فروش آنلاین فیلم‌های سینماتیکت تاریخ‌ساز شد | فروش گیشه سنتی به پایان خود رسید؟ سریال «کنکل» بازهم توقیف شد؟ ساخت اسپین آف سریال «ویچر» در میانه راه متوقف شد سوگل خلیق با کنسرت نمایش روی صحنه می‌رود قسمت جدید «مرد عنکبوتی» با بدلکاران «جکی چان» ساخته می‌شود برنامه «نمک نشنال» به شبکه نسیم رسید + زمان پخش و تیزر عرفان طهماسبی خواننده تیتراژ «بامداد خُمار» شد پارسا پیروزفر با «جادوی سفید» به سینماها می‌آید «ببعی قهرمان»؛ پرفروش‌ترین انیمیشن ایران در مسیر جشنواره‌های جهانی معرفی قهرمانان مردمی در «خط اول» «برد پیت» تهیه‌کننده فیلمی درباره غزه شد علیرضا داودنژاد از رفاقتش با داود رشیدی گفت «سینما متروپل» پس از سه سال انتظار روی پرده می‌رود + خلاصه داستان و زمان اکران زمان برگزاری جشنواره جهانی فیلم فجر اعلام شد زمزمه‌های بازگشت عادل فردوسی‌پور و رامبد جوان به تلویزیون بی راهه وزیر راه در مشهد تحرک فرهنگی در دولت چهاردهم | در مدت یکسال ۶۴۹۱ نمایش روی صحنه رفت اتحاد ماندگار، خلاقیت هنرمندان علیه تفرقه افکنی نگاهی به ۲  کتاب تازه منتشرشده درباره رابطه فوتبال و سیاست | فوتبال فقط فوتبال نیست
سرخط خبرها

حکایت تغییر رویه قربانشاه

  • کد خبر: ۲۹۹۱۱۷
  • ۱۹ آبان ۱۴۰۳ - ۱۴:۴۶
حکایت تغییر رویه قربانشاه
روزی دو تن از رعایا که در همسایگی هم زندگی می‌کردند با هم دچار نزاع خیابانی شدند و پس از آنکه علیه یکدیگر فحاشی بسیار کردند، مأموران قربانشاه آن‌ها را به جرم اخلال در نظم و خدشه دار کردن عفت عمومی دستگیر کردند.

قربانشاه چهارم، سومین پادشاه از سلسله قربانشاهیان بود که روی هم رفته به مدت هشتاد سال و سه ماه و ده روز بر نواحی قربان آباد علیا و سفلی و آبادی‌های اطراف سلطنت کردند. قربانشاه چهارم پادشاهی نیک اندیش و مردم دار و عدالت محور بود و همواره در جهت رفع خصومات اهالی می‌کوشید و تلاش می‌کرد صلح و صفا را در میان رعایا برقرار کند.

روزی دو تن از رعایا که در همسایگی هم زندگی می‌کردند با هم دچار نزاع خیابانی شدند و پس از آنکه علیه یکدیگر فحاشی بسیار کردند، مأموران قربانشاه آن‌ها را به جرم اخلال در نظم و خدشه دار کردن عفت عمومی دستگیر کردند. وقتی دو همسایه را به نزد قربانشاه بردند تا میان آن‌ها داوری کند، قربانشاه نخست دعوی دو طرف را استماع کرد و سپس از شهود خواست تا به جایگاه روند و شهادت خود را بیان کنند.

یکی از شهود که شخصی بی جنبه‌ای بود و کرم داشت به جایگاه شهود رفت و پس از آنکه در جایگاه ایستاد و قسم یاد کرد که حقیقت را بگوید و جز حقیقت چیزی نگوید، قربانشاه از وی خواست تا ماجرا را همان گونه که اتفاق افتاده برای وی بازگو کند. شاهد گفت:‌ ای پادشاه بزرگ، آیا مایلید عین واقعه را همان طور که با چشم خود دیده و با گوش خود شنیده ام نقل نمایم؟ 

قربانشاه گفت: بلی دیگر. پس چی؟ شاهد گفت: پس عرض می‌کنم. وی افزود: اول این همسایه به آن همسایه گفت... سپس رو به قربانشاه کرد و ادامه داد:‌ای خر،‌ای الاغ،‌ای گاو،‌ای شغال، خیلی نفهم و تن لش هستی. وی افزود: سپس آن همسایه به این همسایه گفت... و دوباره رو به قربانشاه کرد و گفت:‌ای شتر،‌ای بی خرد،‌ای بی شعور،‌ای آشغال، نفهم تویی. 

وی افزود: سپس این همسایه به آن همسایه گفت... در این لحظه قربانشاه متوجه شد که آن شاهد بی جنبه در کمال پررویی و وقاحت او را خطاب کرده و دارد در قالب ادای شهادت به او فحش می‌دهد و برخی از حضار نیز دارند زیرزیرکی می‌خندند. در این لحظه قربانشاه احساس کرد با نیک اندیشی و مردم داری و عدالت محوریِ خود به رعیت زیادی رو داده است و الان رعیت دارند غیرمستقیم به او فحش هم می‌دهند. 

در نتیجه از شاهد خواست خفه شود و به مأموران دستور داد هردو همسایه را به اضافه شاهد بی تربیت فلک کنند و آفتابه به گردنشان بیندازند و در سطح قربان آباد بگردانند و از آن روز تا پایان سلطنت به رعیت که جنبه آزادی بیان نداشتند، نه تنها رو نداد، بلکه حالشان را هم گرفت.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->