حضرت آیت ا... العظمی صافی گلپایگانی، عالمی متمایز و به لحاظ اخلاقی، ممتاز بود. «خود» را در محاسبات نمیگنجاند، بلکه به «تکلیف خویش» میاندیشید و عمل خود را در این ساحت تنظیم میکرد. آنچه را خیر میدید، میگفت و از آنچه مانع خیر میدید، هم بر حذر میداشت.
انقلابی بود به معنای دقیق کلمه. دلسوز بود به معنای تامی که از این کلام در ذهن مینشیند. مسئولانه رفتار میکرد و هیچ گاه جز این راه پیش رو نداشت.
او همان بود که در پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب، به زیبایی، تبیین شده است؛ «همواره درباره مسائل انقلاب و کشور، دلسوزانه و مسئولانه ورود میکردند و بارها این جانب را از نظرات و مشورتهای خود مطلع و بهره مند میساختند.»
صریح بود حضرت آیت ا... و در دیدار با مسئولان نظام، آنچه خیر مردم میدیدند را مطرح میکردند. هم غم دین مردم را داشتند و هم دنیای مردم را مومنانه و در تراز آنچه در کلام نبوی به عنوان «مزرعه الاخره» مطرح است، میخواستند. تند گوییِ گاه به گاه جوانان را به شکیبایی پدرانه به جان میخریدند؛ مشی پیامبرانه که خیر را برای همگان میخواستند.
شخصیتشان چند وجهی بود. اگرچه قله نشین فقاهت و مرجعیت بودند، همچنان که رهبر معظم انقلاب فرمودند، «قریحه شعری، حافظه تاریخی، پرداختن به مسائل اجتماعی از دیگر ابعاد شخصیت این عالم کهن سال و بزرگوار بود.»
رسانه را به خوبی میشناختند و در مناسبتها دست به قلم میشدند. نثری روان و کلامی اثر گذار و همه فهم داشتند و نگاهی که از قلمشان میتراوید، جان را معطر میکرد. میان خود و مردم فاصلهای باور نداشت و چنان به اخلاق و تواضع رفتار میکرد که انسان را بر سر شوق میآورد.
شاید بتوان این را نیز جلوهای از شأن آیت اللهی شان دانست که هرکس در وزش نسیم اخلاقی ایشان قرار میگرفت، درکی تازه از مقام عظمای عبودیت مییافت.
آیت ا... برای حوزه، چراغی فروزان و نوری دامن گستر بود که جانها را به معرفت تابناکی میآموخت و برای مردم مرجع و ملجائی بود که میتوانستند به قامت بلند و آغوش گشوده اش پناه برند. شأن مشورت داشتند و برای مراجع و اساتید قبل از خود، از حضرت آیت ا... العظمی بروجردی تا حضرت آیت ا... سید محمد رضا گلپایگانی، همراه و مشاوری امین بودند.
در سپهر انقلاب اسلامی نیز ستاره شخصیتشان همواره در پرتو افشانی بود، از شورای نگهبان تا حوزه مرجعیت. «فقیه عالی مقام و مرجع بصیر» ما نسبت به انقلاب همواره شأن پاسداری از مبانی برای خویش قائل بودند و زبان صادقشان، بیانگر این جایگاه واجب الاحترام بود.
به مشهد هم که میآمدند، کاریز فیوضاتشان در حریم رضوی در جوشش بود و بسیاری از نخبگان و سایر اقشار مردم از این جریان روشنی بهرهها میبردند. این فصل حضور برای روحانیان و اصحاب فرهنگ، فرصتی مغتنم بود؛ غنیمتی که بسیاری بدان به مرحله برخورداری معرفتی رسیدند.
اینک در ماتم مرجع متأله، مشهد هم خود را صاحب عزا میداند. ان شاءا... بتوانیم با عمل به سیره حضرت آیت ا...، دین خود را به این چراغ هدایت ادا کنیم.