مهتاب علینژاد | شهرآرانیوز؛ زمان هیچگاه برای هیچ فردی نمیایستد. عمر به صورت شتابندهای در گذار است. چه شرایط اقتصادی و حال ذهنی شما خوب باشد چه بد، چه به آینده امید داشته باشید چه نداشته باشید. در زندگی مدرن که علاوه بر افزایش رفاه، افزایش مخاطرات را نیز تجربه میکنیم، شنیدن خبرهای آسیبزننده به سلامت روانی در جامعه اجتنابناپذیر است.
خبرهای ناخوشایند میان حجم خستگیهای شما از راه میرسند و قطره آخر لیوان ظرفیت شما در تحمل مصائب میشوند و لیوان سرریز میشود، اتفاقی که در زندگی مدرن به امری معمول تبدیل شده است. سرریز شدن ظرف تحمل آدمها در زندگی امروزی و تحت فشارهای روانی و اقتصادی و فرهنگی، با روزمرگی عجین شده است.
صبح که از خواب برمیخیزید، نمیدانید با کدام خبر جانکاه قتل، تجاوز، تورم، خودکشی، بحران جنگ و ... روبهرو میشوید. ناپایداریهای اقتصادی نیز سبب میشوند دغدغه تأمین بقا را به چالشی دائمی برای خود تبدیل کنید و به خود بگویید ظاهرا بحرانها تمام نمیشوند بلکه از بحرانی به بحرانی دیگر تبدیل میشوند. با همه اینها چگونه میشود که برخی آدمها به آستانهای از تجربه درد میرسند که زندگی را بدون آرزو میدانند و چگونه برخیها در احاطه نومیدیها نیز منتظر رسیدن امید و چنگ انداختن به روزنهای از نور نجاتبخش باقی میمانند؟
میتوانید با نگاهی به تاریخ زندگی اجتماعی انسان و حتی نزدیکتر و ملموستر، با نگاهی به تجربههای زندگی پدربزرگها و مادربزرگهایتان، ابزارهایی را کشف کنید که آنان به عنوان ریسمانی برای چنگ انداختن و نومید نشدن انتخاب کردهاند. این ابزارها که در واقع یک مفهوم هستند، به زندگی آنان معنا و رنگ و بویی دیگر بخشیدهاند. یکی از مؤثرترین و اصلیترین ابزارهای انسانی برای آفریدن روزنه نور در میانه تاریکیهای زندگی روزانه، عشق است.
عشق در انواع مختلف آن نظیر عشق مادر و فرزندی، عشق پدر و فرزندی، عشق به خانواده، عشق به زندگی و حیات، عشق به مبارزه و مقاومت برای دستیابی به اهداف دور و نزدیک، عشق به جنس مقابل به عنوان شریک غم و شادی. عشق اگرچه به دلیل انرژیبخشی و شهامتافزاییاش جذابیت دارد، چالشبرانگیز نیز هست، زیرا بر مهارتهای شما میافزاید. شما را پرورش میدهد تا در مسیر رسیدن به آن، صبوری، ازخودگذشتگی و پویایی خود را افزایش دهید. عشق پدر به فرزند را در نظر آورید یا عشق مادر به فرزند.
زمانی که عشق به پرورش یک انسان را به عنوان روزنه امید برای تاب آوردن در ناملایمات زندگی برمیگزیند، از ابتدا میداند این عشق چالشهایی به همراه دارد. نیروی جوانیاش را در حالی که میتواند آن را برای رسیدگی به زندگی شخصیاش صرف کند، باید با فرزندی که میپذیرد پدر یا مادر او بشود تقسیم کند. پولش را به جای اینکه برای خود هزینه کند، برای فرزندش هزینه کند. انتظارات اجتماعی بیشتری را به عنوان یک پدر یا مادر پاسخگو باشد، زیرا فرزندی را تربیت میکند که جامعه انتظار دارد مطابق عرف اجتماعی رفتار کند.
آثار شکاف نسلی را بپذیرد تا بتواند در عوض، فرزندی داشته باشد که به او عشق بورزد و با اشتیاق حضور او دشواریهای زندگی را تحمل کند. به زندگی پدر و مادر خود نگاهی بندازید. اگر فرزندی دارید، به رابطه خود و فرزندتان بیندیشید. فداکاریهایی را که در این ارتباطها وجود دارد مرور کنید. در تراکم بحرانهای کنونی که زندگی و فرزندپروری بهویژه از نظر اقتصادی به امری بسیار دشوار تبدیل شده است، باز افراد بسیاری هستند که تصمیم پدر شدن، مادر شدن و عشق ورزیدن به دیگری را دارند، زیرا انسانها نومیدیهایشان در تلاطم زندگی را با حضور کودکان و تلاش برای بقای آنان به امید گره زدهاند.
پدری و مادری در دنیای امروز به عشقی گران تبدیل شدهاند از این رو که هم تأمین اقتصادی و هم پرورش فرزند در دنیای رسانههای ارتباطی مسئولیتی بسیار سنگینتر و دشوارتر از گذشته است. در زندگی پدربزرگها و مادربزرگها عشق به فرزند به معنی تأمین مایحتاج خوراک و مسکن و پوشاک و گاهی نصیحت و مشاورههای معمول بود. بیشترین میزان سازش فرزندان با شرایط خانوادگی و کمترین میزان مقایسههای اجتماعی به دلیل نبود رسانههای مجازی و نداشتن دسترسی سریع به سبک زندگی دیگران بود. به عبارتی، عشق یک رابطه با نگاه بالا به پایین بود و محور آن تجربه داشتن والدین و بیتجربگی فرزندان.
این در حالی است که نسل امروز در دنیای امروز زندگی میکند و خواستار دریافت عشق بر محور گفتگو و رسیدن به نتیجه مشترک است. آنچه نسل امروز در کانون خانواده جویای آن است دریافت عشق صادقانه و علاقه پناهدهنده است. امروزه آموختن چگونگی عشق ورزیدن در تعاملهای درون خانواده یک ضرورت خانوادگی برای تجربه زندگی موفق و آرامش بخش است.
اگرچه مخاطرات عشق به فرزند بیشمار است، اکنون که پذیرفتهاید فرزندآوری روزنه امید شما برای زندگی در نومیدیها باشد، از تصمیم خود همهجانبه محافظت کنید. اجازه دهید عشق ورزیدن صادقانه و بالغانه شما از سبک عشق ورزیدن مشروط که در گذشته وجود داشت -در صورتی به فرزند عشق ورزیده میشد که درست مطابق میل پدر و مادر رفتار کند- به عشق ورزیدن بیقیدوشرط تغییر کند که در آن فرزندان همانگونه که هستند پذیرفته میشوند. به این ترتیب، بار عاطفی ارتباط شما با فرزند افزایش مییابد.
فرزند شما هرچه بیشتر بتواند خود واقعیاش را بروز دهد بیشتر میتواند شما را به عنوان امین خود هنگام گرفتار شدن در مشکلات بپذیرد. اعتماد ارتباط شما را تقویت میکند. رشته ارتباط بر مبنای حمایت و عشق را در کانون خانواده محافظت و تقویت کنید تا امید در زندگی خانوادگیتان زنده بماند زمانی که در نومیدیهای اجتماعی مستأصل ماندهاید.