به گزارش شهرآرانیوز؛ اما سفر رسمی یک هیئت عالی رتبه طالبان به تهران و دیدار با مقامات ایران در روزهای گذشته با واکنش ها، گمانه زنیها و شایعات بسیاری همراه شده است.
چنانچه در یک نمونه، برخی رسانهها با انتشار عکس ورود هیئت طالبان در فرودگاه مهرآباد و استقبال از آن، به نقل از منابع نامعلوم گزارش دادند که دولت ایران، سفارت افغانستان در تهران را تحویل طالبان میدهد!
اما به دنبال این شایعه، سعید خطیب زاده، سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان، با رد برخی مطالب مطرح شده درباره فعالیتهای آینده سفارت افغانستان در تهران، گفت: فعالیتهای دیپلماتیک سفارت افغانستان در تهران مانند همه سفارتخانههای خارجی در چارچوب اصول و قواعد تعریف شده کنوانسیون ۱۹۶۱ وین درباره روابط دیپلماتیک قرار دارد و هیچ گونه تغییر و تحولی خارج از آن ممکن نیست.
اما ورای این شایعات و برخی دیگر از گمانه زنیهای بی پایه و اساس، سیدرسول موسوی، دستیار وزیر امور خارجه کشورمان، در صفحه توئیتر خود درباره دیدار حسین امیرعبداللهیان و امیرخان متقی نوشت: «به عنوان کارشناس میگویم که دیدار امیرعبداللهیان و متقی مهمترین بخش سفر بود. دو طرف صریح و شفاف هم زمان دوستانه هر آنچه لازمه گذار از وضع کنونی به آینده مطلوب است را بیان داشتند. منافع ایران، افغانستان و منطقه در تحقق مطالب این ملاقات است.»
متقی نیز پس از دیدار با امیرعبداللهیان در سخنانی اعلام کرد: دیدارهای مثبتی با طرف ایرانی در زمینه تجارت، نفت، حمل و نقل، موضوعات سیاسی و امنیتی داشتیم. هدف ما برقراری روابط خوب با منطقه و به ویژه با کشورهای همسایه است.
اکنون پرسش این است که در شرایط کنونی، چه واقعیتها و دلایلی سبب شده است ایران، پذیرای هیئتی رسمی از جانب طالبان باشد؟
ارتباط میان ایران و طالبان به عنوان جریان حاکم بر کابل، صرفا مربوط به حال حاضر نیست، بلکه از مدتها قبل به ویژه از زمان خروج نیروهای خارجی از افغانستان، ایران به رایزنی با مقامات طالبان پرداخته که چندین سفر گروه طالبان به ایران و سفر کاظمی قمی، نماینده ویژه ایران در امور افغانستان به کابل، نمونهای از این روابط است. تهران همواره تأکید کرده که این روابط به معنای به رسمیت شناختن حاکمیت انحصاری طالبان بر افغانستان نیست، بلکه تلاشی برای همگرایی میان گروههای افغانستانی به منظور تحقق تشکیل دولت فراگیر است، چنان که ایران با سایر گروههای تأثیرگذار در سرنوشت این کشور نیز ارتباط داشته و همواره نقش میزبانی بی طرف را برای طالبان و سایر گروههای افغانستانی ایفا کرده است.
بر این اساس سفر کنونی هیئت طالبان در ادامه این روند قابل ارزیابی است، چنان که پیش از این سفر نیز امیرخان متقی در هفدهمین نشست اضطراری وزرای خارجه سازمان همکاری اسلامی درباره افغانستان با حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران، دیدار کرد.
نکته دیگر آنکه ایران یکی از اصلیترین همسایگان افغانستان است و طبیعتا هر تحولی در هر کدام از دو کشور بر طرف مقابل نیز اثرگذار خواهد بود. از آن طرف خروج غیرمسئولانه آمریکا و ناتو و شرایط اقتصادی و سیاسی تحمیلی به افغانستان توسط اشغالگران و نیز ناآشنا بودن نیروهای جدید مرزبانی افغانستان با اصول همسایگی و امنیتی، زمینه ساز چالشهایی در مرزهای دو کشور شده که با سوء استفاده دشمنان همراه شده است.
هر چند تهران هنوز حاکمیت طالبان را به رسمیت نشناخته است، این امر نافی مسئولیت طالبان به عنوان حاکمیت فائق بر افغانستان در حفظ ثبات و امنیت مرزها و حفظ منافع همسایگان نمیشود. دیگر آنکه ایران همواره بر اصل «در کنار ملت افغانستان بودن» تأکید داشته است و دارد.
در شرایط کنونی که از یک سو سازمان ملل عملا در انجام تکالیفش در قبال بحران انسانی جاری در افغانستان ناتوان است و اشغالگران افغانستان نیز به بهانه خروج از این کشور از انجام تعهدات مالی و انسانی خود خودداری میکنند و به اذعان سازمان ملل ۲۳ میلیون افغانستانی نیازمند کمک غذایی را بی پناه رها کرده اند، جمهوری اسلامی ایران وظیفه خود میداند که حسن هم جواری و انسان دوستی را به جا آورد و برای رفع آلام و رنج ملت افغانستان اقدام کند.
ایران در کنار ارسال کمکهای بشردوستانه، تلاش دارد با حفظ و ارتقای روابط اقتصادی با افغانستان در حد توان، زمینه درآمدی پایدار را برای ملت افغانستان فراهم آورد. بر این اساس یکی از محورهای اصلی سفر هیئت طالبان به تهران را مناسبات اقتصادی و تجاری تشکیل میدهد که گامی دیگر از سوی ایران برای کمک به ملت مظلوم افغانستان است.
بر این اساس، سفر هیئت طالبان به ایران، گام دیگری در راستای حمایت از ملت افغانستان در وضعیت کنونی این کشور، ادامه اقدامات برای ایجاد همگرایی میان گروههای افغانستانی به منظور تشکیل دولت فراگیر و توجیه طالبان به عنوان جریان حاکم بر کابل و مسئولیت آن در باب امنیت و مراودات مرزی است. این رویکرد درست درمقابل نگاه آمریکایی قرار دارد که برگرفته از نگاه سلطه گرایانه و تعیین تکلیف برای سرنوشت ملتها و در نهایت استعمار و ویران سازی کشورها و ملت هاست.