صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

حکایت تفکر قالبی و لایو حکیم

  • کد خبر: ۳۶۵۲۴۶
  • ۲۱ مهر ۱۴۰۴ - ۱۴:۱۹
در روزگاران جدید، مرد ثروتمندی که از تجار بازار بود، خودروی گران‌قیمت خارجی‌اش را از نمایندگی فروش خودرو‌های گران‌قیمت خارجی تحویل گرفت.

در روزگاران جدید، مرد ثروتمندی که از تجار بازار بود، پس از آنکه خودرو گران‌قیمت خارجی‌اش را از نمایندگی فروش خودرو‌های گران‌قیمت خارجی تحویل گرفت، سوار آن شد و به منزل رفت و به پسر نوجوانش پیشنهاد کرد با هم سوار خودرو شوند و نخست به گردش بروند و ناهار بخورند و سپس به محل کار همسرش عزیمت نمایند و وی را با خودرو گران‌قیمت خارجی شگفتانه کنند.

مرد و پسرش سوار خودرو شدند و پس از ساعتی دوردور در بولوار وکیل‌آباد و صرف ناهار در یکی از رستوران‌های شاندیز، به سمت محل کار همسر مرد حرکت کردند، اما در نزدیکی مقصد ناگهان بر اثر زیاده‌روی کنترل خودرو از دست مرد ثروتمند خارج شد و خودرو گران‌قیمت خارجی پس از تصادف با دو خودرو دیگر و نیز یک اصله درخت، به‌طور مچاله در کنار خیابان متوقف شد. 

در پی این حادثه مرد جابه‌جا فوت کرد و پسرش به‌شدت زخمی شد. چند دقیقه بعد نیرو‌های امدادی پیکر پسر و جسد مرد را از میان خودرو گرا‌ن‌قیمت خارجی مچاله خارج کردند و به نزدیک‌ترین بیمارستان بردند. دقایقی بعد وقتی پزشک کشیک اورژانس برای معاینه پسر حاضر شد، متوجه شد که آن پسر نوجوان فرزند خود اوست.

در اینجا همه حاضران در داستان، از کارکنان نمایندگی فروش خودرو‌های گران‌قیمت خارجی تا کسبه وکیل‌آباد تا گارسون‌های رستوران شاندیز تا نیرو‌های امدادی تا مردمی که در محل حادثه جمع شده بودند، یک‌صدا به این فکر فرو رفتند که: اگر پسر نوجوان فرزند راننده متوفی است، پس چطور فرزند پزشک کشیک اورژانس است؟ اگر چنین چیزی امکان دارد، چطور چنین چیزی امکان دارد؟

در این هنگام حکیمی که برای انجام سونوگرافی از نواحی مربوطه خود به بیمارستان مراجعه کرده و به‌طور اتفاقی در جریان ماجرا قرار گرفته بود، لایو خود را روشن کرد و به دنبال‌کنندگان گفت: گاهی انسان به‌صورت ناخودآگاه به افکاری چنگ می‌زند که هیچ پشتوانه منطقی برای آن ندارد. تنی چند از دنبال‌کنندگان پرسیدند: یعنی چی؟ پیر گفت: اگر تفکر قالبی درمورد جنسیت وجود نمی‌داشت، ما به این سؤال جواب درست می‌دادیم. اما این تفکر قالبی مانع از رسیدن ما به جواب درست می‌شود. 

دنبال‌کنندگان گفتند: می‌شود یک‌جور بگویید ما بفهمیم؟ پیر گفت: بله. آیا پزشک کشیک اورژانس بیمارستان نمی‌تواند یک زن باشد؟ او مادر پسر بود و مرد راننده که فوت شد پدر پسر و پسر نیز خود پسر. دنبال‌کنندگان گفتند: عجب. پیر در پایان گفت: امروزه ما بیشتر از همیشه اسیر تفکرات قالبی خود هستیم.

وی افزود: تفکر قالبی فقط درمورد جنسیت نیست، بلکه در مورد مسائل اجتماعی و سیاسی و ... نیز هست. در این لحظه اینترنت قطع شد و سخن حکیم ناتمام ماند.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.