موج خبریای که در پی شهادت دانشمند دفاعی و هستهای، دکتر محسن فخریزاده، در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی پدید آمد، دربردارنده نکتههایی است که بهنظر میرسد درباره آنها باید کمی درنگ کرد. پارهای از خبرها و نظرها در فضای مجازی، با نهایت افسوس، یک «موضوع ملی» را که در ذات خودش میتواند موجب همگرایی و همراستایی گروههای درون حاکمیت شود، به یک بحث جناحی فروکاستهاند و بهجای اینکه انگشت اتهام را بهسوی مثلث آمران ترور در «تلآویو، ریاض، واشنگتن» نشانه روند، برخیها از این سخن میگویند که اگر برجام نبود و از مذاکره سخن نمیگفتید، اکنون دشمنان بداندیش جریتر نمیشدند و دانشمند دفاعی و هستهای ما را ترور نمیکردند.
برخی دیگر نیز از آن سو در مقام پاسخگویی و تلافی درآمدهاند و میگویند نهادهایی که وظیفه محافظت از جان شخصیتهای علمی و دفاعی کشور را برعهده دارند، وظیفهشان را چندان درست انجام ندادهاند. هواداران این دیدگاه، بیآنکه به سند یا مدرکی استناد کنند، گویی فرصت و مجالی پیدا کردهاند برای محکومکردن یک نهاد دفاعی که از فرزندان همین آبوخاک هستند.
از این دو واکنش تقابلی و فرسنگها دور از «منافع ملی» که بگذریم، خبر یا درست بگویم «خبرسازی» دیگری هم جلب نظر میکرد؛ آنجا که چند متن، با ادعای خبربودن، در پی القای این بود که بگوید در پی ترور دانشمند ایرانی، منطقه غربآسیا در آستانه جنگ و درگیری نظامی است. در این راستا خبری منتشر شد که بهنقل از الجزیره میگفت ناو هواپیمابر آمریکایی بهدستور پنتاگون روانه خلیجفارس شدهاست. همزمان نیز تصویر و متن چندخطی در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشد با این ادعا که پروازهای بینالمللی، آسمانهای ایران، عراق، سوریه و لبنان را خالی کردهاند و بهاصطلاح آسمان منطقه «کلییر» شدهاست. هرچند یک نگاه گذرا به سامانههای معتبر که نشاندهنده وضعیت پروازهای بینالمللی و ترافیک هواییاند، میتوانست جعلی و ساختگیبودن آن ادعا را اثبات کند تا دریابیم بهواقع با یک «فیکنیوز» روبهرو هستیم.
کوتاه سخن اینکه شرایط کنونی کشور، منطقه و تحولات بینالملل بهگونهای است که در رویارویی با هرآنچه بهنام «خبر» در فضای مجازی منتشر میشود، بایسته است، حساس و دقیقتر باشیم و نیز از خودمان بپرسیم؛ ملتهب و تنشآلودنمایاندن چهره منطقه و کشورمان با چه انگیزه و اهدافی انجام میشود و چه دستهایی در پشت پرده است؟