به گزارش شهرآرانیوز - آیتا... وحید خراسانی یکی از شخصیتهای برجسته حوزه علمیه خراسان است. ایشان در سال ۱۳۰۰ در شهر مقدس مشهد در خانوادهای متقی و پرهیزکار متولد شد. ایشان پس از اتمام سطح، واردکلاس درس خارج فقه مرحوم آیتا... میرزا مهدی اصفهانی، آیتا... آشتیانی و آیتا... محمدهادی میلانی شد و استفادههای فراوانی کرد و به واسطه داشتن استعداد و نبوغ فکری به مدارج عالیه فقه و اجتهاد ارتقا یافت.
آیتا... وحید خراسانی به قصد تکمیل مبانی و آگاهی از دیدگاههای مراجع حوزه علمیه نجف، در حالی که به درجه اجتهاد رسیده بود، در بیستوهفتسالگی به حوزه علمیه نجف اشرف مهاجرت کرد. ایشان در نجف اشرف در درس آیتا... میرزا عبدالهادی شیرازی، آیتا... حکیم و آیتا... خویی شرکت کرد.
ایشان در سال ۱۳۹۰ قمری به ایران بازگشت و بنابر اصرار برخی از فضلا، محصلان و علمای استان خراسان و امر برخی مراجع معظم تقلید، یک سال در حوزه علمیه مشهد توقف کرد، به تدریس پرداخت و پس از آن به حوزه علمیه قم مهاجرت کرد. آیتا... وحید خراسانی اکنون در حوزه علمیه قم به تدریس خارج فقه و اصول اشتغال دارد و بیش از صدها نفر از فضلای حوزه علمیه قم در محضر ایشان حضور پیدا میکنند.
آیتا... وحید خراسانی سالها با خاندان آیتا... واعظ طبسی و پدر بزرگوارشان شیخ غلامرضا طبسی آشنایی داشت و خاطراتی از آن بزرگواران در ذهن دارد. متن زیر گفتاری از آیتا... العظمی وحید خراسانی است که پس از ارتحال آیتا... واعظ طبسی در منزل آن مرحوم ایراد شده است.
***
از دست دادن او مصیبت طاقتفرسایی است چرا که او بدلی ندارد.. مرحوم آقای واعظ طبسی فردی متدین، متخلق و فهمیدهای بود که برای آستان قدس رضوی چنین شخصی نیامده است و بعدها هم نخواهد آمد. تدین موضوعی است که به لحاظ خانوادگی در این خاندان ریشه دارد. مرحوم جد مادری ایشان از بزرگان و اعیان بود که دختر خود را از سر ارادت به عقد مرحوم شیخ غلامرضا طبسی درآورد که نتیجه آن ازدواج، مرحوم آقای واعظ طبسی بود.
مرحوم آقا سید احمد خوانساری برای من نقل میکردند که خانوادهای نزد ایشان آمدند و اذعان داشتند که نسبت به امور دینی بیتفاوت بودند، اما با منبر مرحوم شیخ غلامرضا طبسی به طور کامل متحول شدند. منبر مرحوم شیخ غلامرضا یک منبر غیرعادی بود که طی آن پیوسته صحبت میکرد و مطالب آن نیز از پختگی خاصی برخوردار بود. وقتی ایشان در تهران به منبر میرفتند، شاهزادهها با درشکه خودشان را به منبرشان میرساندند. به نظرم، مثل او در منبر نیامده است.
در آن زمان، فردی به نام مرحوم شمس نیز منبرهایی داشتند که باز هم به پای مرحوم شیخ غلامرضا نمیرسید. هرگز فراموش نمیکنم که پس از فوت مرحوم شیخ غلامرضا پیکر ایشان را به یک باغ آوردند. در آن زمان، مرحوم میرزا احمد کرمانی رئیس حوزه بود و در حالی که تعطیل نمودن حوزه کار سختی بود، اما همه حوزه تعطیل شد. مراسم ایشان با شکوه خاصی در مسجد گوهرشاد برگزار شد که اشخاصی، چون مرحوم کفایی سبزواری دم در ورودی ایستاده بودند و به اصرار آقای کفایی در اینجا دفنش کردند وگرنه اجازه این کار را نمیدادند.
سخنران آن جلسه نیز مرحوم آقا شیخ محمود حلبی بود که این شعر را در طلیعه منبرش خواند: فردا که بود وعده جنات نعیم/ تسلیم کنم هر چه غلامی دارم. رفتن چنین افرادی دو مصیبت به حساب میآید: یکی مصیبت فوت خودشان است و مصیبت دیگر بیبدیلی آنهاست. خیلی از مردم ایشان را نمیشناسد، اما من او را میشناسم چرا که با این خاندان محشور بودهام. ما هرگز ایشان را فراموش نمیکنیم.