«کافه بازی»، «کافه علم» و «کافه کارآفرینی» ویژه دختران مشهدی احداث می‌شود شهردار مشهد: بوستان‌های «بهشت» و «آفتاب» ویژه بانوان به زودی به بهره‌برداری می‌رسد مبدا تعیین مسافت شهر مشهد از سایر شهر‌ها کجاست؟ چهارمین کنفرانس بین‌المللی برنامه‌ریزی و مدیریت شهری در مشهد مقدس برگزار می‌شود نشان مشهدالرضا(ع) باعث رونق فعالیت‌های مردمی و جهادی می‌شود لزوم معرفی مشهد به عنوان دومین کلانشهر مذهبی دنیا روزشماری وقایع انقلاب اسلامی در مشهد، از اول تا چهارم دی‌ماه ۱۳۵۷ (بخش اول) | بیمارستان شاه‌رضا، پایگاه انقلاب مشهد آغاز هفته ملی مشهد با اجرای برنامه‌های ویژه فرهنگی، هنری و گردشگری جذب ۲۱ بانوی آتش‌نشان در مشهد ابلاغ برنامه‌های استقبال از بهار ۱۴۰۴ در مشهد از نیمه دی‌ماه هوای کلانشهر مشهد، همچنان آلوده است (۲ دی ۱۴۰۳) ناصحی: رویداد نشان مشهد الرضا(ع) باید در سطح ملی و بین المللی دیده شود نشان مشهد الرضا(ع)؛ فرصتی برای آشنایی نسل آینده با چهره‌های تاثیرگذار اقتصادی مشهد برگزاری اولین نشست کارگروه زیارت شورای عالی استان‌های کشور اختصاص ۱۳۰ تاکسی ون به تاکسیرانی مشهد (۲۸ اذر ۱۴۰۳) یادگارهای کوهسنگی مشهد در دل سازه‌های شهر حل اختلاف میان وزارت کشور و ایران‌خودرو بر سر ۹۰ تاکسی ون شهرداری مشهد بررسی مشکلات ساخت‌وساز‌های غیرمجاز در محلات حاشیه شهر مشهد | لنگرانداختن بسازوبفروش‌ها در بولوار توس آغاز اولین روز زمستان در مشهد با آلودگی هوا سرپرست شرکت بهره‌برداری قطارشهری مشهد منصوب شد (یکم دی ۱۴۰۳) امضای تفاهم‌نامه ٢ هزار میلیارد تومانی برای سامان‌دهی محور‌های ورودی مشهد مقدس
سرخط خبرها

حاشیه‌‎نشینی بدون روتوش

  • کد خبر: ۱۰۲۲۷۴
  • ۲۴ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۲:۱۲
حاشیه‌‎نشینی بدون روتوش
در باب حاشیه شهر آن قدر سخن گفته شده است که شاید یادآوری جمعیت بیش از یک میلیون نفری حاشیه نشینان مشهد که به اندازه یک سوم جمعیت سه میلیون و ۲۰۰ هزار نفری این کلان شهر است، تکراری‌ترین جمله در این حوزه باشد. اما همین یک عدد ضرورت مطالبه برای سامان دهی این مناطق را می‌رساند.

محدثه شوشتری | شهرآرانیوز؛ نسخه‌ها فراوان است، اما حال حاشیه شهر خیلی با نسخه پیچی‌های مختلف برای سر و سامان دادن به امور این مناطق فرقی نکرده است. در وصف نسخه پیچی‌ها و طرح‌های مطالعاتی همین قدر بس که شاید برخی از سازمان‌ها و مجموعه‌ها از جمله مدیریت شهری اگر بخواهند همه اسناد مطالعاتی و اطلاعات را یک جا به جلسه‌ای ببرند، به تعبیر یکی از میهمانان میزگرد ما باید چند کامیون بار بزنند.

اضافه بر این اسناد و اطلاعات، اگر حرف ها، وعده ها، پیشنهاد‌های مدیران، مسئولان و مطالبات گروه‌های مختلف مردمی و کارشناسان را هم جمع کنیم، هزاران صفحه اطلاعات خواهد شد. اینکه گره این کلاف سردرگم چگونه باز خواهد شد، شاید در محاسبه‌ها و برآورد‌ها نگنجد.

با این حال اگر مدیریت درستی در پیش گرفته شود، این کلاف پیچیده‌تر و سردرگم‌تر از پیش نخواهد شد و به مرور گره‌های آن کمتر خواهد شد.
دراین باره با موضوع بررسی ضرورت عمران و آبادانی حاشیه شهر مشهد میزگردی را با مشارکت کانون متخصصان مدیریت شهری در روزنامه شهرآرا برگزار کردیم.

حسن قدیری طرقی، رئیس کمیسیون حاشیه شهر در شورای چهارم و از فعالان حاشیه شهر، سیدابراهیم علیزاده، رئیس کمیسیون حاشیه شهر در شورای ششم، دکتر حسین اکبری، جامعه شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی و پژوهشگر مسائل مشهد که سابقه عضویت در هیئت اندیشه ورزی حاشیه شهر وزارت کشور را نیز دارد، و دکتر سید علی حسینی، عضو شورای معتمدان حاشیه شهر، میهمانان این میزگرد بودند.

حاشیه‌‎نشینی بدون روتوش

در باب حاشیه شهر آن قدر سخن گفته شده است که شاید یادآوری جمعیت بیش از یک میلیون نفری حاشیه نشینان مشهد که به اندازه یک سوم جمعیت سه میلیون و ۲۰۰ هزار نفری این کلان شهر است، تکراری‌ترین جمله در این حوزه باشد. اما همین یک عدد ضرورت مطالبه برای سامان دهی این مناطق را می‌رساند. ابتدا از مسئله حاشیه شهر مشهد بفرمایید.

قدیری طرقی| مشهد اولین شهری بود که زنگ خطر حاشیه نشینی را در سال ۷۰ به صدا درآورد. این حاشیه نشینی محصول یک غفلت دسته جمعی است. در حوزه مدیریت کوتاهی کرده ایم. در همین راستا با هدف مدیریت و سامان دهی حاشیه شهر برای اولین بار در دوره چهارم شورا، کمیسیون ویژه حاشیه شهر تشکیل شد، اما آن اهدافی که مد نظر این کمیسیون برای سامان دهی حاشیه شهر بود، تحقق پیدا نکرد. چون پشت حاشیه شهر دغدغه‌ها فراوان است، اما یک مدیریت درست، علمی، تخصصی و منطقی صورت نگرفته است. در شورای چهارم وقتی کمیسیون حاشیه شهر تشکیل شد، با وزارت کشور رایزنی کردیم که این کمیسیون را به عنوان یک کمیسیون تخصصی ببینند، اما قبول نکردند.

یک طرح و لایحه‌ای که به شورای شهر ارسال می‌شود، وقتی درباره مسائل حاشیه شهر است، اگر مسئله عمرانی باشد به کمیسیون عمران می‌رود، اگر فرهنگی باشد به کمیسیون فرهنگی و همین طور به نسبت نوع موضوع به کمیسیون‌های اصلی خواهد رفت و متأسفانه کمیسیون حاشیه شهر به عنوان کمیسیون فرعی تلقی می‌شود. کمیسیون حاشیه شهر فقط می‌تواند نظرات خودش را جمع کند و به کمیسیون اصلی بدهد و آن کمیسیون اصلی بیاید و در شورا بیان کند.

در واقع درمورد این موضوع برنامه مدونی وجودندارد و تا زمانی که این تفکر باشد، حاشیه شهر همچنان حاشیه باقی خواهد ماند. باید حرکتی جدی و اساسی برای سامان دهی و عمران و آبادانی حاشیه شهر انجام داد که فقط از دست شورا و شهرداری مشهد برنمی آید. باید مدیریت استان و در سطح ملی دولت پای کار باشد، در غیراین صورت هرچه از دغدغه‌ها گفته شود و مطالعات و پژوهش‌ها صورت بگیرد، فایده‌ای ندارد. الان اگر بگویند مطالعات درباره سامان دهی حاشیه شهر را بیاورید، شاید از شهرداری چند کامیون سند مطالعات برای حاشیه شهر جمع شود، اما نتایج آن دیده نمی‌شود.

علیزاده| در رویکرد‌های کلان شورا و مدیریت شهری، بحث حاشیه شهر مشهد به طور ویژه دغدغه ما بوده و در برنامه‌های جاری این موضوع را در نظر می‌گیریم. در این رویکرد توسعه متوازن و پایدار مشهد با محوریت بارگاه منور امام رضا (ع) مد نظر شورا و مدیریت شهری است که به حل مسائل حاشیه شهر در مسیر همین توسعه متوازن و پایدار توجه می‌شود. به طور خاص در کمیسیون ویژه حاشیه شورای ششم، ۶ محور را برای مدیریت و سامان دهی این مناطق در اولویت قرار داده ایم.

این شش محور شامل بهبود شرایط زیست پذیری، توسعه هماهنگ شهری، ارتقای دسترسی‌ها و تاب آوری مناطق، توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی، هویت مکانی و هماهنگی بین دستگاهی است. در عمل می‌بنیم سه کیلومتر از مرکز شهر به سمت یکی از نقاط حاشیه شهر مشهد بیشتر راه نرفته ایم که محرومیت آشکار می‌شود.

اکبری| به طور کلی مسائل شهری در تقسیم بندی به سه صورت مسائل ساده، بغرنج و پیچیده در نظر گرفته می‌شود. برای مسائل ساده شهری، می‌توان دستورالعمل و راه حل ساده اجرا کرد. مسائل بغرنج شهری از نظر اجرایی سخت هستند، اما قابل فوموله شدن اند. اما دسته سوم مسائل پیچیده خیلی قابل فوموله شدن نیستند. حاشیه نشینی هم در ردیف مسائل پیچیده قرار می‌گیرد. در مسائل پیچیده شهری عدم قطعیت در حل این مسائل بالاست. یعنی شما هر اقدامی بخواهید انجام دهید، مشخص نیست که نتیجه بخش خواهد بود یا نه؛ بنابراین وقتی از حاشیه شهر صحبت می‌کنیم، با یک مسئله پیچیده مواجه هستیم که اصلا نمی‌شود به راحتی دستورالعمل و راه حل داد.

حتی اگر دقیق‌ترین برنامه‌ها را هم در حاشیه شهر پیاده کنیم، به طور دقیق مشخص نیست که چقدر نتیجه بخش خواهد بود. در کل دنیا هم برای حل مسائل پیچیده، مدل‌های خاصی را با قید ادبیات مسائل پیچیده کار کرده اند که متأسفانه اصلا در کشور ما چنین کار‌هایی انجام نشده است. یکی از ویژگی‌هایی که این مسائل پیچیده -از جمله حاشیه نشینی- دارند، درهم تنیدگی آسیب‌ها و مشکلات با یکدیگر است. یعنی یک شبکه مسائل می‌سازند؛ بنابراین وقتی داریم از حاشیه شهر صحبت می‌کنیم با شبکه‌ای از مسائل و مشکلات مواجه هستیم.

یعنی اگر فقط بر روی مسئله حاشیه شهر کار کنیم و هم زمان دیگر مسائل و مشکلات شبکه‌ای این پدیده را نبینیم و اقدامی نداشته باشیم، نتیجه بخش نخواهد بود. اما متأسفانه درباره حل مسائل حاشیه شهر مشهد می‌بینیم که مدیران در ادوار مختلف در خلأ اطلاعاتی و ایجاد مدل‌های حل مسئله، برای حاشیه شهر برنامه ریزی می‌کنند و اقداماتی کرده اند، اما به طور کلی وضعیت حاشیه شهر بهبود ویژه‌ای نداشته است.

حسینی| می‌خواهم از منظر نگاه مثبت به حاشیه شهر صحبت کنم. متأسفانه خطا‌هایی تحلیلی در مطالعات مربوط به حاشیه شهر داریم. به طور مثال می‌آییم از دزدی و سرقت توسط مردم حاشیه شهر صحبت می‌کنیم. آیا گفته می‌شود جمع کل مبلغ این سرقت‌ها چقدر است؟

اطلاعات مدونی نداریم، اما بیایید با همان اطلاعات موجود صحبت کنیم. جمع این سرقت‌ها در مقایسه با رقم اختلاسی که یک نفر در منطقه برخوردار شهر کرده است، اصلا قابل مقایسه نیست. فقط در مشهد چند مؤسسه اعتباری داشتیم که بیش از ۲۷ هزار میلیارد تومان را از جیب مردم برداشتند. چند هزار میلیارد تومانی که از آستان قدس اختلاس شد و چندین هزار میلیارد تومانی که از سایر مجموعه‌ها در مشهد اختلاس شده است.

همه این‌ها اصلا با میزان برداشت مالی از سوی حاشیه نشینان به عنوان سرقت، قابل مقایسه نیست. بگذارید نمونه دیگری از آسیب‌های اجتماعی مثال بزنم. درباره طلاق آمار‌ها را درصد بگیرند. میزان درصد طلاق در حاشیه شهر و میزان طلاق در مناطق برخوردار مشهد. قطعا به دلیل بافت اجتماعی و سبک زندگی، آمار طلاق به عنوان یک آسیب اجتماعی در حاشیه شهر کمتر است.

درباره اعتیاد هم حتی اگر بررسی دقیق تری صورت بگیرد، شاید به دلیل شرایط مالی افراد، آثار آن در بین حاشیه نشینان آشکارتر باشد یا نوع مواد مخدر مصرفی آنان با ساکنان مناطق برخوردار مشهد تفاوت داشته باشد، اما این طور نیست که حاشیه نشینان درگیر مسئله اعتیاد باشند و در متن شهر افراد مبتلا به اعتیاد کم باشند. در حوزه ناهنجاری‌های اخلاقی پارتی‌های مختلط و ناهنجاری‌های مختلف در مناطق برخوردار رخ می‌دهد، اما کسی درباره آن صحبت نمی‌کند، اما درباره حاشیه شهر کوچک‌ترین ناهنجاری‌ها و آسیب‌های اجتماعی پررنگ می‌شود.

این نگاه باعث شده است ما قبول کنیم که خیلی از ناهنجاری‌ها در حاشیه شهر رخ می‌دهد. اصلا به نیمه پر لیوان نگاه نمی‌شود. چرا باید دانشجوی دانشگاه فردوسی جرئت نکند بگوید من در حاشیه شهر زندگی می‌کنم، چون نوع نگاه به او فرق خواهد کرد. اینکه دختری در حاشیه شهر زندگی کند و با این نوع نگاه که حاشیه نشین است، موقعیت‌های خوب ازدواج را از دست بدهد، واقعا ناشی از تحلیل‌های اشتباه فرهنگی و اجتماعی از حاشیه شهر است. این نگاه‌ها برچسب حاشیه شهر را ایجاد کرده، در صورتی که نوع این دیدگاه و نگاه غلط است.

به طور قطع بخشی از مشکلات حاشیه شهر به مسائل فرهنگی و اجتماعی برمی گردد. برای عمران و آبادانی حاشیه شهر، نوع تغییر در این دیدگاه‌های فرهنگی نیز ضرورت دارد. در این بخش اقدام قابل ملاحظه‌ای تاکنون نداشته ایم. برای این تغییر دیدگاه‌ها چه دستگاه‌هایی باید ورود پیدا کنند.

اکبری| دیدگاه‌ها به حاشیه شهر و به طور خاص ایجاد برچسب حاشیه شهر نکته‌ای است که باید در مدیریت به آن توجه شود. مشهد جزو معدود شهر‌هایی است که شما این واژه را در آن بیشتر می‌شنوید. در شهر‌هایی از جمله تهران کمتر این برچسب مطرح است. مدتی جزو هیئت اندیشه ورزی برای حاشیه شهر در وزارت کشور بودم.

یکی از بحث‌هایی که چندین جلسه در آنجا زمان برد، همین ضرورت حذف برچسب حاشیه نشینی بود. در واقع یک برچسب به بخشی از شهر زده می‌شود که بار معنایی خاصی را با خود حمل می‌کند. اصطلاحی در جامعه شناسی داریم با عنوان داغ ننگ که این برچسب‌ها به صورت داغی بر پیشانی مردم می‌خورد و با همان عنوان مورد قضاوت قرار می‌گیرند.

یکی از خطا‌هایی که در مشهد انجام می‌شود این است که واژه حاشیه شهر و حاشیه نشینی خیلی تکرار می‌شود و مترادف این واژه اعتیاد، کارتن خوابی، فقر، سرقت و دیگر آسیب‌های اجتماعی می‌آید. در هیئت اندیشه ورز حاشیه شهر در وزارت کشور هم نکته بیشتر اعضا این بود که این لفظ حاشیه شهر دیگر استفاده نشود و واژه‌های جایگزین مثل مناطق در حال توسعه استفاده شود. حتی مناطق کم برخوردار هم بار منفی دارد، اما «در حال توسعه» واژه جایگزین بهتری است.

در دنیا نیز می‌بینیم که دیگر عنوان کشور‌های جهان سوم را خیلی به کار نمی‌برند و می‌گویند کشور‌های در حال توسعه. حتی بانک جهانی و سازمان‌های بین المللی تأکید داشتند که لفظ کشور‌های جهان سومی استفاده نشود و کشور‌های در حال توسعه به کار برده شود. این لفظ حاشیه شهر نوعی جدایی گزینی و فاصله ایجاد می‌کند بین دو گروه از مردم در یک نقطه شهری که در جامعه شناسی به این مقوله جدایی گزینی فضایی می‌گوییم.

نمونه این جدایی گزینی ایجاد شهرک گردشگری و منطقه اقتصادی پیرامون الماس شرق است و پشت این منطقه اسماعیل آباد قرار گرفته است که منطقه‌ای حاشیه نشین با مشکلات فراوان از جمله بحث اعتیاد و کارتن خوابی و ... است. شخصا مخالف این نوع جدایی گزینی‌های شهری به نام حاشیه شهر و متن شهر هستم. چون این‌ها کم کم بازتولید هم می‌شوند. یعنی حاشیه شهر مدام بازتولید می‌شود و این فاصله بین متن شهر و حاشیه کم نخواهد شد. حاشیه شهر باید جزئی از شهر و متن شهر در نظر گرفته شود.

علیزاده| هر جایی که تراکم جمعیت بالا باشد، بروز و ظهور آسیب‌ها بیشتر دیده می‌شود و به معنای این نیست که آسیب‌ها فقط در حاشیه شهر بیشتر ظهور می‌کنند. خواهش ما از پژوهشگران اجتماعی این است که به سمت توانمندی‌ها و ظرفیت‌ها و جامعه نخبگانی حاشیه شهر هم توجه کنند و در قالب طرح‌های مطالعاتی این توانمندی‌ها مستند و پررنگ شوند. همین مسئله سبب تغییر نگاه‌ها و محو شدن برچسب‌های منفی خواهد شد.

باید نخبه‌ای که در حاشیه شهر بروز و ظهور کرده است، اتفاقا بیشتر دیده شود، نه اینکه نگاه منفی وجود داشته باشد. ضمن اینکه معتقدم واژه حاشیه شهر باید بماند تا برنامه ریزان و مدیران و نخبگان توجه ویژه به آن داشته باشند و تا جایی خدمات و توسعه را پیش ببرند که حاشیه شهر خود به خود با ارتقای زیرساخت‌ها و رفع مشکلات حذف شود.

ببینید اوایل انقلاب واژه مستضعف وجود داشت و احساس مسئولیت‌های اجتماعی و مدیریتی نسبت به این قشر از جامعه پررنگ بود از زمانی که این واژه را به قشر آسیب پذیر تغییر دادند، بار معنایی آن هم تغییر کرد و کلا آن احساس مسئولیت قبلی که نسبت به مستضعف وجود داشت، فراموش شد. اگر الان بگوییم حاشیه شهر را بگویند مناطق در حال توسعه، فراموش خواهد شد. اول ما فاصله خدمات شهری، زیرساخت‌های شهری، امکانات را کم کنیم و بعد این واژه را تغییر دهیم.

قدیری| کلمه حاشیه شهر یک زشتی و یک زیبایی دارد. زیبایی این است که باعث می‌شود، توجه‌ها به این سمت جلب شود. زشتی آن هم در این رویکرد است که باعث شده است مدیران ناکارآمدی خودشان را در سایه این واژه توجیه کنند. اینکه وقتی از مشکلات صحبت به میان آمد، بگویند خوب حاشیه شهر است و مشکل دارد. معتقدم باید نگاه‌ها را تغییر داد.

به طور مشخص و از جنس اقدامات اجرایی اکنون برای عمران و آبادانی حاشیه شهر چه رویکرد و برنامه‌هایی باید مد نظر قرار بگیرد؟

قدیری| اگر ما در دهه ۷۰ شهر گلبهار و بینالود را به عنوان شهر‌های اقماری حاشیه مشهد تعریف نمی‌کردیم، این مشکلات ایجاد نمی‌شد. پیشنهاد مشخص من این است که محدوده جاده قدیم قوچان تا فردوسی یک شهر، جاده سیمان با مراکز جمعیتی اطراف آن یک شهر، شهرک شهید باهنر و شهید رجایی به اضافه چند نقطه مجاورش یک شهر و سمت طرق و سیدی را یک شهر و در مجموع این نقاط را به عنوان چهار شهر اقماری حاشیه شهر تعریف کنیم.

بعد دور و اطراف مشهد را ببندیم. به این شکل می‌توان خدمات بهتری داد و نقاط حاشیه شهر را هم سامان بخشید. محاسن این طرح خیلی زیاد است. مدیریت را کوچک کنیم، هم نظارت و هم خدمات رسانی بهتر می‌شود. به طور نمونه تجربه این را داشتیم که زمانی که طرق را می‌خواستند جزو مناطق خدماتی مشهد بیاورند، گفتیم این کار را نکنید. این مناطق داشتند کار خودشان را با مشارکت مردم انجام می‌دادند.

زمین مخابرات، کتابخانه، مدرسه، معابر و ... همه اهدایی مردم بود، اما تا اسم پیوستن طرق به محدوده خدماتی مشهد آمد، مردم خودشان را کنار کشیدند. طرق ۱۵ سال است که به منطقه خدماتی مشهد آمده است، اما شاید ۵ پروانه ساخت صادر نشده است. به نظرم بیش از ۲ پایان کار گرفته نشده است. ضعف مدیریت هست یا نیست؟ وزارت کشور، شهرداری خودگردان را تصویب کرده بود و ما می‌گفتیم همان شهرداری خود گردان را حداقل بیاورید طرق. گرچه این در حوزه اختیارات شورا و شهرداری نیست، اما شهرداری می‌تواند به دنبال این طرح و اجرایی شدن آن باشد.

حسینی| چهار دلیل برای افزایش و شکل گیری جمعیت حاشیه شهر مشهد وجود دارد که بررسی هر کدام از این دلایل می‌تواند در نگاه به حاشیه شهر مؤثر و کمک کننده باشد. دلیل اول اینکه برای درآمدپایدار روستا‌ها و مناطق پیرامون حاشیه شهر مشهد باید ورای مدیریت شهری تصمیم گرفته می‌شد، اما نشده است.

دوم اینکه به دلیل وجود بارگاه منور رضوی میل به مهاجرت به مشهد زیاد است و از آنجایی که مهاجران ورودی توان مالی سکونت در مناطق برخوردار را نداشته اند، به جمعیت حاشیه شهر اضافه شده اند.

دلیل سوم تعیین تکلیف نکردن زمین‌های بزرگ از جمله اراضی آستان قدس و سایر مجموعه‌ها در حاشیه شهر مشهد است که خود این مسئله یکی از بزرگ‌ترین مسائل حاشیه شهر مشهد است.

دلیل چهارم استفاده نکردن از مدیران توانمند در حوزه رینگ اطراف مشهد است؛ بنابراین من برای مدیریت حاشیه شهر با مدل پیشنهادی ایجاد شهر‌های اقماری مشهد که آقای قدیری مطرح کردند موافق هستم. این مدل قابل دفاع است. باید

شاخص‌های جذب مهاجر به مشهد را در نظر بگیریم و جاذبه‌هایی را در مبدأ ایجاد کنیم که ماندن در آن نقطه از مهاجرت در حاشیه شهر، جذاب‌تر باشد. اصل بهینه سازی می‌گوید اگر قرار است مدیریتی موفق شود، باید در محل استقرار داشته باشد. باید این مسئله از سوی مقام استاندار یا سایر مقامات بالادستی در قالب آیین نامه یا دستورالعملی تبیین شود که مدیریتی که برای حاشیه شهر قرار است کار کند، خودش باید در همان نقطه سکونت داشته باشد. یا باید ظرفیت‌های نخبگانی در حاشیه شهر شناسایی شود و مدیران از بین همین ظرفیت‌ها انتخاب شوند. پیشنهاد دیگر من به تعبیری خاموش کردن آتش با آتش است. یعنی ما از ظرفیت خود حاشیه شهر برای حاشیه شهر استفاده کنیم.

اکبری| در پژوهشی که آبان ماه امسال داشتیم بالای ۷۰ درصد حاشیه نشین‌ها دچار فقر درآمدی و بالای ۳۶ درصد دارای فقر چند بعدی هستند؛ لذا نیازمند یک نگاه سیستمی کامل هستیم. باید نسخه ها، نسخه‌های محلی باشند و نمی‌توان برای کل حاشیه یک نسخه پیچید. باید از توانمندی خود مردم استفاده شود. بسترسازی و زمینه سازی باید با دستگاه‌های اجرایی و مدیریت شهری و دولت و ادامه کار با جذب مشارکت مردم باشد.

علیزاده| تلاش می‌کنیم در توانمندسازی حاشیه شهر از مشارکت مردمی استفاده کنیم. متأسفانه تمام دستگاه‌های مسئول پای کار نیستند یا کم کاری می‌کنند. از آن بدتر نگاهشان این است که فقط بیایند به اسم حاشیه شهر از شهرداری بودجه و امکانات بگیرند. یا اینکه کنار بنشینند و ژست مطالبه گری بگیرند.

اگر دستگاه‌ها دست به دست هم ندهند، حاشیه شهر به نقطه مطلوب نمی‌رسد. در بودجه سال ۱۴۰۱ شیب اعتبارات را به سمت حاشیه شهر قرار داده ایم. گزارش‌هایی را که بررسی کرده ایم شاید در مقاطعی شیب بودجه را در گذشته نیز به سمت حاشیه شهر گذاشته اند، اما عملا اجرائیات در برخی موارد ۱۰ درصد بوده است. اکنون ۳۸ درصد از بودجه ۱۴۰۱ بخش عمران مدیریت شهری را شورا مصوب کرده است که به حاشیه شهر مشهد تخصیص یابد.

سرجمع این اعتبارات حدود ۳ هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان می‌شود. تلاش کردیم کمیسیون حاشیه شهر صرفا رویکرد مطالبه گری نداشته باشد و نقش ریل گذاری در کمیسیون‌های اصلی برای مسائل حاشیه شهر را داشته باشد.
قدیری| من با این دیدگاه مخالفم که سال گذشته به طور مثال ۲۰ درصد بودجه به سمت حاشیه شهر بوده است، امسال بشود ۳۰ درصد و سال دیگر ۴۰ درصد. این همان رویکردی است که تعبیر می‌شود به مدیریت در خلأ.

جناب قدیری پس یک تناقض وجود دارد که از یک طرف گفته می‌شود مشکل حاشیه شهر فقط با بودجه حل نمی‌شود و از طرف دیگر می‌گویند چرا دولت بودجه نمی‌دهد؟ شهرداری چرا برای مناطق حاشیه شهر هزینه بیشتری نمی‌کند؟

قدیری| کار اساسی باید در حاشیه شهر انجام شود. در نظر بگیرید که فقط چند هزار میلیارد اعتبار نیاز است که خیابان حر شهرک شهید رجایی درست شود؟ اصلا بودجه شهرداری جواب می‌دهد؟ مردم با بدبختی دارند دراین نقاط زندگی می‌کنند. مگر یک کیلومتر و دو کیلومتر و یک خیابان و دو خیابان است.

مشکل ساختاری است، نه فقط کمبود اعتبارات. حتی اگر شهرداری بیاید و به جای ۳۰ درصد بودجه‌ای که برای حاشیه شهر در نظر گرفته است، کل بودجه عمرانی اش را هم به حاشیه شهر مشهد اختصاص دهد، بازم هم مشکل حاشیه رفع نخواهد شد. صحبت از یک منطقه و دو منطقه نیست. وسعیت حاشیه شهر مشهد به اندازه چندین شهر است. از انتهای شهرک شهید باهنر خواسته باشید تا سه راه فردوسی را کیلومتر بگیرد، بیش از ۴۵ کیلومتر می‌شود. پس باید پا را فراتر بگذاریم و تصمیم‌های اساسی تری بگیریم.

علیزاده| واقعا این صحبت آقای قدیری را قبول داریم که اگر کل بودجه شهر را هم برای حاشیه شهر هزینه کنیم باز هم کم است و باید نگاه و توجه ملی باشد. رئیس جمهور هم در سفرش به مشهد، اولویت بازدید‌ها را بر حاشیه شهر گذاشت و ابتدا از این نقاط بازدید کرد. برای همین از دولت این مطالبه و انتظار وجود دارد که در اختصاص بودجه‌ها و تسهیل فرایند‌ها و ساختار‌ها توجه ویژه به حاشیه شهر را عملی کند. باید این مسئله را در نظر بگیریم، زائری که به مشهد می‌آید، نمی‌گوید که اینجا حاشیه شهر است یا متن شهر، نگاهش و نیاز‌ها و انتظاراتش از مشهد است.

مشهد پایتخت معنوی است و سالانه چندین برابر جمعیت خودش زائر دارد. در بحث حاشیه شهر ۳۰ درصد وظایف با شهرداری‌ها و ۷۰ درصد با دولت است. اجرای این تکالیف و وظایف ۷۰ درصدی به شدت کند است. اصلا این ۷۰ درصد تکالیف رها شده است. واقعا دولت کجاست که یک سوم جمعیت مشهد در حاشیه شهر یک دانشگاه ندارند، یک بیمارستان تخصصی بزرگ ندارند. انتظار داریم مجلس با قوت تکالیف دولت را در ردیف‌های اعتباری ایجاد کند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->