سریال محرمی «جایی برای همه» روی آنتن شبکه دو + زمان پخش آمار فروش سینماها در روزهای جنگ بین اسرائیل و ایران اکران سیار فیلم‌های کودکانه در مشهد کارگردان فیلم بعدی «جیمز باند» مشخص شد «کاتیا فولمر» ایران‌شناس آلمانی درگذشت فصل پایانی سریال «اسکویید گیم» در راه است تکرار سریال «مختارنامه» از شبکه آی‌فیلم (محرم ۱۴۰۴) + زمان پخش قدردانی سخنگوی پلیس از اصحاب قلم در دوران جنگ رژیم صهیونیستی علیه ایران | عزیزان رسانه، گل کاشتید، دستانتان را می‌بوسم برنامه‌های حمایتی وزارت فرهنگ و ارشاد برای جبران خسارات گروه‌های موسیقی و نمایشی اجرای باشکوه ارکستر سمفونیک تهران در میدان آزادی حسام خلیل‌نژاد، بازیگر سینما و تلویزیون: اگر امروز هنری هست، میراث شهیدان است فیلم‌های آخر هفته تلویزیون (۵ و ۶ تیر ۱۴۰۴) + شبکه و زمان پخش سیمای محرم ۱۴۰۴ | معرفی برنامه‌های ویژه تلویزیون همراه با زمان پخش چرا توزیع سریال «شکارگاه» به تعویق افتاد؟ فرصت تماشای فیلم با قیمت نیم‌بها تا کی ادامه دارد؟ شعر‌هایی به‌مثابه موشک | شاعران مشهدی در کنار مدافعان وطن ایستادند گفت‌وگوی اختصاصی با کیوان ساکت | دو خانه دارم؛ یکی خشت و گل، یکی جان و دل اعلام جزئیات اجرای سجاد افشاریان و احسان عبدی‌پور
سرخط خبرها

حکایت تغییر رویه قربانشاه

  • کد خبر: ۲۹۹۱۱۷
  • ۱۹ آبان ۱۴۰۳ - ۱۴:۴۶
حکایت تغییر رویه قربانشاه
روزی دو تن از رعایا که در همسایگی هم زندگی می‌کردند با هم دچار نزاع خیابانی شدند و پس از آنکه علیه یکدیگر فحاشی بسیار کردند، مأموران قربانشاه آن‌ها را به جرم اخلال در نظم و خدشه دار کردن عفت عمومی دستگیر کردند.

قربانشاه چهارم، سومین پادشاه از سلسله قربانشاهیان بود که روی هم رفته به مدت هشتاد سال و سه ماه و ده روز بر نواحی قربان آباد علیا و سفلی و آبادی‌های اطراف سلطنت کردند. قربانشاه چهارم پادشاهی نیک اندیش و مردم دار و عدالت محور بود و همواره در جهت رفع خصومات اهالی می‌کوشید و تلاش می‌کرد صلح و صفا را در میان رعایا برقرار کند.

روزی دو تن از رعایا که در همسایگی هم زندگی می‌کردند با هم دچار نزاع خیابانی شدند و پس از آنکه علیه یکدیگر فحاشی بسیار کردند، مأموران قربانشاه آن‌ها را به جرم اخلال در نظم و خدشه دار کردن عفت عمومی دستگیر کردند. وقتی دو همسایه را به نزد قربانشاه بردند تا میان آن‌ها داوری کند، قربانشاه نخست دعوی دو طرف را استماع کرد و سپس از شهود خواست تا به جایگاه روند و شهادت خود را بیان کنند.

یکی از شهود که شخصی بی جنبه‌ای بود و کرم داشت به جایگاه شهود رفت و پس از آنکه در جایگاه ایستاد و قسم یاد کرد که حقیقت را بگوید و جز حقیقت چیزی نگوید، قربانشاه از وی خواست تا ماجرا را همان گونه که اتفاق افتاده برای وی بازگو کند. شاهد گفت:‌ ای پادشاه بزرگ، آیا مایلید عین واقعه را همان طور که با چشم خود دیده و با گوش خود شنیده ام نقل نمایم؟ 

قربانشاه گفت: بلی دیگر. پس چی؟ شاهد گفت: پس عرض می‌کنم. وی افزود: اول این همسایه به آن همسایه گفت... سپس رو به قربانشاه کرد و ادامه داد:‌ای خر،‌ای الاغ،‌ای گاو،‌ای شغال، خیلی نفهم و تن لش هستی. وی افزود: سپس آن همسایه به این همسایه گفت... و دوباره رو به قربانشاه کرد و گفت:‌ای شتر،‌ای بی خرد،‌ای بی شعور،‌ای آشغال، نفهم تویی. 

وی افزود: سپس این همسایه به آن همسایه گفت... در این لحظه قربانشاه متوجه شد که آن شاهد بی جنبه در کمال پررویی و وقاحت او را خطاب کرده و دارد در قالب ادای شهادت به او فحش می‌دهد و برخی از حضار نیز دارند زیرزیرکی می‌خندند. در این لحظه قربانشاه احساس کرد با نیک اندیشی و مردم داری و عدالت محوریِ خود به رعیت زیادی رو داده است و الان رعیت دارند غیرمستقیم به او فحش هم می‌دهند. 

در نتیجه از شاهد خواست خفه شود و به مأموران دستور داد هردو همسایه را به اضافه شاهد بی تربیت فلک کنند و آفتابه به گردنشان بیندازند و در سطح قربان آباد بگردانند و از آن روز تا پایان سلطنت به رعیت که جنبه آزادی بیان نداشتند، نه تنها رو نداد، بلکه حالشان را هم گرفت.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->