عروجی | شهرآرانیوز - «ماهان» تا اینجا بدترین فیلم جشنواره چهلم است، اما راستش برای انتقاد از فیلم، اینبار نه سازندگانش، که باید انتخابکنندگان آن را برای حضور در بخش مسابقه نقد کرد. فیلمی تا این حد نازل و شعاری است و کیلومترها از مرحله پرت است، چطور برای رقابت با دیگر فیلمها انتخاب شده؟
صاحب کدام شاخصههای سینمایی بوده است؟ اینکه پسر علی شاهحاتمی فیلمساز شاخص تلویزیون و کارگردان سریال ماندگار «خوشرکاب»، میخواسته تجربهای بکند و خودش را محک بزند و اولین فیلم بلندش را بسازد بهکنار، اما چرا اینجا و چرا در بخش اصلی؟ چرا با عقب راندن فیلمهایی که به گفته عضو هیئت انتخابش -بهروز افخمی- فیلمهای خیلی خوبی مثل «کوچه ژاپنیها» و «علت مرگ نامعلوم» را حذف کردند تا جای آن چنین اثر مبتدی را به بخش مسابقه بکشانند؟ بدتر اینکه، فیلمسازش به غلط معتقد است ژانر فیلم جادهای است و این نشان میدهد که او از ژانر و فیلمهای جادهای تقریبا چیزی نمیداند.
بهروز افخمی، عضو هیئت انتخاب جشنواره فجر، گفته دو فیلم ضعیف جشنواره را اصلا ندیده است
قصه -البته اگر چنین چیزی اصلا وجود داشته باشد- درباره جوانی به اسم ماهان است؛ بازیگری که سرطان دارد و حالا به دل جاده زده به این امید که سایه ناامیدی و شکست را از خودش دور کند. او میخواهد در این مسیر با کمک همسرش که کارگردان نمایش عروسکی است، به باقی بچههای سرطانی شادی ببخشد.
اما همه اینها بهجایی منتهی نمیشود جز نمایش یک انسانیت شعاری و مبتذل. تأکید مدام پدر و پسر در گفتگوهای مطبوعاتیشان و حتی در نشست خبری فیلم، بر اینکه این اثر قرار بوده بذر امید بکارد و تمامی درآمدهای حاصل از فروش فیلم صرف کمک به کودکان سرطانی میشود هم ظاهرا بیشتر برای فرار از پاسخگویی و پنهان شدن از زیر نگاههای پرسشگرانه منتقدان و مخاطبان است. گیریم که نیت صاحبان فیلم خیر است و متعالی، چرا محضرضای خدا یک خط قصه درستوحسابی ندارد؟ چرا اینقدر پریشان و الکن است و لکنت دارد؟ کارگردان جوانش میگوید.
سختیهای زیادی کشیده و در دوران اوج همهگیری کرونا برای ساخت «ماهان» شمال تا جنوب ایران را پیموده، اما سؤال اینجاست که با کدام قصه؟ با کدام کشمکش؟ با کدام نقطه عطف؟ کجای فیلم تماشاگر کمی منقلب میشود و میتواند نخ همذاتپنداری قصه را بگیرد و دور خودش بپیچد؟ جدا از فیلمبرداری و تصاویر زیبایی که بیشتر آدم را یاد مستندهای حوزه گردشگری میاندازد، باید گفت ما با اثری شکستخورده طرفیم که صاحبانش نیت خیری داشتهاند. همچنان که خیلی از مدیران و مسئولان با نیت خیر تصمیمهای اشتباه گرفتهاند و باعث بروز مشکلات زیادی شدهاند. ما با اثری طرفیم که هیچ احساسی را برنمیانگیزد و طبعا کسی را هم برای دیدنش ترغیب نمیکند که پولی جمع و خرج بیماران شود.
یکی از حاشیههای این جشنواره حضور فیلمهای دو آقازاده یعنی یوسف حاتمیکیا و علی شاهحاتمی در بخش مسابقه بود. آنقدرکه برخیها آن را جشنواره «آقازادهها» لقب دادهاند. جدا از این عناوین طعنهآمیز که موضوع این یادداشت نیست، باید با تأسف سرتکان داد و گفت آیا این دو فیلم و باقی فیلمهای بخش دولتی با نظر هیئت انتخاب به فهرست نهایی وارد شدهاند یا دستهای دیگر در کار بوده است؟ پاسخ به این پرسش البته تا حدود زیادی مشخص است.