غلامرضا بنیاسدی | روزنامهنگار
عین.صاد. اینها حروف مقطعه است در شرح مردی که اگر بخواهیم نام کامل او را بنویسیم خواهید خواند: علی صفائی حائری: مجتهد مردی که از نام گریزان بود و کتابهایش هم با همان حروف مقطعه شناسنامه میخورد: عین. صاد.اما حالا میتوان به شرح اسم او پرداخت، که دیری است از این جهان رخت به سرای باقی کشیده است و بذرهایی که در جانها کاشت امروزی به بار نشسته است. من به عنوان ریگی از دامنه کوهسار وجود او را به تماشا ایستادهام و میدانم این اتفاق میتواند نگاه را به افقهای بلند بندگی بکشاند. استاد که امروز، 22 تیر 1399، بیستویکمین سالگرد آسمانی شدن اوست، در زمین دلیل راه بود و دستگیر نیازمندان. نه فقط آنانی که دستی خالی دارند، بلکه دستگیر آنانی بود که سری سودایی و سؤالهایی پررنگ و تردیدهایی جدی داشتند. او پدرانه سرهاشان را به زانو میگرفت، پرسشهاشان را جواب میداد و تردیدهاشان را به یقینی روشن گره میزد. کم نبودند آنانی که از همهجا رانده و از همهجا مانده به او رسیدند و ماندگی و راندگی را فرو گذاشتند و با بینات به حرکت پرداختند. او عالمی بود با مشی پیغمبری، طبیب دوار بطبه را معنایی نو بود. خجسته و مبارکمردی که زندگی مبارک را برای همه مردمان میخواست و میکوشید مظهر همان صفاتی باشد که از خداوند برای مردمان میخواند و این خود درسی بود برای انسان که باید مظهر صفات منعم باشد. او میگفت همه زیباییهای زندگی را از امام رضا(ع) دارد و این اشارتی است که باید به حضرت سلطان دخیل بست، به سلطان علی بنموسیالرضا(ع).