دوران ظهور را دولت کریمه خوانده اند: «اللهم انا نرغب الیک فی دوله کریمه.» (دعای افتتاح). دولت کرامت و بزرگی و بزرگواری؛ دولتی که در مسیر کرامت انسانها گام برمی دارد و جلوه گاه تحقق خواست دیرینه خالق و مخلوق است که: (لقد کرمنا بنی آدم). (سوره اسرا- آیه ۷۰) آشنایی با ویژگیهای دولت مهدوی، افزون بر آنکه بر شوق ما به خواستن آن عصر طلایی میافزاید، میتواند معیار صحیح و محکمی باشد برای تشخیص سره از ناسره.
تصویر زیبای منظره جهان در عصر ظهور که در بیان شیوای معصومان (ع) به تصویر کشیده شده است، دل انسان را میرباید و دلتنگی او را در نرسیدن به آن فضای دلنشین عمق میبخشد. این نوشتار بر آن است که زوایایی از سه ویژگی مهم حکومت مهدوی را بررسی کند و به قدر بضاعت خود، غبار نشسته بر این اصالتها را بزداید.
شاید مهمترین ویژگی حکومت مهدوی که در روایات به طور مکرر بر آن تاکید شده است، عدل و عدالت فراگیر باشد؛ همان طور که در حدیثی معتبر و پربسامد و منسوب به پیامبر اکرم (ص)، آمده است: «خداوند به وسیله او زمین را پر از عدل و داد میکند، همان گونه که از ظلم و ستم پر شده بود». کمال الدین، ج۲، ص۳۷۷
عدالت مفهوم شیرینی است که جایگاهی بس رفیعتر از قانون دارد. در روزگار ما، شریفترین دولتها هم وقتی بخواهند از توفیقات خود بگویند، حاکمیت قانون و حرکت بر مدار آن را به رخ میکشند (که شاید دستشان به بالاتر و بهتر از این نرسیده است)، حال آنکه دولت کریمه بر مدار عدالت میچرخد و چقدر تفاوت است بین قانونی که خشک وتر را با هم میسوزاند (آن هم با مستندات قانونی) و عدالتی که حال وهوای هر شخص و زمان و مکان و شرایط را در صدور حکم میسنجد.
امام محمدباقر (ع) فرموده است: از اولین اقدامات امام زمان (عج) در بهار ظهورش، آن است که به سراغ عقلها میرود و آنها را بیدار و زنده میکند: «چون قائم ما قیام کند، خداوند دست رحمتش را بر سر بندگان گذارد، پس عقولشان را جمع کند.». (الکافی، ج یک، ص۲۵) یکی از گرفتاریهای مهم روزگار ما، فاصله گرفتن از عقل و عقلانیت است.
چه عقلها که خفته اند و چه عقلها که مرده اند و چه عقلها که به زنجیر گرفتار شده اند! کدام عاقل است که نداند هرچه کنی به خود کنی/ گر همه نیک و بد کنی؟ کدام عاقل است که نداند ظلم و تعدی به حریم دیگران، مخالف اصول اولیه عقل است؟ چه فرد به فرد و چه گروه به گروه و چه دولت به دولت و...
یکی از شاخصههای مهم حکومت در دوران حضرت حجت (عج)، بیدار کردن عقل هاست و حکومت عقلانیت را سنگ بنای اقدامات فردی و اجتماعی قرار میدهد.
گرچه در احادیث نبوی آمده است در عصر طلایی ظهور، زمین گنجهای خود را بیرون میریزد و آسمان برکات خود را فرومی بارد و اقتصاد شکوفا میشود و روی زمین اثری از فقر و فقیر باقی نمیماند و... (المستدرک علی الصحیحین، ج ۴، ص ۵۴۱)، غافل نشویم از نکتهای کلیدی که در روایات عصر ظهور وارد شده است و آن اینکه حضرت یار، گوهر استغنا را بیش و پیش از غنا به انسان هدیه میدهد و رشد روحی او را رقم میزند و چه خوش گفته است صائب تبریزی: «با کمال احتیاج از خلق، استغنا خوش است/ با دهان خشک مردن بر لب دریا خوش است.»
پیامبر خدا (ص) با ترسیم آن روز روشن و آن دوره کمال انسان میفرماید: «خداوند دل امت اسلام را مملو از غنا میکند.» (اعلام الوری، ص ۴۰۱)؛ یعنی خیال نکنند غنا و ثروت، تنها همان ثروت مادی است؛ دلها غنی میشود و فقرها و نیازها و حقارتها و بیچارگیها و کینهها و حسادت ها، همه از دلها بیرون کشیده میشود. به امید ظهورش که زندگانی را معنا میکند!