حدود یک سوم جمعیت مشهدمقدس را باشندگان سکونتگاههای غیررسمی و فرودست تشکیل داده اند. در اولین نگاه، مسئله اصلی این گروه از جامعه، ضعف در برخورداری از امکانات شهری است. توزیع نابرابر امکانات مانند تأسیسات، زیرساخت ها، خدمات، مشاغل و... روی دیگر سکه فرودستی و فقر است.
هرجا امکانات و خدمات کمتری ایجاد شده است، گروههای فرودست جامعه در آن مکانها ساکن اند و هرجا که گروههای فرادست ساکن اند، برخورداری از امکانات و خدمات کمتر مشاهده میشود. از آنجا که شهروندان فقیر امکان پرداخت هزینه مسکن در بخشهای دارای امکانات و خدمات مناسب را ندارند، این محلهها نصیب شهروندان برخوردارتر میشود.
در اولین سطح از تحلیل، اگر بخواهیم به دنبال علل فقر و فرودستی گروهی از شهروندان باشیم، باید گفت که «برخوردارنبودن از امکانات شهری مانند خدمات آموزشی، بهداشتی، حمل ونقل و... از علل مهم ناتوانی و فقیرشدن بخشی از شهروندان است».
این موضوع درباره گروههایی از جامعه که از نظر مالی و فرهنگی شکننده و ضعیف ترند، احتمال بیشتری نیز دارد. متأسفانه در راستای برطرف کردن این نقص و توانمندکردن گروههای فرودست، همیشه امکان توزیع عادلانه خدمات وجود ندارد، آن هم به دلایلی، چون اقتصادی نبودن یا کمبود منابع مالی، زمانی و....
به عنوان پیشنهاد، راه حل کوتاه مدت و ارزانتر این موضوع، دسترس پذیرکردن مراکز خدماتی و محلهای اشتغال برای فقراست که معمولا در محلات حاشیه شهر و کم برخوردار ساکن هستند. افزایش سرویسهای حمل ونقل عمومی و توسعه و نفوذ شبکه معابر اصلی و بزرگراهها به داخل محلات غیررسمی از الزامات این امر است و در شهر مشهد میتوان به آن اندیشید.
افزایش تقاطع ها، پلهای روگذر و ارتباط هرچه بیشتر و بهتر بخش درونی بولوار کمربندی، یعنی صدمتری و هسته میانی و مرکزی برخوردار شهر، با فضای بیرونی، یعنی بخش فرودست حاشیه شهر، اقدامی در راستای محرومیت زدایی بر پایه همین راهبرد است.