میترا صدر | شهرآرانیوز؛ از پشت پنجره طبقه اول به حیاط چشم دوخته و ما را نگاه میکند. تا میگویم خبرنگارم خودش را به طبقه همکف میرساند و پشت دیوار پلهها پنهان میشود. کنجکاو، باهوش و بازیگوش است. سرش را از ته تراشیده و همه را سؤال پیچ میکند. مربیان از او میخواهند به طبقه بالا برود و با دوستانش بازی کند. اینجا «نغمه شکوفایی» است؛ مؤسسه خیریه نگهداری کودکان بیسرپرست و بدسرپرست.
روی در ورودی مرکز مصرعی از این شعر حافظ را نوشتهاند: «کلبه احسان شود روزی گلستان غم مخور» این مصرع کل داستان مرکز را روایت میکند. مرکزی که با حمایت خیران، مشارکتهای مردمی و با مدیریت حجتالاسلام مرتضی هوشیار از این کودکان نگهداری میکند و در صورتی که خانواده آنها شرایط مناسبی پیدا کنند، دوباره به آغوش خانواده باز میگردند در غیر اینصورت با آموزشهای لازم در حوزههای مختلف به آنها کمک میکنند تا در آینده مستقل باشند. این مؤسسه که فعالیتش را از سال ۹۱ آغاز کرده و چند ماهی است به محله شاهد آمده است، ظرفیت نگهداری از ۳۰ کودک شش تا هفده ساله را دارد و سالانه نزدیک به ۳۰۰ کودک در آن نگهداری میشوند.
حجتالاسلام مرتضی هوشیار متولد سال ۵۶ در شهر رشت است. از سال ۷۵ برای تحصیل دروس حوزوی به مشهد میآید. ازدواج میکند و ساکن میشود. در حوزه علمیه، خارج فقه و اصول را تمام میکند. تحصیلات دانشگاهی او فوقلیسانس مشاوره است و همچنین در حال حاضر دانشجوی دکتری مشاوره است. او از روحانیان دغدغهمند در حوزه تربیت است. در بازدید ما از این مرکز همراهمان میشود و داستان تشکیل خیریه را از ابتدا برایمان بازگو میکند:
این روحانی وظیفه اصلی مراکز نگهداری کودکان بیسرپرست را تربیت صحیح این کودکان برای ورود به جامعه میداند و میگوید: به عنوان یک روحانی دغدغههای دینی، مذهبی و تربیتی این کودکان را داشتم و هدفم کمک به تمامی این مراکز در حوزه تربیت دینی بود. زمانی که به بهزیستی مراجعه کردم از من خواستند خودم مرکزی را راهاندازی کنم و مرکز نغمه شکوفایی با ساختار جدید شکل گرفت. وظیفه این خیریه حمایت از کودکان پسر بیسرپرست و بدسرپرست ۶ تا ۱۷ سال، همچنین حمایت از خانوادههای بیبضاعت است که بیشترشان خانواده همین کودکان مرکز هستند. با حمایت مادی و معنوی از این خانوادهها تلاش داریم کودکان را به آغوش آنها برگردانیم.
هوشیار درباره نحوه پذیرش این کودکان میگوید: مراکز به خودی خود و با معرفی دیگران نمیتوانند فرزندی را قبول کنند. این کودکان یا از طریق اورژانس اجتماعی (۱۲۳) و یا از طریق ارجاع توسط بستگان پس از کسب مجوز قضایی و با هماهنگی بهزیستی در این مرکز پذیرش میشوند تا شبانهروزی از آنها نگهداری شود. متولیان و کادر مؤسسه خیریه بهخوبی میدانند که این کودکان و نوجوانان آسیبدیده نیازمند مراقبت و دریافت خدمات روانشناسی ویژهای هستند.
این مرکز بهصورت شبهخانواده اداره میشود و این بچهها مثل همه کودکان به نیازهای یک کودک در خانواده نیاز دارند. کارکنان و مربیان این مرکز با مدارک مرتبط و طبق دستورالعمل سازمان بهزیستی انتخاب میشوند و مدارک مرتبط دارند و از لحاظ دینی و مذهبی همچنین تربیتی و آموزشی میتوانند در نگهداری و تربیت کودکان، موفق عمل کنند. مربیان با آسیبهای روحی و خلأهای هیجانی و عاطفی این کودکان و نوجوانان آشنا هستند و در تلاشند به رشد همهجانبه و پرورش استعدادهای نهفته کودکان کمک کنند.
ورزش کردن و داشتن تفریح از نیازهای این کودکان است. حضور در خانه آپارتمانی با یک حیاط کوچک نیازهای تفریحی یک پسر کودک و نوجوان را برآورده نمیکند. هوشیار در این رابطه نیز از خیران و مردم کمک میخواهد و میگوید: اگر کسی باغ یا فضایی برای تفریح دارد میتواند برای ساعاتی در طول هفته در اختیار این کودکان قرار دهد. خوشبختانه شهرداری منطقه ۱۰ همکاری خوبی با ما دارد و سالن ورزشی در اختیار ما قرار داده است که در روحیه بچهها بسیار تأثیر دارد. این کمک را مردم نیز میتوانند انجام دهند و با اعزام کودکان به سالنهای ورزشی یا استخرها به آنها انرژی بدهند.
هنرمندان میتوانند با برگزاری کلاسهای آموزشی مثل نقاشی، کاردستی، کمک آموزشی، قصهگویی، احکام و نماز و اخلاق به ما در امور فرهنگی، هنری و تربیتی کمک کنند. برگزاری اردوهای یک روزه، اعزام به پارک شادی، اعزام به مجموعههای آبی، اعزام به حرم مطهر و زیارت، برگزاری مسابقات و سرگرمی، بازدید از حوزه و مکانهای مذهبی، کلاسهای حفظ قرآن، برگزاری مراسم شهادت و ولادت ائمه (ع) و آیینهای سنتی مثل نوروز و شب چله در افزایش روحیه و فرهنگ تعامل اجتماعی این کودکان تأثیر بسزایی دارد که میتواند توسط خیران و افراد مسئول جامعه انجام شود.
حجتالاسلام هوشیار هدف خود از این گفتگو را اطلاعرسانی بیشتر به شهروندان درباره مراکز نگهداری از کودکان بیسرپرست میداند و میگوید: نگهداری از این کودکان یک وظیفه اجتماعی است و همه افراد جامعه دربرابر آنها مسئول هستند. این مرکز مردمی است و مدیریت آن هم باید مردمی باشد. امیدوارم روزی برسد که مردم داوطلبانه و جهادی عضو دپارتمانهای مختلف ما شوند و بخشی از پیگیریهای لازم در حوزه کودکان را برعهده بگیرند و برای رضای خدا بخشی از وقتشان را در اختیار این کودکان قرار دهند.
مردم میتوانند در حوزههای مختلفی همچون آموزش تحصیلی و مهارتهای مختلف، همچنین پیگیری پروندهها به ما کمک کنند. مسائل مختلف کودکان باید به گوش مردم برسد و در زمینههای مختلف به ما کمک کنند.
اینکار یک مسئولیت اجتماعی، جهادی و دلی است. تک تک افراد جامعه دربرابر این کودکان مسئول هستند و باید به این شبهخانواده کمک کنند. باید سعی کرد در این مراکز علاوهبر رشد جسمی به مهارتآموزی این کودکان در حوزه اجتماعی، حقوق شهروندی و زندگی کمک کرد.
یکی دیگر از پروندههای مهم این مرکز پرونده روانشناسی است. مدیر مرکز نگهداری کودکان بیسرپرست «نغمه شکوفایی» میگوید: این کودکان در خانوادههایی بزرگ شدهاند که مشکلات روحی و روانی زیادی را در آن تحمل کردهاند با تشکیل این پرونده درصدد هستیم این معضلات را برطرف کرده و به آنها کمک کنیم به جامعه برگردند. مصاحبه اولیه برای آشنایی و شناخت وضعیت روان فرزند، گرفتن تستهای لازم روانشناسی، تشکیل پرونده روانشناسی و تکمیل فرمهای مربوط، بررسی و درمان اختلالات روحی و روانی فرزندان با برگزاری کلاسهای فردی و جمعی و مشاورههای بالینی ارجاع به روانپزشک در صورت لزوم از اقداماتی است که در این بخش و توسط روانشناسان انجام میشود.
یکی از دغدغههای مهم این مرکز، مربوط به امور تحصیلی و ثبتنام و ادامه تحصیل فرزندان است. پس از تشکیل پروندههای لازم پیگیری درباره ادامه تحصیل فرزندان انجام میشود. حجتالاسلام هوشیار میگوید: با توجه به اهمیت این موضوع، برای افرادی که به دلیل زیادبودن سن، امکان ثبتنام برایشان وجود ندارد، از نهضت سوادآموزی کمک گرفتیم همچنین با تدریس خصوصی توسط استادان خبره تلاش میکنیم نقصان تحصیلی آنها برطرف شود تا فرزندان در کلاس مطابق با سنشان ثبتنام شوند.
ثبتنام مدرسه، تهیه کتابهای درسی و نوشتافزار، تهیه فرم مدرسه و کیف نیز توسط کارکنان این بخش انجام میشود. از نظر مدیر مرکز بعد از تحصیل و تربیت، داشتن هنر و شغل اهمیت زیادی دارد. بسیاری از کودکان بعد از هفدهسالگی از این مرکز میروند و مستقل میشوند. در این مدت در این مرکز استعداد آنها شناسایی میشود تا بتوانند با یادگیری مهارت بعد از ترخیص از مرکز، خودشان وارد حرفه مورد علاقهشان شده و از پس زندگی برآیند.
حجتالاسلام هوشیار خاطرات زیادی از کودکان این مرکز دارد. یکی از خاطرات ماندگارش به مصطفی نوجوان چهاردهساله مربوط است که سه سال پیش به مؤسسه نغمه شکوفایی سپرده میشود. هوشیار میگوید: مصطفی از دوسالگی مادر خود را در یک حادثه تصادف از دست میدهد. پدرش نیز به دلیل اعتیاد شدید متواری میشود. خانواده مادری او کرمانی بودند و پدرش مشهدی بود.
او به علت بیشفعالی از دو سالگی در مجموعههای مختلف بهزیستی نگهداری شده بود و از سیردهسالگی به مرکز ما آمد. با توجه به پرونده او گروه مراقبت و مددکاری نغمه شکوفایی پیگیریهای لازم برای پیدا کردن خانواده و بستگان او را شروع کردند. بعد از پنجماه با توجه به اطلاعات پرونده، خواهر کوچکتر مصطفی را توسط بهزیستی کرمان پیدا کردیم که توسط خانواده دیگری نگهداری میشد. بعد از ۱۳ سال دوری کامل از خانواده، مصطفی توانست با خاله و خواهرش ارتباط بگیرد.
این ارتباط باعث شد بسیاری از مشکلات روحی او درمان شود. از طریق اقوامش در کرمان اطلاعاتی درباره پدر او کسب کردیم. خیری در مشهد کارتنخوابها را جمعآوری کرده بود و بعد از ترک به آنها در کارگاه نجاری کار داده بود. از طریق این خیّر به پدر مصطفی رسیدیم. خوشبختانه پدرش موقعیت اقتصادی و اجتماعی خوبی پیدا کرده بود. با پیگیریهای لازم پدر را به مرکز آوردیم و مصطفی بعد ۱۴ سال پدرش را دید و دوباره بعد از انجام کارهای قانونی توسط پدر به کانون گرم خانواده خود برگشت و با همه بستگان ارتباط گرفت.
از هزینههای مهم این مرکز اجاره مکان است. هوشیار میگوید: این چهارمین مکانی است که کودکان در آن ساکن شدهاند. با توجه به اینکه از همان ابتدا مکانی نداشتهایم در محلات مختلف جابهجا شدیم. ابتدا در بولوار شهید رستمی بودیم و بعد از چهارسال به ملکی در بولوار شهید فرامرزعباسی رفتیم که خیری در اختیار این مرکز قرار داده بود.
سهسال آنجا بودیم و بعد به مکانی در بولوار شهید فکوری رفتیم. سهسال آنجا را اجاره کردیم. از خرداد سال ۱۴۰۰ به محله شاهد آمدهایم و امیدواریم بتوانیم به صورت بلندمدت در این محله بمانیم. یکی از دغدغههای بزرگ مجموعه ما مکان است. اگر کسی مکان مسکونی مناسبی داشته باشد و بتواند برای همیشه در اختیار این کودکان قرار دهد بسیاری از مشکلات ما در حوزه پیداکردن فضای مناسب و جابهجاییهای مدام برطرف میشود.
این تغییر نه به نفع کودکان است و نه به نفع مرکز. تمام تلاشهای ما برای معرفی مرکز بعد از هر جابهجایی از دست میرود و باید دوباره از نقطه صفر شروع کنیم. در حال حاضر زمین اینجا وقف بچههای بیسرپرست است، اما برای سازه آن اجاره پرداخت میکنیم. امیدواریم بتوانیم با کمکهای مردمی مکانی مناسب و همیشگی پیدا کنیم. از همسایهها نیز تقاضا دارم، سعه صدر داشته باشند. این مسئلهای اجتماعی است و همانطور که گفتم همه ما دربرابر این کودکان مسئول هستیم. نگهداری سی کودک از گروههای سنی مختلف کار آسانی نیست و درخواست داریم همسایهها نیز سهم خود را به این کودکان با صبوری پرداخت کنند و در این زمینه با ما همکاری کنند.