گایوس ژولیوس کایسار (سزار)، که نسب خود را به یولیوس آسکاینوس، پسر آیناس، پسر ونوس، دختر ژوپیتر، خدای خدایان یونانی میرساند، بههمراه همسرش آئورلیا کوتا در روم زندگی میکرد.
گایوس ژولیوس بهرغم برخوردار بودن از تبار خوب و ژن مرغوب و انتساب به یکی از کهنترین خانوادههای روم، دچار تنگدستی شدید بود و بههمراه همسرش در خانهای کوچک در محلهای بدنام به نام سوبورا که محله فساد بود زندگی میکرد.
همسرش که با خردمندی و صرفهجویی خانه خود را در توفان حوادث اداره میکرد، روزی به گایوس گفت:ای همسر گرانقدر من، میدانم که شرایط اقتصادی دشواری حاکم است و تو نیز با آنکه سخت کار میکنی نگران آینده خانوادهات هستی،، اما بر این باورم که اگر فرزندی به خانواده ما اضافه شود، کانون آن را گرمتر خواهد کرد و ما امید و انگیزه بیشتری برای زندگی در کنار هم خواهیم یافت.
گایوس گفت: نیکو گفتیای همسر خردمندم. من نیز موافقت خود را با تو اعلام میدارم.
۹ ماه بعد، زمان به دنیا آمدن فرزند رسید، ماما که برای به دنیا آوردن فرزند در خانه گایوس حاضر شده بود، اعلام کرد جثه فرزند بسیار بزرگ است و به دنیا آمدن وی از طرق عادی امکانپذیر نیست، مادر و فرزند هردو در خطر مرگ قرار دارند.
خبر در محله پیچید. طبیبی که برای صرف نوشیدنی گازدار به محله سوبورا آمده بود، پس از شنیدن خبر به بالین آئورلیا آمد و گفت: در سرزمین پارس پهلوان نامیای بهنام رستم وجود داشته که او نیز از طرقی غیرعادی به دنیا آمده بوده است و پارسیان نام آن شیوه تولد را رستمزاد گذاشتهاند.
ماما گفت: بلدی.
طبیب گفت: روی کاغذ بلی.
ماما گفت: پس بجنب. به این ترتیب فرزند گایوس جولیوس سزار از طریق شکافتن پهلوی مادرش به دنیا آمد و بهطرز عجیبی نام او را نیز گایوس جولیوس سزار گذاشتند. گایوس جولیوس سزار پس از چندی دیکتاتور بزرگ قیصر روم شد و دستور داد روش به دنیا آمدنش را سزارین نامگذاری کنند و از آنجا که از همان قدیم در کار رسانهای از پارسیان قویتر بودند، پس از چندی عنوان سزارین بهجای عنوان رستمزاد در محافل پزشکی و مجامع عمومی برای این شیوه زایمان جا افتاد.
طبیبان روم نیز به افتخار سزار بزرگ، ضمن ثبتنام برای گرفتن کارتخوان، سزارین را روش به دنیا آمدن بزرگان عالم معرفی کردند و بابت انجام هر عمل سزارین صدوسی سکه طلا از مردم روم گرفتند و علاوه بر پزشکی مشغول ساختوساز شدند و به این ترتیب بارشان را بستند.