آخرین مطالب محمدرضا امانی
برف چنان سهمگین بود که فقط نیمی از دسته جارو در گوشه حیاط هنوز از برف بیرون بود و تا چند دقیقه دیگر میرفت تا تمامش زیر آن مدفون شود.
کد خبر : ۱۳۳۰۱۱
۱۴۰۱/۰۸/۱۴ - ۱۸:۵۹
مسافر در صندلی عقب، سرش را به شیشه خیس تکیه داده بود و یک لحظه از خیابانهای خیس و عابران چشم برنمی داشت.
کد خبر : ۱۳۱۷۹۸
۱۴۰۱/۰۸/۰۷ - ۱۵:۴۶
محمدرضا امانی - داستان نویس
کد خبر : ۱۳۱۱۸۷
۱۴۰۱/۰۸/۰۳ - ۱۹:۲۹
چند روز قبل وقتی مسافرم با قابلمه پر از غذا سوار ماشین شد و رایحه خوش سیب زمینی پخته به همراه نعناداغ در فضا پیچید، گرسنگی چنان بر من غالب شد که تصمیم گرفتم یک بار برای همیشه بر این شرم بنیادی غلبه کنم.
کد خبر : ۱۲۹۵۷۸
۱۴۰۱/۰۷/۲۳ - ۱۸:۲۲