رمزگشایی ۵۰ فقره سرقت محتویات داخل خودرو در مشهد (۶ مهر ۱۴۰۴) نتایج آزمون استعدادهای برتر ملی دانشگاه فرهنگیان اعلام شد تأثیر آلودگی هوا بر سلامت بینایی کودکان پاییز خشک پیش‌روی کشور | تداوم کاهش بارش موزه ملی ایران پس از ۳ ماه، فردا (دوشنبه، ۷ مهر ۱۴۰۴) بازگشایی می‌شود + ساعات بازدید مهلت ثبت‌نام ازدواج‌های دانشجویی ۱۴۰۴ اعلام شد فرماندار مشهد: ۲۱۳ مدرسه تا ابتدای سال تحصیلی آینده در شهرستان مشهد به بهره‌برداری خواهند رسید وزیر علوم خبر داد: افزایش ۱۰۰ درصدی نرخ کار دانشجویی | سامانه ارتباط دانشگاه‌ها با وزارت، به‌زودی راه‌اندازی می‌شود راهکار خلاصی کودک از شپش را بشناسید سهم هدایت دانش‌آموزان به هنرستان‌ها، به ۶۰ درصد خواهد رسید + ویدئو شهادت ۳۴ دانش‌آموز در جنگ ۱۲ روزه وزیر آموزش و پرورش: مابقی پاداش بازنشستگان به زودی پرداخت می‌شود سخنگوی صنعت آب: از پاییز خشک باید با مدیریت مصرف عبور کنیم شکار‌های غیرمجاز، تنها پارک ملی خراسان رضوی را نابود می‌کند جان‌بخشی دوباره به دبستان «جعفر برزگر» در مشهد | مدرسه ای نونوار؛ با آب و برق، بدون خار و خاشاک «شهر سنگ» در خراسان رضوی ایجاد می‌شود | ۲۰ درصد صادرات کاغذ کشور از این استان است زنان باردار لبنیات فله‌ای مصرف نکنند اختصاص کدپستی به عشایر خراسان رضوی برای ییلاق و قشلاق پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (یکشنبه، ۶ مهر ۱۴۰۴) | از چهارشنبه، هوا خنک می‌شود رشد یک بیماری خطرناک در کشور | ۷۵ درصد مبتلایان خانم هستند دستور رئیس کل دادگستری خراسان رضوی برای اعاده تخریب‌های اخیر در ارتفاعات جنوب مشهد اعضای باند حرفه‌ای سرقت از منازل مشهد دستگیر شدند | مهمانپذیر؛ نقطه پایان مهمانان ناخوانده! مطالبات بازنشستگان تأمین اجتماعی و مستمری بگیران چیست؟ نومعلمان در  مدارس؛ فرصتی نو یا  چالشی تازه؟ درباره ورود معلم های بی تجربه به کلاس های درس | تعلیم و تربیت در دست نومعلمان نکاتی درباره استفاده از کپسول‌های آتش‌نشانی در آپارتمان دانشجویان پرستاری در مؤسسات هلال و وارستگان پذیرفته نمی‌شوند | انتقال پذیرفته‌شدگان به دانشگاه‌های آزاد آیین افتتاح هنرستان وابسته مهارت بنیان رضوی در مشهد برگزار شد توضیحات تأمین اجتماعی در مورد یارانه معوق حکمت‌کارت بازنشستگان نیرو‌های مسلح
سرخط خبرها

مسافر سنت در هزاره سوم

  • کد خبر: ۹۴۳
  • ۰۶ تير ۱۳۹۸ - ۰۵:۱۹
مسافر سنت در هزاره سوم
حجت الاسلام محمدرضا زائری کارشناس مسائل فرهنگی

شنبه- در واگن مترو برمی‌خیزم و جایم را به پیرمردی می‌دهم که با سختی راه می‌رود. بعد از چند لحظه برمی‌خیزد و سرش را جلو می‌آورد و آهسته از من که کنارش ایستاده‌ام می‌پرسد: حاج آقا شما توی قوه آشنا نداری؟ بعد داستانش را تعریف می‌کند و مدعی است که یکی از نهادها زمین مرغوبش را در یکی از نقاط مهم شهر گرفته است، موارد مشابه را زیاد شنیده‌ام و هیچ جوابی هم جز اظهار تأسف ندارم!
یکشنبه- توی پیاده‌رو مردی که سطل‌های زباله شهرداری را جست‌وجو می‌کند جلو می‌آید و دست‌های زخمی‌اش را نشان می‌دهد و می‌گوید از کارخانه بیرونم کرده‌اند و مجبورم ضایعات جمع کنم، دارم دختر شوهر می‌دهم! تصویرش هنوز جلوی چشمم است!
دوشنبه- توی مترو مرد میان‌سال درد دل می‌کند و می‌گوید که پدرم عرق‌خور بود و کاباره می‌رفت و من را هم که پسر بزرگش بودم با خود می‌برد، بعد که انقلاب شد توبه کرد و زمان جنگ هم پسرش شهید شد و عاقبت آن مرد با عزت و آبروی پدر شهید از دنیا رفت! بعد می‌پرسد: الان با جوانی که امروز دیگر به چیزی اعتقاد ندارد چه باید کرد؟
سه‌شنبه- توی تاکسی با ناامیدی شماره جلوی داشبورد را با عکسی که ماه‌ها پیش در حافظه موبایل ذخیره کرده بودم، مقایسه می‌کنم. در طول این چند‌ماه هر بار در منطقه خودمان سوار تاکسی می‌شوم این کار را می‌کنم تا بلکه راننده‌ای را پیدا کنم که 1000 تومان به او بدهکار شده بودم و چون هیچ راهی نداشتم عکسی از تابلوی جلوی داشبوردش گرفته بودم. بعد از چند ماه کرایه همان مسیر شده است 2000 تومان و من که همچنان مترصد یافتن راننده تاکسی هستم هربار او را در بین راننده‌های تاکسی خطی جست‌وجو می‌کنم! در کمال تعجب و ناباوری شماره روی داشبورد همان است که من توی عکس موبایل دارم! از خوشحالی و ذوق نمی‌دانم چه بگویم و درحالی‌که دستپاچه شده‌ام و تندتند خدا را شکر می‌کنم پول را به راننده می‌دهم! می‌گوید من که همان موقع به تو گفته بودم مشکلی نیست، حلال! تشکر می‌کنم و از ذوق یافتنش به اصرار یک اسکناس 10 هزار تومانی می‌دهم! بعد که پیاده می‌شوم و نفس راحتی می‌کشم با خودم می‌گویم خوب مرد حسابی، همان روز که پول خرد نداشتی همین اسکناس را می‌دادی! نه تو این قدر ذهنت درگیر می‌شد و نه این بنده خدا این‌قدر منتظر می‌ماند!
چهارشنبه- مردی کنار خیابان ایستاده و توله سگ می‌فروشد! به حق چیزهای ندیده! این نوع کاسبی دیگر واقعا نوبر است، حالا جنبه اجتماعی و فرهنگی‌اش به کنار، آیا برای فروش حیوانات به قرنطینه و مراقبت بهداشتی نیازی نیست؟
پنجشنبه- در مجلس ختم صدای بلندگو آن‌قدر بلند است که نمی‌شود تحمل کرد، کسی که میکروفون را در دست دارد البته ظاهرا خیلی راضی است و از صدای خودش هم دارد لذت می‌برد! اما وقتی صدای بلندگو این‌قدر بلند و آزاردهنده است آیا به جای ثواب و رحمت، آه و ناله جماعتی که گوششان آزار دیده است به دنیای اموات نمی‌رسد؟ و آیا مردم نمی‌گویند که تا بود خودش چشممان را آزار می‌داد، حالا که نیست صدای مجلس ختمش امان گوشمان را بریده است؟

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->