سمیرا شاهیان - بازار گرمی فروشندهای که دارد برای خانمی میان سال و دختر جوانش از اجناس مغازه اش حرف میزند، شنیدن دارد؛ «این مبل راحتی رو توی سناباد باید ۸ میلیون تومان پول بدید. دست دو در حد آک. دو تا دو نفره داره، سه تا یک نفره. برای شما درمی آد ۳.۵. صاحبش میخواست جابه جا بشه، بره یه شهر دیگه، وگرنه وسایل از خونهای اومده که جنس خوب میخرند.»
گرانیهایی که از اردیبهشت سال گذشته آغاز شد باعث شده سرعت افزایش قیمت کالاها از سرعت افزایش حقوق طبقه کارمند و کارگر بیشتر شود. اینها به جز معضلات مخارج روزانه خانواده ها، فشاری مضاعف شده است روی دوش خانوادههایی که جوان دم بخت دارند. این وسط، برخی خانوادههایی که توان جفت و جور کردن هزینههای چند ده میلیونی جهیزیه را ندارند، از مدتی قبل به جهیزیههای دست دوم رو آورده اند و چارهای ندارند جز اینکه دخترشان را با جهیزیه دست دوم راهی خانه بخت کنند.
برندهای دست دوم!
«برو برو... بگیر چپ... فرمون رو بچرخون... خُب خُب واستا.» یک وانت، بار برای یکی از سمساریهای میانه کوچه رسیده است. جناب سمسار، اجناس را از جایی خریده است و حالا آنها را به مغازه اش منتقل کرده تا در آنجا بچیند. میانه روز در کوچه معروف سمسارها، کنار کوچه ثبت در خیابان امام خمینی (ره)، بروبیای زیادی است. کاسبها حسابی مشغول معامله هستند؛ ما هم قدم زنان به سمت نَسَر، «جایی از کوچه که زمینش گرمای دلپذیر خورشید را ندارد»، میرویم. وارد یکی از مغازهها میشویم. در ابتدا قیمت چند جنس مختلف مثل بخاری، چرخ گوشت، تلویزیون الای دی و ... را میپرسیم و دست آخر از فروشنده میخواهیم یک دست مبل راحتی شیک و ارزان به ما معرفی کند و او به سمت سرویس استیلِ نسکافهای رنگ میرود و میگوید: این را پیش پای شما ۳ میلیون تومان رد کردم. همین کار را از کلاهدوز بردارید باید ۹ میلیون پول بدهید.
خانمی که شاهد بازار گرمیهای فروشنده است و نمیخواهد از اینجا دست خالی برگردد، توی ذوقِ مرد میزند و میگوید: این طور هم نیست. توی خیابان شفا. هنوز حرفش را کامل نکرده است که مرد میپَرد توی کلامش و میگوید: شفا کارهایش بازاری است؛ کار من، برند است.
فروشنده خیلی سریع و بدون توجه به جواب احتمالی این خانم، خطاب به ما میگوید: خیلی کم کار است؛ و بعد مبل راحتی سوسنی رنگی را نشان میدهد و اصرار دارد این مبلمان را انتخاب کنیم؛ «به نظر من اگر برای جهاز میخواهید، این کار خوبی است. خیلی ایده آل است.»
۱۰۰ میلیون برای جهیزیه دست دوم!
در همین حین، مادر و دختری وارد مغازه میشوند. قدم هایشان کوتاه و با هم است؛ گاه با هم به کالایی نگاه و به آرامی با هم صحبت میکنند. میتوان حدس زد قیمتها را با هم ارزیابی میکنند. از نگاه هایشان معلوم است چندان راضی به نظر نمیرسند. فروشنده که متوجه معذب بودن آنها شده است، پیش میرود و میپرسد دنبال چه مدل کاری هستند. زن در حالی که حجابش را محکمتر میکند، با لحنی آمیخته به خجالت میگوید: چند تکه برای جهیزیه میخواهیم.
فروشنده هم که انگار معلوم است با این دسته از مراجعان آشناست، میگوید: در خدمتم. اینجا گاهی تا ۱۰۰ میلیون تومان هم برای جهیزیه پول میدهند.
دختر جوان، اما با تعجب میگوید: ۱۰۰ میلیون تومان در اینجا هزینه میکنند؟ خب بروند نویش را بخرند دیگر! اما فروشنده با حالتی حق به جانب میگوید: چی بخرند؟! برای یک یخچال ساید باید ۳۰ میلیون تومان پول بدهند، ولی اینجا با ۸، ۷ میلیون تومان هم پیدا میشود؛ و بعد از مادر و دختر دعوت میکند برای تماشای یخچالهای ساید بای ساید او را همراهی کنند. او در ِ یک یخچال مارک سیلور را باز میکند. تقریبا تمیز و بی عیب است؛ فقط تَرَکِ کوچکی روی قاب پایین یخچال کمی توی ذوق میزند. فروشنده تأکید میکند: عیبش، تکه پایینش است، وگرنه کم کار است.
من هم خودم را مایل به خرید همان یخچال ساید نشان میدهم و میگویم: این تَرَک روی یخچال خیلی بد است؛ و فروشنده هم در حالی که وعده میدهد این ایراد ظاهری را اصلاح کند، میگوید: آن قسمتش را تعمیر میکنم. ولی یقین بدانید اگر تشریف ببرید بازار، کمِ کم برای این باید ۲۸ میلیون تومان پول بدهید. ما این را میدهیم هشت تومان. ۲۰ میلیون تفاوتش است!
در این گاراژ، همه جور وسیله برای یک خانه پیدا میشود؛ از یخچال و اجاق گاز و قالی تا وسایل ورزشی مثل تردمیل و دوچرخه ثابت. حتی برای جاکفشی یا لوستر یا آینه و شمعدان، کار خریداران لنگ نمیماند.
به مغازه دیگری در میانههای گاراژ میروم. از مرد مُسنی که سرش خلوتتر از سایر هم صنفانش به نظر میرسد، نظرش را درباره دست دوم فروشی به تازه عروسان میپرسم و او میگوید: برای تکمیل جهیزیه خیلی اینجا میآیند. حتی خیلیها میآیند و کل جهیزیه را از اینجا بر میدارند. همه چیز هم میخرند؛ گاز، لباس شویی، فرش، مبل و.
بعد بیان میکند: از هر جنسی،تر وتمیز و حتی مصرف نشده اش هم پیدا میشود؛ فقط باید وقت داشته باشند و هر چند روز یک بار بیایند و سر بزنند. این حرف را به هر دختر جوانی که دنبال وسیله میگردد، میگویم؛ اگر بتوانی زود به زود به اینجا سر بزنی، جنس خوب پیدا میشود. اینجا جنس خوب را زود میبرند. باید جا داشته باشید تا ذره ذره بخرید و بگذارید کنار.
خرید دست دوم برای مراسم خواستگاری
از هر قشری به اینجا میآیند. مهم این است که پذیرفته اند لوازم دست دوم بخرند. خانم و آقایی میان سال، یک سرویس مبل خریده اند. فروشنده میگوید: صندلی هایش را مجانی برایتان درست میکنم. زن هم میگوید: خدا عمرت بدهد. خانه را نونوار کنم ببینم این دختر، آخر «بله» میگوید یا نه!
به دنبال کم کار و ارزان
خانمهای جوان برای خرید وسایلشان، وسواس دارند. به ویژه اگر پای خرید لوازم دست دوم در میان باشد، میخواهند کم کار، ارزان و بِرند خارجی باشد.
چشمم بیشتر دنبال خریدارانی است که برای خرید چند قلم کالا آمده اند؛ افرادی که نحوه انتخابشان نشان میدهد برای جورکردن جهیزیه آمده اند. داخل یکی از مغازهها مردی میان سال به همراه همسرش آمده و دنبال وسایل برقی بزرگ است. زن و شوهر کمی مردد هستند و مرد میگوید: قرار است وسایلی را که پسرم باید برای جهیزیه بخرد، جور کنیم. میخواهیم هم سالم باشد و هم قیمتش مناسب؛ لباس شویی غیر از این ندارید که اتومات باشد؟
در انتهای مغازه، کنار فرشها ۳ دستگاه ماشین لباس شویی روی هم قرار گرفته است. فروشنده جوان، مشخصات آنها را یکی یکی توضیح میدهد و میگوید: بالایی، کارکرده در حد نو است؛ ۳ میلیون و ۱۵۰ هزارتومان. پاناسونیک را هم میتوانم بدهم ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان. کُرال هم میتوانید بخرید. دو تا فرش ۹ متری هم دارم. فرش مشهد در حد نو. یک تخته اش هنوز باز نشده. جفتش را میدهم به ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان.
یک هفته ضمانت برای کالای دست دوم!
قصد خارج شدن از گاراژ را داریم که در یکی از مغازههای انتهای گاراژ، مردی را مشغول شستن یخچال میبینیم. به او میگوییم: میخواهیم برای جهاز خرید کنیم؛ به این یخچال که میشویید، میشود اطمینان کرد؟ اگر از کار بیفتد، آبرو ریزی میشود؛ و او میگوید: نه خانم! من ۱۲ سال است که کارم همین است. با این شستن برای یخچال اتفاقی نمیافتد؛ فقط نباید روی موتورش آب ریخته شود. اگر هم ریخت عیبی ندارد؛ فقط تا ۲۴ ساعت نباید به برق وصل شود تا خوب خشک شود.
در ادامه او را به حرف میگیریم تا از بازار فروش کالای دست دوم برای تهیه جهیزیه عروس صحبت کند و او میگوید: اتفاقا از چند ماه قبل مشتری های بیشتری برای خرید جهیزیه میآیند. حتی نمیگویند برای خرید جهیزیه آمده اند، اما وقتی پدر و مادر و دختر جوانشان میآیند و دائم از دخترشان نظر میخواهند، یعنی اینکه برای خرید جهیزیه آمده اند. قیمت اجناس نو خیلی زیاد است و مردم مجبورند اینجا دنبال جنس بگردند.
در این سمساری حتی تشک دست دومِ تختخواب هم پیدا میشود. مرد فروشنده اضافه میکند: یخچال را که میفروشم یک هفته ضمانت میکنم، ولی، چون برای جهاز میخواهید، یک ماه ضمانت میکنم. این یخچال ۱۰ سال کار میکند؛ موتور این یخچال آلمانی است؛ خاطرتان جمع!
تعمیر هم گران شده است
پای صحبتهای سمساران که بنشینید، باز هم حرفهایی با طعم تلخ گرانی میشنوید. یکی از آنها با اشاره به یک دستگاه اجاق گاز میگوید: این اجاق گاز، فقط دسته اش شکسته بود و ۵۰ هزار تومان پول دسته دادم؛ قبلا همین جنس را ۱۵ هزار تومان میخریدم. همین حفاظهای چدنی را هم قبلا ۱۵ هزار تومان میخریدم، اما حالا شده ۱۵۰ هزار تومان؛ قیمتها حالا فضایی است!
این فروشنده قدیمی به فرشهای داخل مغازه اش هم اشاره میکند و میگوید: این فرشها هم خیلی تمیز است؛ حداکثر باید ۸۰ هزار تومان هزینه شست وشوی دو تا قالی را بپردازید. قیمت هر دو تا هم میشود یک میلیون و ۷۰۰ هزار تومان، در حالی که برای هر تخت نوی این فرشها باید یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان بپردازید.
حتی برای جهیزیههای خاص!
وارد مغازه دیگری میشویم و از فروشنده میپرسیم: ظرف آنتیک برای جهیزیه هم دارید؟ و او یک جاجواهری به قیمت ۲۰۰ هزار تومان را نشان میدهد. داخل این مغازه، رادیو و تلویزیون و دستگاههای قدیمی تایپ هم وجود دارد. آنها را نشان میدهد و میگوید: این هم قدیمی است. برای جهیزیه آنتیک است. او میگوید: هستند مشتریهایی که در خرید جهیزیه دست دوم هم به دنبال اجناس خاص هستند یا اگر کالایی را انتخاب میکنند، نمیخواهند کسی متوجه دست دوم بودن کالا شود؛ مردم آبرو دارند و نمیخواهند دخترشان جلو خانواده شوهر سرافکنده شود.
جهیزیه دست دوم؟ نشنیده ام!
برای گرفتن پاسخ پرسش هایمان درباره علت اقبال مردم به جهیزیههای دست دوم، به سراغ رئیس اتحادیه سمساران که به واسطه ادغام با چند اتحادیه دیگر به نام «اتحادیه مصنوعات نفت و گاز و الکتریک» فعالیت میکند، میرویم و شرح آنچه را دیده ایم با او در میان میگذاریم.
حسین صالحیان نیک، اما موضوع را نه تنها تأیید نمیکند، بلکه با قاطعیت رد میکند و میگوید: خیر، اصلا چنین چیزی نداشته ایم و اولین بار است که این موضوع را میشنوم!
او ادامه میدهد: ممکن است کسانی باشند که به دلیل نداشتن تمکن مالی، یک یخچال یا ماشین لباس شویی دست دوم بگیرند، اما این موضوع را که بخواهند تمام جهیزیه را دست دوم بخرند، من به عنوان مسئول اتحادیه تا حالا نشنیده ام.
استدلال او شکایتهای رسیده به اتحادیه است و میگوید: به هرحال اگر چنین نوع خریدهایی باشد، در شکایتهایی که به ما میرسد، مشخص میشود و دست کم هر هفته باید یکی دو شکایت در باره جهیزیه به دست ما برسد، اما تا حالا شکایتی نداشته ایم.
نقل قول رئیس اتحادیه سمساریهای تهران را که مدتی قبل گفته بود «چون قدرت خرید مردم پایین آمده، حدود ۳۰ درصد تقاضا برای خرید لوازم دست دوم افزایش داشته است» برای صالحیان نیک بیان میکنیم و او نیز پس از شنیدن این خبر تغییر نظر میدهد و میگوید: بله. این موضوع را ما نیز اذعان میکنیم، دقیقا این اتفاق افتاده است؛ آن هم به خاطر گران شدن وسایل زندگی، تعدادی از مردم به این نوع جهیزیه خریدن رو آوردند. به همین دلیل است که شکایتها بیشتر شده است؛ به هر حال جنس دست دوم قیمت کمتری دارد.
از او میپرسم: چه تعرفه و فرمولی برای خرید لوازم دست دوم وجود دارد و فروشندگان شما طبق چه قانونی لوازم را خریداری میکنند؟
رئیس اتحادیه مذکور پاسخ میدهد: ما دوبار در جلسات مربوط، این مسائل را مطرح کرده و چند بار هم برای شرکت در جلسات کالاهای سرقتی رفته ایم. در دادستانی جلساتی داشتیم. خوشبختانه تنها شهری هستیم که برای فروشندگان، دفاتر خرید و فروش در نظر گرفته ایم؛ دفاتری ممهور به مهر اماکن و اتحادیه. یعنی هر فرد مجوزدار باید این دفاتر را داشته باشد.
او میافزاید: کلانتریها هم وقتی به واحدهای سمساری مراجعه میکنند، اگر واحد یا واحدهای مذکور این دفاتر را نداشته باشند، کالاهای آنها سرقتی محسوب میشود. خرید و فروش نیز باید کاملا بر اساس کد ملی صورت گیرد و صرفا ارائه فاکتورهای معمولی پذیرفته شده نیست.