور مهاجران افغانستانی در ایران و سایر کشورها

وی در ادامه گفت: دکتر فوزی و دکتر احمد با حمایت دکتر باربارا هریبا این دوره را راه‌اندازی کردند. دوره‌ای که به این پرسش اساسی می‌پرداخت: چرا انسان‌ها مهاجر می‌شوند. کتاب مهاجرت‌های اجباری نوشته‌ی بارابار هریبا از اولین کتاب‌های این دوره‌ی مطالعاتی در آکسفورد بود. کتابی که این تز را ارائه می‌کرد که هیچ مهاجرتی بدون اجبار نیست و حتی در داوطلبانه‌ترین مهاجرت‌ها هم درصدی از اجبار وجود دارد.

موسوی تصریح کرد: استعمار، ایجاد ناامنی، انواع تحریم‌ها علیه کشورهای ضعیف‌تر و ایجاد تصویر بهشت برین از غرب از عوامل مهاجرت از کشورهای جنوب به شمال هستند. عواملی که در همه‌ی انواع مهاجرت‌ها در دهه‌های اخیر خودشان را نشان می‌دهند. ایجاد این باور که فرهنگ غیرغربی زشت و پست است و فرهنگ غربی بهشت برین است از جمله نرم‌افزارهای عظیم مهاجرت‌های بین‌المللی در دهه‌های اخیر بوده است. هدف رشته‌ی مطالعات مهاجرت در دانشگاه آکسفورد شناخت انسان مهاجر و مهاجرت است، شناخت حق جابه‌جایی انسان‌ها.

وی در ادامه با طرح این سوال که چرا ایران مرکز مطالعات مهاجرت ندارد؟ به مهاجرت میلیونی افغانستانی‌ها در دهه‌های اخیر اشاره کرد و به سه تجربه‌ی بزرگ مهاجرتی افغانستانی‌ها پرداخت:

۱. آن‌هایی که به کشورهای دارای قانون مدون مهاجرتی و سختگیر رفتند.

۲. آن‌هایی که به کشورهایی بدون قانون مدون مهاجرتی رفتند.

۳. آن‌هایی که به کشورهایی با قانون مدون اما با اجرای نیم‌بند رفتند.

نگاهی به تجربه تاریخی حضور مهاجران افغانستانی در ایران و سایر کشورها

دکتر موسوی در تشریح این بندها بیان داشت:

دسته‌ی اول مهاجران افغانستانی عموما به بهشت موعود غرب رفتند. علی‌رغم سختگیری‌های بیشتر و عدم تجانس فرهنگی راضی‌ترین مهاجران افغانستانی همین‌ها هستند. چون قانون و اجرای قانون تکلیف آن‌ها را مشخص می‌کرد.

دسته‌ی دوم کشوری چون ایران را در بر می‌گیرد. کشوری که قانون مهاجرتی نداشته و ندارد و تکلیف معین نیست. پذیرش وجود دارد. اما قانونی وجود ندارد.

دسته‌ی سوم کشورهایی چون پاکستان و هند هستند که قانون مدون دارند اما بنا بر مورد استثناء قائل می‌شوند.

نکته‌ای که وجود دارد این است که مهاجر از نظر اقتصادی خیلی مولد است به شرطی این که بر اساس قانون با او رفتار شود. مهاجر اتفاقا اگر تکلیفش مشخص نباشد می‌تواند خیلی هم خطرناک باشد. در کشوری مثل ایران که هیچ وقت قانون مدون وجود نداشته به مهاجران دائم گفته می‌شود بد بد بد… خب آن‌ها بالاخره بد می‌شوند دیگر.

به طور کلی مهاجرت‌ها از افغانستان به ایران در ۵ دهه‌ی اخیر را می‌توان به ۵ موج تقسیم بندی کرد:
۱. سال ۱۹۷۰ که مصادف با ۱۳۵۱ بود و نظام شاهنشاهی در افغانستان سقوط کرد و درآمدهای نفتی ایران بالا رفت و محمدرضاشاه خواستار ورود ۲۰۰ هزار نیروی کار از افغانستان شد. اهمیت این موج در این است که بسیاری از رفتارهای حاکمیت با مهاجران افغانستانی در این دوره شکل گرفت و هیچ وقت اصلاح نشد. این که مهاجران اتباع بیگانه هستند در این دوره در نظام اداری ایرانی جا افتاد و هرگز اصلاح نشد. این که مهاجران افغانستانی کارگرانی سطح پایین‌اند در این دوره جا افتاد و اصلاح نشد.

۲. سال ۱۹۷۹ و بعد از کودتای کمونیستی در افغانستان و سیل مهاجرت‌ها به ایران و پاکستان.

۳. ۱۹۹۲ و جنگ‌های داخلی مجاهدین که کار در افغانستان به جایی کشید که افغانستانی‌ها می‌گفتند کفر کمونیست‌ها شرف داشت.

۴. سال‌های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ که موج مهاجرتی به اروپا شکل گرفت. این دوره شاید از نظر تعداد مهاجر بالا نباشد اما کیفیت مهاجرین خارج شده از افغانستان بسیار بالا بود. تاجران هراتی سرمایه‌های خود را از افغانستان به دبی و مشهد بردند.

۵. سال ۲۰۲۱ و تسلط دوباره‌ی طالبان که نماد آن هواپیمای فرودگاه کابل است.

در بین این دوره‌های مهاجرتی مهم‌تین دوره‌ همان دوره‌ی اول و قبل از انقلاب اسلامی است. جایی که بسیاری از رفتارها با مهاجران افغانستانی و پیش‌فرض ها نهادینه شد: در دوره‌ی شاه به مهاجران افغانستانی تجاوزی می‌گفتند و معتقد بودند این‌ها متجاوزند به همین نگاهی منفی درباره آنها شکل گرفت.

این‌که برخورد با مهاجران بر اساس قانون نبود و قانونی مدون نشد و برخوردهای سلیقه‌ای از همان دوران نهادینه شد. این نهادینه شدن رفتارها باعث شد که در دهه‌های بعد بیش از ۲ میلیون نفر افغانستانی به ایران بیایند و از خدمات استفاده کنند اما مخالف درجه‌ی یک ایران به افغانستان برگردند.

علاوه بر این در دهه‌ی ۶۰ ، حزب توده و کمونیست‌ها و سازمان مجاهدین خلق نیز در نفرت‌پراکنی علیه‌ افغانستانی‌ها در ایران تلاش‌های بسیاری انجام دادند و اثراتی ماندگار گذاشتند.

دکتر موسوی در ادامه اظهار کرد که رفت‌وآمدهای بین ایران و افغانستان به دلیل همزبانی کاملا عادی بوده و در افغانستان هم ۴۰۰ و خرده‌ای نفر مهاجر ایرانی داریم که بعضی‌هایشان حتی تابعیت افغانستان را هم گرفته‌اند.

متاسفانه ایران هیچ برنامه‌ای برای موج جدید مهاجرتی ندارد

نگاهی به تجربه تاریخی حضور مهاجران افغانستانی در ایران و سایر کشورها

در ادامه این نشست موسی اکبری هنرمند نام آشنای افغانستانی در تهران و بنیانگذار خانه کابل، از تجربیات مستقیم‌ خود از موج پنجم مهاجرت افغانستانی‌ها به ایران گفت.

او که هم‌زمان با شکل‌گیری موج مهاجرتی جدید به افغانستان رفت تا کمک‌هایی را که از ایران و اروپا جمع شده بود به نیازمندان در داخل این کشور برساند، می‌گوید که وضعیت افغانستان بسیار اسفناک شده بود. مهاجران بسیاری از شهرهای دور و نزدیک به کابل رفتند. اما در کابل هم امکان خروج از کشور نبود و مردم آن قدر فقیر و نادار شده بودند که حتی نمی‌توانستند به شهر خودشان برگردند.

وی معتقد است که گویی غرب برنامه‌ریزی کرده بود که به ناگاه تمام نیروی کار ماهر افغانستانی را با خودش به غرب ببرد. همه چیز هم به سرعت رخ داد. حتی خود طالبان هم انتظار نداشت که به این سرعت کابل را تصرف کند.

اکبری که خود تجربه چهاردهه زندگی در ایران به عنوان یک مهاجر افغانستانی را داشته ادامه داد: نکته این است که در مقابل موج جدید مهاجرتی از افغانستان باز هم ایران برنامه‌ای ندارد. تمام این مهاجران تازه فقیر و بیچاره نیستند. برخی از آنان در افغانستان وضعیت خوبی داشتند و مال و مکنت داشتند و مجبور به رها کردن همه چیز شدند و آمدند. این مهاجران از شرایط ناامن فرار کردند. ای کاش ایران برنامه‌ای داشت. به عنوان مثال روستاها و مکان‌های مطرود زیادی در سراسر ایران وجود دارد. روستاییان زیادی روستاها را رها کرده و به شهرها مهاجرت کرده‌اند. این مهاجران تازه چیزی نمی‌خواهند. آن‌ها فقط امنیت می‌خواهند. آن‌ها می‌توانند در این روستاهای مطرود اسکان پیدا کنند و برای آبادی‌اش بکوشند.

تحصیل کردگانی که از ایران آمده بودند به درد مردم می‌خوردند

نگاهی به تجربه تاریخی حضور مهاجران افغانستانی در ایران و سایر کشورها

دهقان، مدیر خانه ادبیات افغانستان از دیگر حاضران در نشست بود، او که سابقه‌ی مهاجرت به معکوس به افغانستان را دارد از همبستگی عجیب بین ایرانیان و افغانستانی‌ها در موج‌های مهاجرتی دوم و پنجم گفت.

وی بر این باور بود که در دهه‌ی ۶۰ هیچ قانونی وجود نداشت، اما اکنون در مورد مهاجران قانون‌های نیم‌بندی وجود داد.

دهقان به اشاره به تجربه حضور در افغانستان خاطرنشان کرد: در کابل تحصیل کردگانی که از ایران باز گشته‌ بودند، گیج نمی‌زدند. به درد جامعه‌ی افغانستان می‌خوردند در مقابل فارغ‌التحصیلانی که از غرب آمده بودند نمی‌توانستند با بدنه‌ی جامعه ارتباط برقرار کنند و در نتیجه مفید فایده نبودند.

ورق بزنید:

منبع: سایت و اینستاگرام دیاران

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->