به گزارش شهرآرانیوز؛ حال طبق گزارش رسانهها رئیس جمهور کشورمان قرار است پنجشنبه به دوحه سفر کند. ایران بعد از روسیه دارای بیشترین ذخایر گازی جهان است و قطر در رتبه سوم قرار دارد و بزرگترین منبع مشترک طبیعی گاز جهان نیز در اختیار ایران و قطر قرار دارد. قطر در سالهای گذشته بارها میزبان مسئولان ارشد کشورمان بوده و تلاش کرده است سطح روابط دو کشور را در حد مطلوب نگه دارد.
قطریها همواره سیاست حسن هم جواری ایران در سالهای گذشته را ستوده اند که مهمترین آنها سال۲۰۱۷ در بحبوحه تنش بین قطر و عربستان بود که ایران با وجود تحریم قطر از سوی شیخ نشینان حاشیه خلیج فارس، با بازگذاشتن راه هوایی و ارسال مواد غذایی، به قطریها کمک و آنها را از بحران خارج کرد.
اکنون با سفر رئیسی روابط دیرینه و سنتی ایران و قطر وارد مرحله تازهای میشود و از مهمترین دستاوردهای این سفر علاوه بر شرکت منتخب ملت ایران در اجلاس مهم گازی جهان، تلاش برای افزایش میزان مبادلات تجاری دو کشور به یک میلیارد دلار است.
اعضای مجمع کشورهای صادرکننده گاز ۴۴درصد از تولید گاز جهان، ٦٧درصد از ذخایر گازی جهان، ۶۴درصد از انتقال گاز با خط لوله و ۶۶درصد از تجارت گاز طبیعی مایع شده (ال ان جی) را در اختیار دارند.
کشورهای الجزایر، بولیوی، مصر، گینه استوایی، ایران، لیبی، نیجریه، قطر، روسیه، ترینیدادوتوباگو، ونزوئلا، یازده عضو اصلی جی ئی سی اف هستند و هلند، نروژ، عراق، عمان، پرو و آذربایجان و امارات به عنوان اعضای ناظر در مجمع کشورهای صادرکننده گاز شرکت میکنند.
دراین باره، خبرگزاری اسپوتنیک روسیه در گزارشی نوشته است: تا چند سال قبل معمولا عمان نقش میانجی بین ایران و دیگر کشورها به ویژه آمریکا را بازی میکرد. پس از جریان محاصره قطر از سوی عربستان سعودی و امارات عربی متحده و بحرین و مصر، روابط بین ایران و قطر بسیار صمیمی و نزدیک شد.
اوایل بهمن نیز یک باره چند تماس میان وزیر امور خارجه قطر و وزیر امور خارجه ایران برقرار شد، امری که با وجود روابط بسیار خوب ایران و قطر توجهها را به خودش جلب کرد.
سپس وزیر خارجه قطر به ایران سفر کرد که نشان دهنده مسئله جدی بوده است، به ویژه اینکه این سفر چند روز قبل از سفر رسمی امیر قطر به ایالات متحده و ملاقات وی با رئیس جمهور آمریکا رخ داد. پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نیز که ترامپ سرنگون شد، بلافاصله کشورهای محاصره کننده قطر یکی یکی به سمت مصالحه با قطر روی آوردند، چون متوجه بودند با وجود همه توانمندیهای سیاسی شان، سیاست قطر بسیار موفقتر بوده است و درحالی که آنها همه تخم مرغ هایشان را در سبد ترامپ قرار داده بودند، قطریها روی برنده یعنی بایدن سرمایه گذاری کرده بودند.
همان گونه که توقع میرفت، با به قدرت رسیدن دمکراتها در آمریکا، این کشور قطر را به عنوان واسطه کلیدی مهمش برای بحرانهای منطقه انتخاب کرد و دلیل اصلی اش این بود که آمریکاییها متوجه شدند نمیتوانند روی دیگر هم پیمانانشان در منطقه حساب باز کنند، چون بقیه حاکمان هم پیمان آنها هنوز از رشد سیاسی کافی برای انجام چنین کارهایی برخوردار نیستند و خود را درگیر ماجراجوییهای بی پایان کرده اند. چنان که مشاهده کردیم، قطر نقش اصلی را در هماهنگیهای افغانستان و کمک به نیروهای آمریکایی برای خروج سالم از این کشور داشت.
در ادامه این گزارش تحلیلی آمده است: البته بسیاری از تحلیلگران باور دارند که آمریکاییها حساب بیشتری روی قطریها باز کرده اند و تمایل دارند قطر نقش بزرگ تری به عنوان میانجی آنها در خیلی مسائل بازی کند. به همین دلیل هم بسیاری تحلیلگران بر این باورند که پس از گره خوردن گفتگوها در وین، آمریکاییها تمایل دارند که قطر به عنوان میانجی وارد میدان شود و برای خروج همه اطراف از باتلاق وین کمک کند.
در پایان این گزارش نوشته شده است: البته ماجرا شاید فقط به آمریکا و مذاکرات وین محدود نباشد، زیرا مسائل بسیار زیاد دیگری در منطقه هست که به همکاری ایران با کشورهای عرب حوزه خلیج فارس به ویژه عربستان سعودی نیاز دارد تا بتوان آنها را حل کرد و طبیعتا قطر به عنوان عضوی از شورای همکاری کشورهای عرب حوزه خلیج فارس میتواند نقش میانجی را دراین زمینه بازی کند.
البته در پایان نباید جریان افغانستان را نادیده گرفت و نباید فراموش کرد که بنا به تقاضای آمریکا، قطریها موفق شده اند روابطی با طالبان برقرار کنند. چند سالی است قطر تلاش میکند نقش تأثیرگذاری در ایجاد صلح در افغانستان داشته باشد. همه اینها مسائلی است که میتوان توقع داشت قطر به عنوان میانجی بین ایران و دیگر کشورها نقشی کلیدی بازی کند.